در پس این آیه نیز امر اختلاف به کتاب و سنت سپرده شده است و داوری بر ذمه ایشان نهاده گردیده است و حفظ این جایگاه و آستان مقدس بر هر مسلمانی واجب است. با در نظر داشتن وجوب این اطاعت که از لحاظ فقه امامیه دارای شرط حیات و ممات دنیوی نیست و امام معصوم(ع) هماره در حیات و ولایت معنوی است و روایات متعدد زیارت امام حسین (ع) که در همان برهه های پرخطر زمانی بیان گردیده است(علی الخصوص حدیث متواتر امام عسگری"شایان ذکر است که سنگین ترین و سخت ترین مخاطرات امنیتی در زمان ایشان بوده است و امام در یک پادگان نظامی و نزد خشن ترین دشمنان محبوس بوده اند و عمر شریفشان متجاوز از بیست و هشت سال نبوده است" در برشماردن پنج نشانه مومن : 51  رکعت نمازگذاردن در هر شب و روز و زیارت اربعین و انگشتر در دست راست کردن و بر خاک سجده نمودن و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم. ) می توان بر لزوم زیارت امام حسین (ع) حتی در شرایط خطر نیز استیفاد نظر نمود.

 

علی الخصوص اعتقاد مسلم مسلمانان که مرگ اولا آغاز جهانی دیگر و ثانیا جاودانگی بشر است و شهادت طبق آیات 169 و 170 سوره آل عمران بهترین مرگ هاست.

 

وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ ﴿۱۶۹﴾

 

هرگز كسانى را كه در راه خدا كشته شده‏اند مرده مپندار بلكه زنده‏اند كه نزد پروردگارشان روزى داده مى‏شوند

 

فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴿۱۷۰﴾

 

به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است‏شادمانند و براى كسانى كه از پى ايشانند و هنوز به آنان نپيوسته‏اند شادى مى‏كنند كه نه بيمى بر ايشان است و نه اندوهگين مى‏شوند

 

بنابراین از منظر قرآنی بدایت آنکه تبعیت از امام معصوم واجب و کلام او بر ما حق و طبیعتا مرگ در راه او برای ما شهادت و این نوع مرگ بر هر مسلمانی آرزوست.

عقل:

 

البته ذکر عقل و خرد در این مقال جایگاه مستقل ندارد و در راستای عقیده و عمل به آن برداشت می گردد و اصول زیر بر آن حاکم است.

 

نخست آنکه هیچگاه در طول تاریخ کوتاه آمدن از عمل در برابر عقیده رافع آینده نبوده است و مستکبران عالم با قصور مردمان نه تنها از ظلم خود نکاسته اند بلکه بر آن افزوده اند. اگر قرار به تمکین در برابر ظالم بود هیچگاه زمین از ظلم ظالمان خالی نمی شد و هماره باید از جان گذشتگانی باشند که بیرق اعلای کاوه ای بر دست گیرند و فریاد آزادی از ظلم برافرازند تا ضحاکیان عالم را به سزای خویش برسانند. بنابراین ریشه کن کردن ظلم هزینه دارد و زنده نگاه داشتن نام امام حسین (ع) در طوالی تاریخ بر اثر این فدیه ها بوده است.

 

ثانیا

 

در سخن نتیجه با عنایت به سه منبع قرآن و روایات و عقل و البته با در نظر داشتن این نکته که دلیل حتمی و مقضی خطر برای سفر به عتبات عالیات عراق با توجه به تعدد مسافر و ضمانات شرکت های امنیتی عراقی و ایرانی و تحت نظر سازمان مدیریت حج و زیارات دو کشور و تحت تدابیر شدید امنیتی طی سال های گذشته ایجاد گردیده وجود ندارد و عملا نیز تلفات  فرآیند مزبور برای زیارت بسیار ناچیز و در حد دیگر اتفاقات معمول بوده است نه تنها دارای ایراد و اشکال شرعی نیست بلکه بر قاعده ی استحباب است و حتی اگر در شرایطی خاص همچون دوران ملعونین حکومت عباسی و اموی ، شرایط آنچنان پرخطر بود ، امعان مساله مورد نقد است و بسته به شرایط باید تصمیم گرفت تا آنجا که حتی اسلام عزیز تقیه را در شرایط در حدود وجوب شرعی می شمارد و  جواز بهره از آنرا  برای ادامه  حیات که از مهمترین انعم الهی است در عداوت لسانی در عین ارادت قلبی بر ساحت مقدس ایشان حتی وارد دانسته ، هر چند رجحان تقیّه یا ترک آن در مورد یاد شده اختلاف است و برخی آنرا فقط مشروع دانسته اند و برخی مجاز ندانسته اند و شخص بنابر مقتضی زمان و مکان و خرد خویش می باید تشخیص دهد که در کدامیک از گروه تقیدات زیر که در کتاب شریف التفسیر الکبیر  فخر رازی آمده است ، محضور است:

 

    تقیه واجب:در موردی است که در آن ترک تقیه باعث ضرر جانی، بدنی، مالی، عرضی یا مانند این ها بشود یا ضرری به اسلام برسد بی آن که فائده چشمگیری عائد اسلام گردد

    تقیه حرام:در موردی است که هرگاه ترک تقیه کند، باطل را سخت کوبیده، و حق را در مرتبه ی اعلی ترویج نموده است مانند ترک تقیه ی سید الشهدا

    تقیه مستحب: در وقتی است که تقیه کردن، منافع بیشتری عائد شخص و سائر مسلمین می نماید مانند این که در حج تقیه کردن و همراهی با آن ها در بعضی از فروعات و حضور در جماعات ایشان موجب تحکیم مبانی اتحاد بین مسلمان ها می شود

    تقیه مکروه:آن است که سود و زیان در فعل یا ترک تقیه بسیار اندک است و بعضی اوقات ترک آن بهتر و این هنگامی است که خطر جانی یا مالی شخص را تهدید نمی‌کند

 

پایان سخن آنکه ظریفان مستفاد از آیه 107 سوره صافات که به داستان حضرت ابراهیم (ع) اشاره می نماید و ایشان را مژده می دهد که از قربانی تو گذشتیم تا فدیه ای عظیم تر فدا سازیم"و فدیناه بذبح عظیم" این سخن حافظ را اشاره ای به  اباعبدالله حسین(ع) می دانند که اگرچه ابراهیم (ع) پدر و پیشوای همه ی مسلمین و موحدان عالم است اما حافظ مرید حسینی است که اسماعیلش را نه تا قتلگاه که بر تختگاه شهادت می بیند و صبر او عظیم تر و عمل او جمیل تر بر ابراهیمی است که خداوند او را نه یک شخص که امت لقب داد.

 

مرید پیر مغانم ز من مرنج ای شیخ

 

که وعده تو کردی و او به جای آورد