شکایت از تامین اجتماعی

مدیر عامل  سازمان تامین اجتماعی
با سلام
شکایت زیر به بازرسی تامین اجتماعی جز توجیه حاصلی نداشت ؛ خواهشمندست بررسی فرمائید

 


با سلام
اینجانب ********به کد ملی ******** سال گذشته جهت دریافت حق قانونی خرید بیمه دوره سربازی به مدت 17 ماه به شعبه مراجعه و با تقسیط آن مراحل اداری را صورت دادم. قبل از پایان مدت و در حدود یک ماه از اتمام اقساط ، قسط آخر را واریز و منتظر ثبت سوابق در سابقه بودم که با مراجعه به شعبه مشخص گردید به دلیل عدم رعایت پرداخت به موقع باید مجددا محاسبات صورت و مبلغی پرداخت گردد.
با محاسبه مجدد نزدیک 300 هزار تومان از بنده دریافت و سوابق اعمال شد.
حال شکایت بنده این است که با کدام درصد نزول (بانکی ، مرکب ، بازاری و...) برای حدود 33 روز تاخیر در کل پرداختی های یک سال (یعنی سرجمع با همه تاخیرات و تعجیلات در پرداخت)  مبلغ حدود 290 هزار تومانی قسط هر ماهه با تاخیر پرداخت شده است ؛ باید 300 هزار تومان جریمه پرداخت کرد.
البته متاسفانه کارمندان متوقع و ناپاسخگوی تامین اجتماعی که همیشه بدون در نظر گرفتن رسم مشتری مداری و حتی انسانیت (از اسلامیت بگذریم که در کشور ما خیلی وقت است مرده است) هیچگونه پاسخی جز اینکه سیستم محاسبه نموده است  و ما دخالتی نداریم ؛ داشته ولی نهایتا احدی از استثنائات کارمندان شما توضیح دادند که با عدم پرداخت به موقع اقساط ، محاسبه سال گذشته و اقساط پرداختی هدم و محاسبه جدید بر اساس سال جدید صورت و مابه التفاوت اخذ می گردد.
در هر صورت و هر دو فرمول (بهره بالا عدم پرداخت به موقع و محاسبه مجدد) ، این مبلغ ظلم به بیمه گذار و بنده شخصا رضایت به پرداخت این مبلغ نداشته و آن را لقمه حرام برای تک تک کارمندان و پرسنل و مسئولین دانسته و شکایت خود را مطرح می نمایم و امیدوارم جرقه ای باشد که به دیگران ظلم نگردد.
کد پیگیری

34733

قصد بیع در معامله

سوال شما دریافت شد
پاسخ در اسرع وقت برای شما ارسال خواهد شد
کد استفتاء: ۱۲۴۹۳۰۶
پرسش: با سلام و آرزوی طول عمر برای معظم له

گاه پیش می آید که در شهرهای گرم و یا سرد برای استراحت و تفریح و تنفس به مرکز خرید یا فروشگاهی مراجعه و قصد اولیه بیع و خرید قطعی نیست. گاهی متاعی خریداری شده و صرفا برای کشف قیمت از بیع صورت پذیرفته در معامله دیگری از مالک مبیع ، ثمن و بهای کالای مشابه سوال می شود و قصد خرید مجدد نیست. گاهی برای اطلاع از وضعیت بازار و نه به قصد بالفعل از قیمت سوال می شود و اصلا نیازی به کالا نبوده و یا در توان بایع نیست و...
آیا مراجعه به مراکز فروش با مقاصد موصوف الاشاره حرام بوده یا باید جانب احتیاط رعایت شود یا موضوعیت نداشته و بلااشکال است؟
(دفتر آیت الله العظمی سیستانی حفظ الله)

 

پاسخ دفتر معظم له:
اشکال ندارد

مرگ

مرگ آغاز جهانی دیگریست
عاشقان را مرگ جان دیگریست
آدم هایی که خیلی نزدیک به متوفی هستند به دلیل شدت تألمات روحی و داغی که بر دل نشسته دارند به اصل و کنه ماجرای مرگ نمی توانند نگاه کنند ولی اطرافیان و دیگرانی که دورتر قرار گرفته اند در این ماجرا سر به گریبان فکرت می برند.
وقتی روی تشک نرم و جای گرم ام دراز کشیده بودم  و به این فکر می کردم تازه درگذشته ای همین چند وقت پیش با هم سلام و علیک و خوش و بشی داشتیم زیر خروارها خاک در سرمای سخت این روزها آرمیده و بدنی که قریب به هفت هشت دهه در انظار مردم رفت و شد و معاشرت داشته و از قضای حتمی روزگار به کام  مرگ لبیک گفته است ؛ سخت به خود می روم که از کجا آمده ایم و به کجا می رویم؟!
در این سی و اند و آستانه چهل به چه هدف و مقصدی زندگی کرده و تحصیل کرده و در سفر و حضر و زناشویی و کار و خانواده روزگار گذرانده ام، هرزگاهی که نسیمی از مرگ به شمیم جان می رسد این سوالات خودنمایی می‌کند و لحظات و دقایقی به خویش فرا می خواند.
به راستی اگر قرار بود همه زندگی بشر در این عمر های کوتاه و پر مشقت معنا شود ، چه قدر تلخ و دردناک می شد. عمرهایی که در آن یا باید با بیماری بجنگی یا مرگ عزیزان را تحمل کنی یا بی موالاتی دیگران و هزاران مشکل که هر کسی آنرا تجربه کرده است.
ولی وقتی مرگ را آغاز زندگی جاودانه و دنیا را محل و فرصت کوچکی برای عرضه اعمال فرض کنی و سختی آن را به حلاوت جاودانگی در نظر داشته باشی خیلی راحت تر می توانی با مشکلات پیچیده روزگار سر کنی.
به هر حال چه بخواهیم و چه نه ، مرگ شتری است که پشت درب هر خانه ای می نشیند و به سراغ مان می آید ، چیزی که برایمان ناشناخته است و نمی دانیم در حین و پس آن چه اتفاق و سرنوشتی برایمان رخ خواهد داد، پس معقولانه می نمایاند که کمی مراعات کنیم و با جانب احتیاط زندگی کنیم و کمی با چشم و دل هایی بینا و بزرگ تر به دنیا نگاه کنیم.
أَفَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ يَسْمَعُونَ بِهَا ۖ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَٰكِن تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِي فِي الصُّدُورِ
آیا آنان در زمین سیر نکردند، تا دلهایى داشته باشند که (حقیقت را) با آن درک کنند. یا گوشهایى که با آن (نداى حق را) بشنوند؟! زیرا (بسیار مى شود که) چشمهاى ظاهر نابینا نمى شود، بلکه دلهایى که در سینه هاست کور مى شود.