نامه ای به اعضای شورای نگهبان
فقها و حقوق دانان
با سلام؛
بعض اعضای آن مجلس را ( قدیما و جدیدا) بالواسطه می شناسم و می دانم که بعض فقها علاوه بر تجهیز به علم در عمل به تقوا نیز شهره اند و همچنین بعض حقوق دانان خبره در دانش و انشاء الله متقی به فرامین دین مبین اسلام هستند.
همچنین به صورت دقیق مطلعم که مستندات آن شورا در خصوص رد صلاحیت برخی داوطلبین ادوار گذشته دقیق و حتی به صورت عکس جلوی چشم داوطلب قرار داده شده است .
اما با توجه به روال شورای نگهبان در خصوص رد صلاحیت ها از ریاست جمهوری دوم ( رد صلاحیت مرحوم مهندس بازرگان) تا همین انتخابات اخیر و بدون توجه به تفسیر دهه هفتادی آن شورا در خصوص نظارت استصوابی ( که ظاهرا امری خلاف روح قانون اساسی و خلاف مبانی شرع مقدس اسلام است) چند نکته را به استحضار می رساند:
1) حتما حضرات مثل مشهور آن روضه خوانی را که حین ذکر مصیبت از حال می رفت و به سوی مردم می افتاد را شنیده اید ولی مشخص نشد که چرا آن ذاکر فقط به سمت نساء می افتد!!! آیا اعضای محترم که کثرتا در سنین بالای دهه پنجم زندگی و بعضا در خصوص روحانیون معزز در دهه های بالاتر هستند ، تقوای الهی را در احراز یا رد صلاحیت ها با توجه به جناح بندی های سیاسی رعایت کرده اند؟
2) به واقع مجلس یا رئیس جمهور یا منتخبی برای عمران و آبادانی دنیا و آخری ما بهترست که صرفا در لقلقه زبان یا اعمال ظاهری به ولایت فقیه ارادت داشته باشد و نهایتا ماحصل آن دول نهم و دهم یا مجالس معاصر باشد یا آنکه انسانی عالم و متقی که ولو نظرات مخالفی هم با تعریف شما آقایان از ولایت و نظام داشته باشد؟
3) مفهوم دعوت رهبری به شرکت همگی در انتخابات با این مردودین چه می تواند باشد و آیا به معنای هدم سخن ایشان نیست؟
سخن برای گفتن زیادست ولی گمان می کنم گوش برای نیوشیدن کم باشد ولی وظیفه شرعی ایجاب می کرد که این چند سطر را نگاشته و تاکید کنم که تقوی امری نهفته در فحوی این سخن بود که اگرچه شایسته است که به خصوص از روحانیان آن مجلس نیوش گردد ، اما اکنون از لسان این بنده گنهکار تقدیم گردید تا انشاء الله مبنای عمل آن اعضا برای ادامه روند رسیدگی به صلاحیت دو انتخابات پیش روی باشد.
إِنْ أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ
همه از دست غیـــــــر ناله کنند