از علی چه می توان آموخت

از علی سخن گفتن برای بسیاری مشکل است. برای یک سیاستمدار از منظر حضور علی به عنوان یک سیاس. برای یک تاریخ شناس از منظر حضور پررنگ علی در تاریخ . از منظر یک روانشناس به خاطر ایفای نقش او به عنوان یک انسان شاخص. از منظر یک متخصص علوم اجتماعی به خاطر حضور علی در اجتماع محمد(ص). از منظر علوم تربیتی به عنوان نقش علی(ع)  در خانواده ای که حسن(ع) یک خلیفه و حسین(ع) یک مبارز و زینب(س) یک میاندار را تحویل جامعه داده است و در خانواده ی او عباس ، فاطمه ، محمد بن ابی بکر و ... حضور داشته اند و مریدان مکتب او خود یک مکتب ساز گردیده اند.

ادامه نوشته

دانشگاه

کما بیش هر فارغ التحصیلی که در دانشگاه برای درس خواندن رفته باشد و سپس برای نان درآوردن کار و کسبی داشته باشد ، از اینکه دانشگاه ، علم و تخصص چگونه در راه رشد و تعالی انسان موثر است مطلع است . بعد از تحصیلات مقدماتی که در اکثر کشورها تا دوره دیپلم را تشکیل می دهد ، بنا بر وضعیت کشور ، سطح دسترسی و سیاست های دولت ، جوانان به تحصیلات مرتبط با تئوری یا مرتبط با مشاغل می پردازند. امروزه در اکثر کشورهای پیشرفته ، تحصیلات تکمیلی (بعد از دیپلم) مرتبط با کالج های صنعتی است که در آنها به کارشناسان خود شیوه ی عملیاتی کار و صنعت مزبور را آموزش می دهند. البته شبیه این سناریو در کشور ما و در دبیرستان های کارو دانش و فنی و حرفه ای و سپس در مقاطع فوق دیپلم در دانشگاه های محدود ایشان رخ می دهد . در این دبیرستان و دانشگاه ها بیشتر مسائل مرتبط با به کارگیری فن و حرفه را آموزش داده و شخص را برای یک کار موفق بر اساس تجارب دیگران مهیا می کنند.

اما همیشه نمی توان بر اساس تجارب گذشته عمل کرد و نیاز بشر به گشایش باب علم و دروازه های جدید آن است ، از همین رو دانشگاه ها می کوشند با تدقیق ، تحقیق و شیوه های دانش بنیان به گسترش علوم بپردازند. به عنوان مثال با یک دوره تجربی و دستیاری پزشکی می توان dentist  موفقی شد ولی هدف دانشگاه از پرورش پزشکان متخصص دندان پزشکی به کارگیری فن و حرفه های جدید در طب مورد بحث است. همچنین در علوم مهندسی عملا هیچ گونه آموزش های دانشگاهی در حرفه های مشاغل کارایی نداشته و افراد را برای کسب شغل مهیا نمی کند ، اما همانگونه که اشاره شد هدف تعلیم دانشگاه ، پرورش و زایش علم است .

صنعت ، تجارت و بازرگانی به خوبی و بدون بهره گیری از شیوه های آکادمیک مرسوم می تواند به پرورش نیروهای مورد نیاز خود بپردازد و آنها را چون دیگر ابزارهای مورد نیاز به خدمت گیرد ، اما هیچگاه توانایی تربیت یک انسان و ارضاء خواسته های فکری و روحی برای او در این مسیر ، میسر نیست.

کسب دانش برای یک مهارت از هر طریقی میسر است ، همانگونه که بذل آن نیز راه های گوناگونی دارد. اما گذشته از مشکلات تحصیلات دانشگاهی در ایران که در خود ، فخر و عامل گذران وقت و مسبب فتق برای جوانان و چه بل آنکه امروز میانسالان گردیده است ، رسالتی بزرگ تر دارد. دانشگاه اگر همراه با شور و شوق و بحث و اندیشه باشد ، کارخانه آدم سازی است که در آن روح و فکر آدمی رتق به اصالت وجود می گردد و او را برای رسالت انسانیت خویش مهیا می سازد .

بنابراین کسب  بزرگترین تغییرات اقتصادی و مدیریتی و صنعتی جهان را اگرچه دانشگاهیان و نظریه پردازان ایجاد نکرده اند  ، لیکن کلام ایشان مصداق پند مولانست که :

زانک با جان شما آن می‌کند          کان بهاران با درختان می‌کند