نامه ای به بی بی سی
بنگاه خبری بریتانیا
با سلام؛
جان نباشد جز خبر در آزمــــــون
هر که را افزون خبر جانش فــزون
اقتضای جان چو ای دل آگهیسـت
هر که آگاه تر بود جانش قویست
عرصه خبررسانی فارغ از قرار گرفتن در یک شغل دنیوی که حتما جذابیت ، مخاطرات و مشکلات و مزایای خاص خود را دارد امری در امور معنویست که برای موحدان اجری در دنیای دیگر و برای دیگران که به معنای عالم دیگری معتقد نیستند در امور اخلاقی و انسانی می گنجد. بنابراین در هر صورت این شغل در افواه عام ارزشمند و قابل تقدیر می باشد.
اما عرصه خبر رسانی به خصوص در امور مناقشه برانگیز دو جبهه را در مقابل هم می نهد ، کسانی که آن خبر له و علیه آنهاست . یکی به ستایش و دیگری به تعارض می پردازد و در این امر تقصیری جز انتخاب شغل شریف خبرنگاری و ارائه ی آن خبر متوجه آن بنگاه خبری نیست. اما به نظر می رسد آن بنگاه محترم در کنار پرداختن به این اخبار که ناشی از رسالت کاری خویش می باشد دو خط دیگر را دنبال می کند ؛ نخست پررنگ کردن اخبار مرتبط با کشورهای دیگر و به خصوص کشورهایی که جهت گیری های خاصی با دولت و سیاست کشور بریتانیا دارند و دوم پرداختن به اخباری که صحت آنها محل تشکیک می باشد.
قبل از تشریح مقصود فوق ، متمایلم به نکته مهمی اشاره نمایم که در این نامه مخاطب شما فردی است که علاقه مند به سرنوشت کشور و پیگیری هر روزه اخبار سیاسی کشور از منابع متعدد بوده و تا کنون بیش از 15 سال است که در اعتراض به سیاست های موجود در کشور و در عین تمایل به سیاست های اصلاح طلبانه رئیس دول هفتم و هشتم پای صندوق رای حاضر نشده ام و معتقد به سیاست گام به گام با اصلاحات و از طریق دموکراسی هستم و هیچگونه دخالت سیاسی خارجی را برنتافته و تنها آرزوی اصلاح کشور از قوت درونی مردم را دارم.
و اما این بنگاه خبری و بسیاری دیگر از بنگاه های مشابه با بزرگ نمایی مشکلات داخلی و تصویری بی اشکال از کشورهای متبوع خود سعی دارند تا به نیّات خود در همسو سازی جریان فکری دیگر کشورها با خود تلاش نمایند. البته شاید این مساله ، امری غریب و دور از ذهن نباشد و کشوری مثل ایران دائما و طی سی و اند سال پیش بر این طبل این شعار کوبیده اند که در حال صدور ارزش های انقلابی خود هستند و اخیرا نیز در کنار دیگر وسایط این عمل خود شبکه هایی همچون پرس تی وی ، العالم و افق را در کنار شبکه های ماهواره ای جام جم به صورتی مقابله ای با رسانه هایی که با مبانی ارزشی جمهوری اسلامی ایران در تضاد اند ایجاد کرده و رسما به دفاع از ارزش های مورد نظر خود می پردازد.
