جناب آقای قالیباف

 

یقینا جنابعالی بیش از همه می دانید که حق الناس را تضییعی بیش از پیش در سازمان تحت مدیریت شماست ؛ از بلند مرتبه سازی های بی حد حصر که امروز به تضییع وقت مردم در ترافیک تا آلودگی هوای تهران و تا سلب آسایش روانی مردم ، گرفته تا رشوه که در صورتیکه آنکه بر سازمان خود متراتب ندانید یقینا از عدالت خارج شده اید و دروغ و رواج باندبازی های متعدد از بزرگترین منکرات در کشورما و علی الخصوص در شهردارهایست که یقینا این مساله نه به شخص شما و نه دوران شما بازمی گردد و چه بسا کنترلی بیشتر از شما در این امر صورت پذیرفته است. بنابراین اگر می خواهید که اسلام عزیز فی هو ذاته را در تدابیر مدیریتی خود وارد سازید ، با تمام توان خود در مقابل این ظلم بزرگ بایستید که همه ما می دانیم: الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم

 

 

 

 

 

2)   جای جای قرآن عزیز ، حاوی توصیه های فردی به مسلمین و مسلمات برای نگاه داشت دین خود در قضایای مربوطه است و هیچ جای آن کلامی از دستور و بخشنامه یا امر مهتران (به غیر از ارباب بر کنیز ) را نمی توان یافت ، چرا که اسلام عزیز بر مبنای خرد و اندیشه انسانهای مومن و آزاد بنا نهاده شده است تا همچون یوسف نبی (سلام الله علیه) در پشت دربهای بسته شده نیز به لطف خود ایمان را حفظ کرده و در مقابل پلشتی ها بر زبان "قال معاذ الله" جاری سازند ، چه آنکه این قول الهی نیز امروز مورد تایید کثرت جامعه شناسان و روان شناسان است که آدمی بر هر چه محدود شود ، حریص تر می شود و اسلام عزیز بر مبنای فکر و خرد و نه محدود ساختن جامعه به صدور احکام پرداخته است، بنابراین اسلام یک دین انسان ساز است و نه دین محدود کننده و باید برای دین داری مردم از انسانها و فکر و خرد آن شروع کرد و نه از محدودیت بر آنها.

 

قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ ﴿۳۰- نور﴾

 

به مردان با ايمان بگو ديده فرو نهند و پاكدامنى ورزند كه اين براى آنان پاكيزه‏تر است زيرا خدا به آنچه مى‏كنند آگاه است

 

وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِي أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِينَ غَيْرِ أُوْلِي الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِينَ لَمْ يَظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا يَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِيُعْلَمَ مَا يُخْفِينَ مِن زِينَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِيعًا أَيُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ ﴿۳1- نور﴾

 

و به زنان با ايمان بگو ديدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاكدامنى ورزند و زيورهاى خود را آشكار نگردانند مگر آنچه كه طبعا از آن پيداست و بايد روسرى خود را بر سينه خويش [فرو] اندازند و زيورهايشان را جز براى شوهرانشان يا پدرانشان يا پدران شوهرانشان يا پسرانشان يا پسران شوهرانشان يا برادرانشان يا پسران برادرانشان يا پسران خواهرانشان يا زنان [همكيش] خود يا كنيزانشان يا خدمتكاران مرد كه [از زن] بى‏نيازند يا كودكانى كه بر عورتهاى زنان وقوف حاصل نكرده‏اند آشكار نكنند و پاهاى خود را [به گونه‏اى به زمين] نكوبند تا آنچه از زينتشان نهفته مى‏دارند معلوم گردد اى مؤمنان همگى [از مرد و زن] به درگاه خدا توبه كنيد اميد كه رستگار شويد

 

وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ ﴿۵- مومنون﴾

 

و كسانى كه پاكدامنند

 

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا .................... وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِن وَرَاء حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ ..................... ﴿۵۳- احزاب﴾

 

اى كسانى كه ايمان آورده‏ايد .......................... و چون از زنان [پيامبر] چيزى خواستيد از پشت پرده از آنان بخواهيد اين براى دلهاى شما و دلهاى آنان پاكيزه‏تر است ......................

 

إِنَّ الْمُسْلِمِينَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَالْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ وَالْقَانِتِينَ وَالْقَانِتَاتِ وَالصَّادِقِينَ وَالصَّادِقَاتِ وَالصَّابِرِينَ وَالصَّابِرَاتِ وَالْخَاشِعِينَ وَالْخَاشِعَاتِ وَالْمُتَصَدِّقِينَ وَالْمُتَصَدِّقَاتِ وَالصَّائِمِينَ وَالصَّائِمَاتِ وَالْحَافِظِينَ فُرُوجَهُمْ وَالْحَافِظَاتِ وَالذَّاكِرِينَ اللَّهَ كَثِيرًا وَالذَّاكِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا(35- احزاب)

 

مردان و زنان مسلمان و مردان و زنان با ايمان و مردان و زنان عبادت‏پيشه و مردان و زنان راستگو و مردان و زنان شكيبا و مردان و زنان فروتن و مردان و زنان صدقه‏دهنده و مردان و زنان روزه‏دار و مردان و زنان پاكدامن و مردان و زنانى كه خدا را فراوان ياد مى‏كنند خدا براى [همه] آنان آمرزشى و پاداشى بزرگ فراهم ساخته است

 

فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِي عَلَى اسْتِحْيَاء................(قصص- 25)

 

پس يكى از آن دو زن در حالى كه به آزرم گام بر مى‏داشت نزد وى آمد.........

