اگرچه مشکلات عدیده ای در این روزگار و چه بسا در پس سال های پس انقلاب برای مردمان ما ظهور و بروز کرده است که بسیاری را به هجرت از وطن کشانیده ، اما این راهکاری نیست که مردان این سرزمین در اسطوره هایشان به آن باور داشتند که :

چنین است رسم سرای سپنج

 

گهی ناز و نوش و گهی درد و رنج

دریغ‌ست ایران که ویران شود

 

کنام پلنگان و شیران شود

 

کنون جای سختی و رنج و بلاست

نشستنگه تیزچنگ اژدهاست

 

کسی کز پلنگان بخوردست شیر

بدین رنج ما را بود دستگیر

 

کنون چاره‌ای باید انداختن

 

دل خویش ازین رنج پرداختن

 

( شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی - تاراج ایران توسط شاه هاماوران و به بند کشیده شدن کی کاووس)

البته فردوسی به صورت دقیق تر و بدون تمثیل و اسطوره و افسانه در دیباچه عظیم الهی و ادبی اش( نقل به مضمون از آیت الله جوادی آملی) نصح مان می دهد که:

به گفتار پیغمبرت راه جوی

دل از تیرگی ها بدین آب شوی

 

و چنین است که قرآن فحوی این دردها را که بیشتر نشئت گرفته از زرق و برق دنیای غرب در مقابل مشکلات عمدتا اقتصادی ماست در این آیت که پیامبر صل الله علیه و آله مبشر آن است ، بیان می فرماید که:

لَا تَمُدَّنَّ عَيْنَيْكَ إِلَى مَا مَتَّعْنَا بِهِ أَزْوَاجًا مِنْهُمْ وَلَا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَاخْفِضْ جَنَاحَكَ لِلْمُؤْمِنِينَ

 هرگز چشم خود را به نعمتهاي (مادي) كه به گروههائي از آنها (كفار) داديم ميفكن و بخاطر آنچه آنها دارند غمگين مباش و بال و پر خود را براي مؤمنين فرود آر.

سوره: حجر آیه: 88