در این مقال به درستی یا نادرستی مبنای هیچ یک از اندیشه های حاضر یا قدیمی از مارکسیست ها و کاپیتالیست ها و اسلام گرایان و داعشی ها و غیره نمی پردازم که هر یک از ایشان برای قدرتمند شدن نیاز به یارگیری دارند و محق اند که برای خود سمپاد تشکیل دهند ، اما برخی از ایشان با قدرت و قوت خود را چهره حق به جانب دانسته و بر اساس اصول و مبنایی خود به دفاع از ارزش هایشان می پردازند و برخی با روش هایی که شبیه تدلیس است سعی در القای اذهان خود دارند. آنچه که در ایران در پَس کرسی های آزاد اندیشی ، انتخابات های مجلس هفتم و ریاست جمهوری دهم گذشت شبیه این موارد است. شبکه بی بی سی هم در این راه قدم می گذارد و با شمایلی که از آن سیاستی بی طرفانه برداشت می گردد ، سعی در القای نظریات خود به مخاطبین دارد و گرنه چگونه می توان قبول کرد که با تمام مشکلاتی که در کشورهایی مانند ایران و دیگر کشورهای غیر همسو با سیاست های بریتانیا و متحدانش وجود دارد ؛ این میزان حجم تبلیغات ضد ایشان در بنگاه های خبری شما و مشابه اشاعه می گردد ولی کمتر انتقادی را می توان به صورت موثر از سیاست های اشتباه بریتانیا و متحدانش همچون لشگرکشی های متعدد ، فساد اخلاقی ، فقر ، تبعیض ، استعمار ، استثمار و ... را در نظر نمی گیرند . آیا به واقع و در نظر وجدان مصوبان و آمران قطعنامه های سازمان مللی و شما به عنوان بنگاه هایی که اخبار مزبور را با بوق و کرنا به نمایش می گذارند ، اعدام زورگیر و قاچاق چیان مواد مخدر و جانیانی که مرتکب قتل نفس شده اند گناهی مستوجب عقوبت نیست و حمله بدون مجوز آمریکا به عراق به بهانه و توهم بمب هسته ای و شیمیایی صحیح و بی اشکال ؟! آیا به نظر شما و گزارشگران حقوق بین المللی ، محصورین مساله 88 که به گواه خود مسئولین کنونی نظام "موضوع سخنرانی هفته پیش رهبری " انسانهای خوبی هم هستند و به دلایلی در مساله انتخابات با نظام درگیر شده اند ، راضی به این تحریم ها و بدبختی مردم طی سال های گذشته به بهانه نقض حقوق بشر در ایران می باشند و یا خواستار حل مسالمت آمیز مشکلات کشور با سیاست اصلاحات گام به گام ؟!
به هر روی هرچه زمان بیشتر می گذرد به نظر می رسد که همان سیاست های کهنه استعماری بریتانیا که در گذشته نه چندان دور بر این کشور وارد آمد که اوج آن سرنگونی دولت قانونی دکتر محمد مصدق و تعویق 25 ساله استقرار دموکراسی بود امروز با روشی نوین در حال اجراست ، آن روز بهانه این بود که مصدق مشکوک به سیاست های کمونیستی است و امروز به بهانه های دیگر روش دولت بریتانیا و سخنگوی آن (بی بی سی) سعی در هرج و مرج نگاه داشتن کشور را دنبال می کند و بدون احترام به نگاه مسلمانانه اکثریت مردم ایران برای عقب نگاه داشتن ما روشی جدید را در پیش گرفته است.
من بیش از همه برای هم وطنان دور مانده از میهن که یا از روی سهو و یا به طمع مطاع چند روزه دنیا در راستای این سیاست حرکت می کنند ، نگرانم و امیدوارم با دلی آگاه نه مجیزگوی قدرت در ایران باشند و نه عامل بیگانه که :
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست
این خاک چه زیباست ولی خاک وطن نیست
آن دختـــــــــــر چشم آبی گیسوی طلایی
طناز سیه چشــــــــــم چو معشوقه من نیست
آن کشور نو آن وطــــن دانش و صنعت
هرگز به دل انگیــــــــــزی ایران کهن نیست
در مشهد و یزد و قم و سمنان و لرستان
لطفی است که در کلگری و نیس و پکن نیست…
در دامن بحر خزر و ساحل گیلان
موجی است که در ساحل دریای عدن نیست
در پیکر گلهای دلاویز شمیران
عطری است که در نافه ی آهوی ختن نیست
آواره ام و خسته و سرگشته و حیران
هرجا که روم هیچ کجا خانه من نیست
آوارگی وخانه به دوشی چه بلاییست
دردی است که همتاش در این دیر کهن نیست
من بهر که خوانم غزل سعدی و حافظ
در شهر غریبی که در او فهم سخن نیست.
هرکس که زند طعنه به ایرانی و ایران
بی شبهه که مغزش به سر و روح به تن نیست.
پاریس قشنگ است ولی نیست چو تهران
لندن به دلاویزی شیراز کهن نیست.
هر چند که سرسبز بود دامنه آلپ
چون دامن البرز پر از چین وشکن نیست
این کوه بلند است ولی نیست دماوند
این رود چه زیباست ولی رود تجن نیست
این شهرعظیم است ولی شهرغریب است
این خانه قشنگ است ولی خانه من نیست
همه از دست غیـــــــر ناله کنند