در وجوب پرداخت این امر آن قدر بس که هنگامیکه امیر مومنان با پیشنهاد رسول اکرم(ص) برای خواستگاری زهرا مرضیه (س) اقدام می نماید ، حضرت امیر پاسخ می فرمایند که چیزی برای مهریه ندارم و پیامبر به ایشان پیشنهاد می دهند که غنیمت جنگی خود را که سپری در جنگ ها بوده است فروخته و مهر ایشان نماید تا مقدمات عقد نکاح فراهم آید. هر چند مهریه معنوی حضرت ، شفاعت امت رسول (ص) و در برخی از کلام خوش ذوقان ، آب حرمان شده بر حسین (ع) است.

 

همچنین ذیل بخشی از آیه 50 سوره احزاب ، دقیقا به این نکته اشاره می رود و مهریه را از وجوب شروط عینی نکاح می داند:

 

.....وَامْرَأَةً مُّؤْمِنَةً إِن وَهَبَتْ نَفْسَهَا لِلنَّبِيِّ إِنْ أَرَادَ النَّبِيُّ أَن يَسْتَنكِحَهَا خَالِصَةً لَّكَ مِن دُونِ الْمُؤْمِنِينَ.....

 

زن مؤمنى كه خود را [داوطلبانه] به پيامبر ببخشددر صورتى كه پيامبر بخواهد او را به زنى گيرد [اين ازدواج از روى بخشش] ويژه توست نه ديگر مؤمنان

 

آورده اند که روزی زوجینی برای ادای خطبه عقد نزد رسول خدا می آیند. رسول الله از جوان سوال می کند که "مهریه زوجه ات چیست" جوان با شرمساری می گوید "هیچ ندارم" رسول الله جوان را امر می کند به خانه رود تا چیزی قابل عرض برای مهریه بیابد. جوان برمی گردد و می گوید "هیچ ندارم" رسول الله از ادای خطبه خودداری می کند . هنگام رفتن ، رسول الله به یک باره از جوان می پرسد که "قرآن خواندن را بلدی" می گوید"بلی" سپس از زوجه اش سوال می کند و او می گوید"خیر" رسول الله از زوجه می پرسد که حاضری مهر تو را این امر قرار دهم که از این جوان قرآن آموزی ، سپس بعد از تقبل این امر ، رسول الله خطبه را جاری می کنند.

 

 

 

                                                         

 

 هر چند بنا بر آیات و  روایات ، مشخص می گردد که هم در زمان ائمه اطهار(س) وضع مهریه های سنگین متراتب بوده و هم آنکه لزوما پرداخت مهریه در زمان جاری ساختن خطبه عقد مترتب نبوده است که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره کرد:

 

قال امیرالمؤمنین علی علیه السلام:

 

لا تغالوا بمهور النساء فتکون عداوة.

 

مهریه زنها را سنگین نگیرید که موجب کدورت و دشمنی گردد.

 

عن ابی عبدالله (امام صادق) علیه السلام قال:

 

من امهر مهرا ثم لا ینوی قضاءه کان بمنزلة السارق.

 

کسی که مهریه‏ای (برای زن قرار دهد) و قصدش این باشد که به او ندهد او همانند دزد است.

 

 

 

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا نَكَحْتُمُ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ طَلَّقْتُمُوهُنَّ مِن قَبْلِ أَن تَمَسُّوهُنَّ فَمَا لَكُمْ عَلَيْهِنَّ مِنْ عِدَّةٍ تَعْتَدُّونَهَا فَمَتِّعُوهُنَّ وَسَرِّحُوهُنَّ سَرَاحًا جَمِيلًا ﴿۴۹- احزاب﴾

 

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد اگر زنان مؤمن را به نكاح خود درآورديد آنگاه پيش از آنكه با آنان همخوابگى كنيد طلاقشان داديد ديگر بر عهده آنها عده‏اى كه آن را بشماريد نيست پس مهرشان را بدهيد و خوش و خرم آنها را رها كنيد

 

پس مستفاد از موارد بالا این نکته مستتر است که پرداخت مهریه لزوما بر زمان عقد نبوده و عندالمطالبه بر ذمه مرد است تا هنگام طلاق که قطعیت بر پرداخت آن است و مهریه در عقد دائم یا موقت میتواند مقداری کم یا زیاد باشد. بنا به آیه بیستم سوره نساء، منعی در کثرت مهر نیست. مشهور فقهاء هم کف و سقفی برای میزان مهریه قائل نشده اند.

 

وَإِنْ أَرَدتُّمُ اسْتِبْدَالَ زَوْجٍ مَّكَانَ زَوْجٍ وَآتَيْتُمْ إِحْدَاهُنَّ قِنطَارًا فَلاَ تَأْخُذُواْ مِنْهُ شَيْئًا أَتَأْخُذُونَهُ بُهْتَانًا وَإِثْمًا مُّبِينًا ﴿۲۰-نساء﴾

 

و اگر خواستيد همسرى [ديگر] به جاى همسر [پيشين خود] ستانيد و به يكى از آنان مال فراوانى داده باشيد چيزى از او پس مگيريد آيا مى‏خواهيد آن [مال] را به بهتان و گناه آشكار بگيريد

 

حکم مهریه از احکام قطعی اسلام و لایتغیر است اما این حکم بنابر عرف از زمان عرب جاهلیت (چه بل آنکه از زمانهای گذشته ایجابش) تا کنون بر دو پایه ی اهرم اقتصادی (در گذشته برای خانواده و در زمان کنونی برای خود ) زوجه و مانعی برای جدایی  بهره برداری شده است . فی الواقع در کنار تمکین زوجه از زوج و اعطای حق طلاق به او ؛ این امر مورد بهره قرار داده شده است ، اما آنچه که بر سنت نبوی بر ما رسیده است ، تعریف این امر بر مبنای نحله و صداق و مهر که همگی به معنای هدیه ، دوستی ، بخشایش و .. است  می باشد و سنت نبوی بر تخفیف در تعیین مهریه (كنز العمال . ح44707- نبی اکرم) و پرداخت آن بلافاصله بعد از عقد بوده است و بهترین و شایسته ترین زنان عالم با مهرالسنه (مهر حضرت فاطمه زهرا (س) در حقیقت بهای زره حضرت امیرالمؤمنین (ع) بود که آن را به پانصد درهم و بنابر نقلی چهارصد درهم فروختند، البته قول اوّل (پانصد درهم) مشهورتر است.) به تزویج والاترین مرد بعد از نبی اکرم (ص) درآمد و این سنت در شئون ائمه ماندگار شد.

 

قرآن مهریه را صداق یعنی نشانه محبت مرد به زن می داند اما عرف عمومی امروز مهریه را پشتوانه اقتصادی زنان می داند به صورتیکه پشتوانه اقتصادی زن در موارد دیگرهمچون نفقه ، ارث و غیره تدبیر شده است  و البته حرجی بر تعیین آن بر عرف معمول جامعه نیست ولی باید دانست که وقتی قرارست زندگی به صبغه الله (رنگ خدایی) درآید باید همه چیز بر این امر مشابه گردد ، قرآنی که به جای ارائه ی راهکار نگاه داشت زندگی ها بر اساس اهرم های اقتصادی همچون مهریه ، مهر و محبت را بر زندگی ها کارگر می داند و می فرماید:

 

وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوده و رحمه(روم-21(