در باب امر ترویج قرآن
طی این مرحله بی همرهی خضر مکن
ظلمات است بترس از خطر گمراهی
بر قاصر از حکم شارع توقعی نیست و بر واضع عادل قانون است که حکمش را به محکوم ابلاغ کند. بر این استناد است که شارع مقدس, حکم حکومت لایزال خود را غیر از الهام درونی و ابصار برونی توسط عده ای هم نوع به صورت واضح, روشن و شفاف و تنزیلی, ابلاغ کرده است.
پیامبران یا مبلغ سلسله اصولی خاص بوده یا کتاب مدعای تنزیلی خود را نزد پیروان تبیین کرده اند. اگر به صورت خاص به قرآن, کتاب وحی مسلمانان که به ادعای ایشان کامل ترین, آخرین و بدون تحریف است به بررسی نشسته و به شیوه پیامبر صل الله علیه و آله, امامان شیعه و علمای تابع و مورد تایید ایشان بپردازیم به مشاهداتی می رسیم که راهگشای ما در پیروی از ایشان است.
اولین نکته در این بحث, فهم صحیح علت و چگونگی دو حکومت مهم مورد تایید مذهب (پیامبر و حضرت امیر علیهما السلام, حکومت محدود امام حسن علیه السلام را جهت تحدید بحث بررسی نمی نماییم) است که هر دو بر اساس خواست و اصرار مردمان و بدون یک تکلیف دینی شکل گرفت. دو قبیله اوس و خزرج که به صرف وجود مبارک پیامبر صل الله علیه و آله, جنگ و خون ریزی و اختلافات را کنار گذاشته بودند به ایشان پیشنهاد رهبری دادند و ایشان رهبر منطقه یثرب و سپس بر اثر اتفاقات آتی رهبر شبه جزیره عربستان گردیدند. حضرت امیر علیه السلام نیز اگرچه به گواهی شیعه و سنی, امیر و مولای همه مومنان پس از واقعه غدیر و بهترین شخص برای ریاست حکومت پس از پیامبر صل الله علیه و آله بودند که به تعبیر عقلا و اهل تشیع, عهد شکنی بزرگان و خواص در جریان سقیفه بنی ساعده موجبات خساراتی برای جامعه گردید ولی نهایتا با اصرار همان مردمان به رهبری جامعه برگزیده شد. لهذا اگرچه راس حکومت و تشکیل حکومت دینی همچون حکومت های این دو بزرگوار و همچنین حکومت های حضرت داود, سلیمان علیهما السلام و ریاست حضرت موسی علیه السلام بر قومش فرصتی مناسب برای تبلیغ و ترویج ادیان بوده و برای منجی آخر الزمان نیز هست ولی در زمان غیبت و یا فقدان آن ( همچون کثرت پیامبران دیگر) راه تبلیغ نه تنها بسته نیست بلکه شاید به دلیل خروج از حالت ظاهر که هدم منافق را به بار می آورد, مومنینی مخلص را به بار آورد.
دوم کار قرآنی باید بر محور خود قرآن باشد. به قول مفسر ارزشمند معاصر قرآن (آیت الله جوادی آملی) به نقل مضمون, قرآن کتاب هدایت است و سبک آن اگرچه حاوی مطالب علمی, عرفانی, تربیتی, اجتماعی, روایی و ... است اما هیچ یک از آنها نیست و قصد هدایت آدمی به راه فلاح و صلاح را دارد. بنابراین نباید از این راه جلو و عقب افتاد و برای ترویج و تبلیغ آن به خود قرآن که از راه های مختلف برای آدم های مختلف یا حالات مختلف آدمی بهره می گیرید, رجوع کرد. گاهی از راه علم که باور آدمی است و گاه از راه مشاهدات که آدمی هر روز با آن سر و کار دارد و گاه از مسیر قصه که از علایق آدمی است و غیره و غیره وارد می شود و نهایتا به تبشیر و انذار و حکم می پردازد. پس راه ما نیز برای تبلیغ قرآن روشن است و زمان و مکان در آن صادق نیست.
سوم کادرسازی و گروه و حزب و دسته, خاص کار دنیاست و امر دین لااقل از دیدگاه ناقص بنده جایگاهی برای تبلیغ و تشریح و هماهنگ سازی به این شیوه ها ندارد, چرا که اولا دین که راس آن شارع مقدس است صاحب ملک و ملکوت هر چیزی است و او ذوفنون است که " بما یشا" هر چه خواهد بکند. همچنین "یار در تجلی است از در و دیوار" و هر که خواهد به خصوص در دنیای پر داده امروزین گوش هوش به امر مهم دین می سپارد, از طرفی ژرفای امور دینی بسته به فهم و خواسته عمل شارع مقدس نیز به " نفسا الا وسعها" ست که به رحمت واسعه خود که آنرا بر خود واجب ساخته و از رگ گردن به بنده خود نزدیک تر و از هر مهربانی, مهربان ترست به هر که بخواهد می بخشد و بی نیاز از هر پرستش و پرستنده ای است.
چهارم وظیفه متدینان نیز بر ظاهر آیات و روایات جز "وامر بالمعروف و نهوا عن المنکر" با شرایط رسایل عملیه که فقها رضوان الله تعالی علیهم وزن فرموده اند, نیست و در تاریخ تشیع غیر از عمل عاملان دین که خود بهترین و بزرگترین تبلیغ و ترویج برای دین محسوب می شود, منبر اهل وعظ (که باز هم به نقل مضمون از آیت الله جوادی آملی, نفسشان به سبب آنکه در بالای منبر در اندیشه میزان پول در پاکت صاحب مجلس نیست, نفوذ و اثر دارد) در مناسبات مذهبی علی الخصوص ایام دهه محرم و ماه رمضان بوده است و از مابقی جز اثری ( چه تاریخی و چه تاثیری) باقی نمانده است.(الله اعلم)
پنجم یکی از مهمترین مسایلی که در قرآن از ناحیه پیامبران علیهم السلام به آن اشاره می رود مساله عدم مزد رسالت است و اینکه ایشان آزارهای دنیوی بسیاری در مقابل راه ترویج و تبلیغ دین دیدند تا آنجا که حضرت خدیجه سلام الله علیها که بانویی ثروت مند در شبه جزیره عربستان بودند در کمال تنگدستی در شعب ابی طالب جان سپردند. بنابراین در امر ترویج باید دانست که همه
چیز آدمی از مال و آبرو تا جان و راحت آدمی مورد مخاطره قرار می گیرد و هیچ اجر و مزد دنیوی نگاه دار آن نیست
پایان سخن آنکه دین یک امر جامع است که مسیر زندگی آدمی را مشخص می سازد و اگرچه سلایق و علایق را منسوخ نکرده و به قول عامیانه کاراکتر "رضا مارمولک" مسیرهای زیادی را برای رسیدن باز گذاشته است, اما اقصر ترین راه ها که حتی امثال دکتر سروش در نظریه صراط های مستقیم آنرا اگر تایید هم نکنند لااقل رد نمی کنند, راه و روشی است که توسط پیامبر و امامان شیعه و سپس پیروان بی چون و چرای ایشان که علمای بزرگ تاریخ تشیع بوده اند پیموده شده و آن راهی جز عمل به دساتیر و نصح دارای فصح آیات و احکام بنا به اقتضا و توان و پیرامون خود نیست.
همه از دست غیـــــــر ناله کنند