شاید عنوان مطلب نیز در روح بیان آن صحیح نباشد  ،چرا که معمولا کلمه "مساله" وقتی بیان می شود که در صدد بیان مشکلی باشیم. در حالیکه در دین مبین اسلام (و یقینا همه ادیانی که از سوی شارع مقدس وضع گردیده اند) جنسیت دارای مساله ای نیست که بخواهد مورد موشکافی قرار گیرد و توضیح و تشریحاتی که بعضا در این رابطه از سوی مصحف شریف ، روایات و بزرگان مطرح می گردد جنبه سلبی و نه ایجابی داشته است. به بیان دیگر ، چون دین در معرض افترای نگاه جنسیتی قرار گرفته است و همچنین تاریخ بشر به خصوص صدر اسلام مشحون از ظلم به جنسیتی خاص در کنار دیگر مظالم بوده است  ، عده ای از آیات و روایات و توضیحات جهت سلب این اتهام وارد شده و گرنه دین به خودی خود به دلیل وضع از جانب شارع که عدالت از اسماء و صفات اوست نیازی به جلب آرای مثبته در این رابطه را نداشته و ندارد.

فارغ از مطالب متعدد و براهین واضح نگارنده در جای جای مطالب خود که به صورت مدون در شش سال گذشته تحت مجموعه "آب زندگی" گرد آمده است به بهانه مطالب "خير دنيا و عقبي" که در آن به حدیثی از نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله اشاره و یکی از خیرات بشر را در گرو اختیار نمودن همسری شایسته برای مردان دانسته ؛ این براهین (عدم نگاه جنسیتی شارع مقدس) را باز نشر می کنم.

نخست آنکه احادیث وارده حتی در مشهورترین آنها بعضا مورد ایراد اهل حدیث و رجال شناسان است و در خود مرسل و ضعیف و ... دارد و نمی توان استناد همه آنها را به معصوم علیه السلام قطعی دانست تا جاییکه مشهور علما این است که در ملموس ترین حرکات و وجنات معصومین مانند ناخن گرفتن (از حیث امری تکرای و عادی)هنوز حدیثی که استحباب آن را در روزی معین قطعی بداند یافت نمی شود و هماره امر احتیاط  نزد علما بر سیاق سبق ایشان قرار گرفته است. اما به قول فرمایش مفسر معاصر ، دانشمند قرآنی حضرت آیت الله جوادی آملی ، این عدم قطعیت ها نمی تواند مانع بهره ما از احادیث شود ، چه آنکه در حدیث مزبور اگرچه شائبه ای همچون عدم انطباق جنسیتی به زعم خواننده می رسد ، اما آثار تربیتی آن اعم از توصیه به حلم و خلق خوش و باز داشتن از حرام برای همگان قابل استناد و استیفاد است.

نکته دوم حسن ظن به کلام است . حضرات معصومین می فرمایند هر چه از ماست از قول پدرمان حضرت امیر علیه السلام و قول ایشان قول نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله و کلام ایشان از حق سبحانه و تعالی است. وقتی شارع مقدس در آیه ای محکم و خالی از  تشبیه و تسمیه و با قطعیت وشفافیت می فرمایند:

يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِيرٌ ﴿۱۳- حجرات﴾

اى مردم ما شما را از مرد و زنى آفريديم و شما را ملت ملت و قبيله قبيله گردانيديم تا با يكديگر شناسايى متقابل حاصل كنيد در حقيقت ارجمندترين شما نزد خدا پرهيزگارترين شماست بى‏ترديد خداوند داناى آگاه است

چرا باید ظن نگاه جنسیتی را در دین بر خود راه دهیم که به نظر می رسد به جای آن باید از شر وساوس شیطان رجیم به خداوند قادر متعال پناه بریم. به قول فرمایش آیت الله جوادی آملی ، روح در خود جنیست و قومیت نمی شناسند و این مخلوق (روح) مجرد از ماده است و در ماده است که تغییر و تحولی همچون جنسیت و قومیت و رنگ و نژاد ظهور می کند و امر دین با روح سر و کار دارد و نه با ماده.

در امر سوم بررسی نوع کلمات و ضمایر و موصولات مورد اشاره در لغت عرب و همچنین محاورات شایع در همه روزگاران و همه زبان ها (تا سطح اطلاعات ناچیز نگارنده) است که معمولا خطاب مردان هستند ولی اشاره به جمیع انسان هاست که این مساله در لغت عرب بیش از پیش مورد استفاده می باشد.

بحث چهارم بر روی نوع بیان احادیث و روایاتی مشابه حدیث منظور در مطلب مذکور است که بیش از آنکه در کلیت مساله به ضرر زنان باشد با نگاه منفعت طلبانه به نفع ایشان است . هر چند به دلیل آنکه ممکن است در مثال مناقشه پیش آید از ذکر آن امتناع می کنم.

پنجم کلام بر روی نوع ابنای بشر است . فی المثل انسان هایی که در بیشتر در معرض مسائل مرتبط با مطالبات عمومی (حق الناس) قرار دارند طبیعتا مخاطب بیشتری در مسائل تذکیری قرار می گیرند. موثقا شنیدم احدی علما وقتی از خواب برخاستند مرتب زمزمه می کردند "خدایا از شمر مگذر" چون از این احوال او پرسش می کنند چنین می فرماید که در عالم خواب دیدم که روز محشرست و جمعی گرد آمده و حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام بر در بهشت ایستاده و هر که را می رسد به بهشت شفاعت می کنند به ناگاه من نیز (آن عالم جلیل القدر) وارد شد و چون خواستم نزدیک حضرت برای شفاعت شوم مرا کنار زدند و به صف طویلی اشاره کردند که باید در آن منتظر بمانم و گفتند این صف علماست و باید این جا معطل مانده تا نوبت شما برسد ولی عوام به صرف شفاعت حضرت به بهشت وارد می شوند . در همین احوال بودم که زمزمه فوق را با خود می کردم که مبادا حضرت دست به شفاعت قاتل خود زنند!!! لهذا همانگونه که از این ذکر و دیگر موارد مشابه به خصوص در کتاب شریف معراج السعاده بر می آید ، بیش از همه در عالم اخری علما و سخنوران و رهبران دینی که در دنیا مردم را به دین دعوت می کردند گرفتار پرسش خواهند بود . به همین مستند نیز صرف چنین احادیث و روایاتی مشابه نه تبشیر که انذاری برای جنسیت مردان است که باید به وظایف و مسئولیت هایی که به دلیل نظام خلقت(بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ 34- نساء) به آن سپرده شده است صادق و عامل بمانند .

پایان سخن آنکه دعوای تظلم بر قومیت ها و جنسیت ها و ادیان و افراد و غیره اگر به خالق یکتا برگردد که باید مساله توحید به جای این چنین مسائل دسته دومی مورد بررسی قرار گیرد و اگر به رسولان و پیام آورندگان برآید ، باید مساله نبوت مورد نظر تحلیل قرار گیرد و امور کلیه دین مورد بحث آید.

خداوند همه ما را در مسیر حق ثابت قدم بدارد.