خدایش بیامرزد ، خودش می گفت که بهترین کتابی است که نگاشته و در تجدید چاپش در نهایت اخلاق حرفه ای همه آنچه را که بویی از تعصب دوران جوانی می داده محذوف داشته تا کتابی تاریخی بنگارد.
اول بار نامش را حدود 17 سال قبل شنیدم آنجا که می گفت : این تاریخ نیست که تکرار می شود ، بلکه اشتباهات آدمی است که تکرار می شود ؛ اما می ترسیدم که کتابش را بخوانم ، آنجا که فکر می کردم مکناد ارادتم بر او به واسطه ی این کتاب کاسته شود ؛ آخر فکر می کردم که "دو قرن سکوت" کتابی است که در آن بر اساس برخی مجعولات و برداشت ها و عدم فهم ها مطالبی نگاشته شده است که به تضعیف اسلام می پردازد. کم هم نبود مطالب تکه و پاره ای که به صورت تحریف شده یا تقلیل شده در شبکه های اجتماعی از کتابش دیده بودم و نزدیک بود بدون تورق کتابش, دار دنیا را بگذرانم.
اما به خود گفتم که مرگ کاری و شیون باری که آزاد اندیشانه  کتاب را تورقی می کنم حتی به قیمت آنکه از دین و عقیده ام برگردم و یا آنکه دکتر عبدالحسین زرین کوب را متعصب ناسیونالیستی بخوانم.
کم کتابی را تتبع کرده ام که چنین جامعانه به دیگر کتب مراجعه دهد و از ذکر نکات ریز و درشت نیز نگذشته باشد و سخن را در موضوعی عالمانه به بحث نشسته باشد.
البته تاریخ, قضاوت های ماست در ظرف زمان که همچون امروز ما می تواند دستخوش اشتباه گردد و یقینا هیچ مورخی به علت آنکه از فکر و وهم و اندیشه دور نیست نمی تواند نگارنده ای صادق درباره آدم ها باشد ولی من به عنوان یکی از مطالعه کنندگان این کتاب گواهی می دهم که حضرت استاد زرین کوب سعی کرده اند در نهایت وسواس و تقوی به این مهم پایبند باشند و کتاب ارزشمند به نام" دو قرن سکوت" که بازگوی اتفاقات سال های استعمار ایران توسط اعراب در 1400 سال پیش و کمی قبل و پس از آن است را به تصویر بکشانند.
ایشان به درستی دین به ماهو دین را که مروج اخلاق ، وحدانیت و سرشت پاک آدمی است از توحش سیاست مدرانه و قدرت طلبانه عده ای عرب جداکرده و با تشریح کامل اتفاقات آن سال ها ، توضیح می دهند که کمتر قیام و ایستادگی در برابر این توحش ها برای اعتلا و اعتبار نام ایران کهن اتفاق افتاده است و تقریبا همه این قیام ها که داعیه ی ایران و آئین داشتند به سان همان خون ریزی های اعراب به فکر نام و قدرت خویش بودند.
ایشان عالمانه تشریح می کنند که همه حکومتهای ساسانی و عباسی و اموی و قیام های محلی به سهم خود نقشی در دو قرن رنج و تعب مردمان این سرزمین داشتند و خون مردان این سرزمین و عفت و پاکدامنی زنانش دستخوش بوالهوسی عده ای قدرت مدار گردید. سخنی که امروز نیز هویداست که مردمان این سرزمین علی رغم اعتقاد به آئین های ملی خود ، دل در گرو دین مبین اسلام داشته اند و متوجه اند که هم تجاهل عربی از اسلام و هم مباحث پان ایرانیسم از مفاخر این سرزمین به دور است.
بر آن شدم به این مناسبت که گاه بی گاه و به همان تقهقری که حادثه حمله به سفارت عربستان مشکلی جدی در راه توسعه روابط سیاسی در کشور ایجاد کرد, پرداختن به موضوع اشغال ایران توسط اعراب که هم می تواند موجبات اختلاف میان معتقدان به شریعت اسلام و هم اقوام عرب ساکن ایران و هم تشدید کینه های گذشته میان ملل همسایه خاورمیانه را که نتیجه ای جز عقب ماندگی در اثر اختلاف ندارد, شعله ور سازد تقریظی بر این کتاب که چندی پیش جامعانه آنرا از نظر گذراندم بسازم و تاکید ورزم که مطالعه این اثر ارزشمند دیدی وسیع از آنچه بر ما در آن دو قرن گذشته به دست می دهد که در احوال آینده ما موثر است
و شایسته است قبل از هر سخنی در خصوص آن دوران به مطالعه این کتاب همت بگماریم و سپس درباره آن قضاوت کنیم و درس های گذشته را اعتبار آینده سازیم.
فاعتبروا یا اولی الابصار (حشر, ۲)