ثبت در تاریخ انتخابات سیزدهم ریاست جمهوری
تاریخ خواهد نوشت که معاون رئیس جمهور، رئیس سه دوره مجلس که به عنوان معتمد رهبری مسول اجرای قرارداد بلند مدت و استراتژیک با چین معین شده،رئیس جمهور سابق، نایب رئیس اسبق و نماینده فعلی مجلس و ده ها رجل سیاسی که همگی عضو مجمع مشورتی تشخیص مصلحت نظام و منصوب رهبر بودند و در طی ۴۲ سال ریزش های فراوان حکومت توانسته بودند در مسند بمانند ، برای احراز نامزدی حائز شرایط شناخته نشدند تا ابراهیم رئیس الساداتی در میدانی بی رقیب و در راستای یک دست کردن حاکمیت و با مشارکت کمتر از ۵۰ درصد آرا به قدرت برسد.
تا اینجا گزارشی ملال آور از وقایع رخ داده بود که جز یادآوری تلخ ، چیز جدیدی نداشت؛ اما چند تیتر شاید برای آیندگان جای درس باشد و حامیان و متعصبان را به فکر فرو برد:
۱) در حالی امروز آیت الله رئیسی در اقبال دوستانش به قدرت می رسد و صبیه آقای علم الهدی و همسر ایشان می فرمایند که تنها کسی که ویژگیهای مدنظر مقام معظم رهبری برای رییسجمهور را دارد آقای رییسی است ، که بد نیست درباره تعابیر بلند مقام رهبری درباره اسلاف ایشان چند جمله ای بگوییم و ببینیم که چه آینده ای در انتظار آیت الله است:
●میان آقای هاشمی و رئیسجمهور نیز از سال ۸۴ اختلاف نظرهای متعددی دربارهٔ مسائل خارجی، نحوه اجرای عدالت اجتماعی و برخی مسائل فرهنگی وجود دارد که البته نظر رئیسجمهور به نظر بنده نزدیکتر است.
●هيچ كس براي من هاشمي نمي شود.
و به سرنوشت همان دو نفر به گفتار و عاقبت شان بسنده می کنم که حدیث موسوی و برادران لاریجانی و سعید امامی و ناطق نوری و .... بس مفصل است.
۲) با آرای موجود اگر تنها کسانیکه از ترس استخدام و وام و... پای صندوق های رای رفتند و برخی اصلاح طلبانی که جهت عافیت به کاندیدای دسته چندم راضی شدند از رای امتناع می کردند و مشارکت را به ۳۵ درصد می رسانند ، جوابی بس روشن تر از مردم برای اعتراض به حاکمیت داده می شد.
۳) شخصا نمی توانم دعوت برخی افراد که دلسوزی و در کنار مردم بودن خود را اثبات کرده اند را دعوت عافیت طلبانه بدانم. داستان برخی افراد از اصلاحات طلبان (بخوانید قدرت طلبان) جداست و آنها منافع دراز مدت کشور را در گرو مشارکت ها و انتخابات ولو انتخاب فردی همچون شخص منتخب می بینند که شاید همچون دوره احمدی نژاد جمهوریت و اسلامیت و پیشرفت کم رنگ شود اما تمامیت ارضی و استقلال حفظ و بدخواهی ها از کشور دور می شود. هر چند نمی توانم صحت و سنجش این تصمیم را تضمین و تایید کنم و با ایشان هماره اختلاف نظر دارم.
۴) دوره احمدی نژاد که بسیار سخت تر و همراه با سرکوب و زشتی و پلشتی بود تمام شد و الحق و الانصاف روحانی با همه کاستی ها و در مقابل همه مشاکل به خصوص ترامپ، کرونا، قطع نامه های قبلی و ذیل منشور بند ۷ ، سیل و زلزله و .... کشور را حفظ کرد و این نیز بگذرد که پایان شب سیه، سفید است.
۵) در جریان انتخابات مجلس قبلی که بزرگان اصلاحات مردم را با تهییج و تشویق به صندوق کشاندند و عده ای بی تجربه را به صرف لیست امید به مجلس فرستادند هشدار دادم که این آخرین فرصت مردم به ایشان برای تغییر بود و دیگر مردم به ایشان نیز بیهوده اعتماد نمی کنند ،هرچند دوره دوم ریاست جمهوری روحانی نیز مردم پای کار آمدند ولی متاسفانه جواب مردم آنی نبود که شنیدند و اقبالی از مردم در کار ایشان نیست.
۶) امیدوارم با یک دست شدن حاکمیت به خصوص مجلس انقلابی و شوراهای اسلامی و رئیس جمهور جهادی ،قوی،ضد فساد و انقلابی تحت هدایتهای رهبری و با همکاری سپاه و ائمه جمعه و قوه قضاییه و دیگر نهادها که همگی به حمدلله حزب اللهی و مورد تایید رهبری هستند ، اقتصاد سر و سامان بگیرد، فقر از چهره کشور زدوده شود، بزه و خلاف محو شود ، مشکلات آب و برق و انرژی و... حل شود و اینک ماییم و مطالبه پیاده کردن اسلام واقعی و نه آمریکایی از برادران و خواهران انقلابی و حزب اللهی مان که با وجود حاکمیت یک دست بتوانند به آبادانی کشور بپردازند .هر چند می دانم که بازار بهانه گیری باز است ولی بینی و بین الله دانند و پاسخی که می خواهند به نفس خود و خدای خود دهند ، البته اگر برای خدا اینگونه به مردم و مسولان تهمت و تخریب و افترا بسته اند.
و اما من در مقابل سیل عدم مشارکتی و باطله و همتی ها (شصت و چند درصد)، نه ناامیدم و نه کشورم را ویرانه می دانم و نه قصد فرار به این بهانه ها از کشورم را دارم و :
استاده ام چو شمع ، مترسان ز آتشم
رَبِّ إِنِّي لَا أَمْلِكُ إِلَّا نَفْسِي وَأَخِي ۖ فَافْرُقْ بَيْنَنَا وَبَيْنَ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ(مائده _۲۵)
همه از دست غیـــــــر ناله کنند