 

3)   آنچه که از روح قرآن و رفتار ائمه ی اطهار و شرط عقل در پیشگیری از هبوط در گناه به دست می آید  یقینا اختلاط جز در محارم نیست و همچنین است تمایل گروه های سنی ، فکری ، سیاسی و از همه مهمتر جنسی در تفکیک فضاهای متداوم زندگی مانند محیط کار ولو آنکه اعتقادات وسیعی نیز بر ادیان در ایشان موجود نباشد  ، اما این مساله در صورتیکه میسر نگردد و خلاف عرف جامع پدید آید خود یک ضد ارزش و تشکیک کنندگان در احوال مومنین مورد غضب الهی در ابتنای تهمت بر ایشان اند:

 

داستان حضرت مریم (س) و حضور ایشان در کنیسه علی رغم عرف معمول و نهایتا فرزندآوری ایشان و نزول آیه زیر :

 

وَبِكُفْرِهِمْ وَقَوْلِهِمْ عَلَى مَرْيَمَ بُهْتَانًا عَظِيمًا ﴿۱۵۶- نسا﴾

 

و [نيز] به سزاى كفرشان و آن تهمت بزرگى كه به مريم زدند

 

 

 

و همچنین ، داستان افک که به علت آن تهمت بزرگ ، خداوند بر همه ی مومنین نهیب می زند که:

 

لَوْلَا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنفُسِهِمْ خَيْرًا وَقَالُوا هَذَا إِفْكٌ مُّبِينٌ ﴿۱۲- نور﴾

 

چرا هنگامى كه آن [بهتان] را شنيديد مردان و زنان مؤمن گمان نيك به خود نبردند و نگفتند اين بهتانى آشكار است

 

 

 

همه  و  همه بر ما هشدار می دهد که ان ظن اثم و این یعنی اینکه  ذکر این نکته که زنان مومن آن سازمان محترم در اثر مداومت حضور در نزد مردان غیر و  تحت تاثیرش از انجام وظایف زناشویی باز می مانند ، تهمتی بزرگی بر ایشان است که انشاله خداوند از گناهان همه ما در گذرد و اندرز قرآن نیوشمان باشد که:

 

يَعِظُكُمُ اللَّهُ أَن تَعُودُوا لِمِثْلِهِ أَبَدًا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ(17- نور)

 

خدا اندرزتان مى‏دهد كه هيچ گاه ديگر مثل آن را اگر مؤمنيد تكرار نكنيد

 

4)    اما اصطلاحی که با نام "غیرت دینی" بر شمردید ، تقریبا در هیچ کجای منطق دینی ما جایگاهی نداشته و ندارد و ساخته و پرداخته خشک مذهبانی که نقش محتسب را در غصب ولایت امیر مومنان بازی کرده اند ، است ؛ چرا که غیرت همزاد کلمه تعصب و این کلمه هم ریشه سخت انگاری است و دین مبین اسلام که خرد و اندیشه را راهکار تبلیغ و بقای خود می داند   نیاز به حمیت ندارد و حمیت را امری جاهلانه می داند و در مقابل آن آرمان سازی را در محیطی آرام توصیه می کند:

 

إِذْ جَعَلَ الَّذِينَ كَفَرُوا فِي قُلُوبِهِمُ الْحَمِيَّةَ حَمِيَّةَ الْجَاهِلِيَّةِ فَأَنزَلَ اللَّهُ سَكِينَتَهُ عَلَى رَسُولِهِ وَعَلَى الْمُؤْمِنِينَ وَأَلْزَمَهُمْ كَلِمَةَ التَّقْوَى وَكَانُوا أَحَقَّ بِهَا وَأَهْلَهَا وَكَانَ اللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمًا ﴿۲۶-فتح﴾

 

آنگاه كه كافران در دلهاى خود تعصب [آن هم] تعصب جاهليت ورزيدند پس خدا آرامش خود را بر فرستاده خويش و بر مؤمنان فرو فرستاد و آرمان تقوا را ملازم آنان ساخت و [در واقع] آنان به [رعايت] آن [آرمان] سزاوارتر و شايسته [اتصاف به] آن بودند و خدا همواره بر هر چيزى داناست

 

 

 

خواجه شیراز نیز درک جلوه الهی را دون غیرت ملائکه و عقل می شمارد و آنرا تنها بر مبنای حُب ّ تفسیر می سازد ، معنایی که باید در این مسیر مورد عنایت قرار گیرد و به جای پرده افکندن که چاره ای برای درنیافتدن به چاه است ، عمق جان انسانها مومن گردد.

 

جلوه‌ای کرد رخت دید ملک عشق نداشت /  عین آتش شد از این غیرت و بر آدم زد

 

عقل می‌خواست کز آن شعله چراغ افروزد /  برق غیرت بدرخشید و جهان برهم زد

 

مدعی خواست که آید به تماشاگه راز      /   دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد

 

 

 

پایان سخن آنکه طرح شما در صورت عدم جار و جنجال و بهره برداری سیاسی و صرفا بر مبنای یک طرح بلند مدت برای هم اتاق سازی کارمندان خانم و آقا که کارشان در یک حوزه می باشد و همچنین به کارگیری حداکثری امکانات در این حیطه و حوزه ، ایرادی نداشته و بلکه شایسته است ، اما ای کاش جنابعالی نیز به جای نطاقه در تریبون نماز جمعه در اتهام زنی به همسویی ناصحان با رسانه های بیگانه ، با زیرکی دینی و دوری از رفتار نظامی گری و با متانت و آرامش در اجرای این طرح اقدام می نمودید و به جای فرافکنی ، نقایص خود را در اجرا و اعلام صحیح این طرح بیش تر می دیدید.

 

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