مدیدی است که به قدر وسع وقت و فکر و تحمل در پاسخ به مطالب, سخنان و مواضع افراد جملاتی من باب امر به معروف و نهی از منکر می نگارم, البته خدای ناکرده قصد من در مقام پاسخگویی به برخی مسایل, جسارت و به قول برخی"مچ گیری" نیست و ممکن است برخی از پاسخ های حقیر هم صحیح و منطقی و با پشتوانه علمی و عینی نباشد. همچنین سعی می کنم که معمولا مطالب را, روزنامه وار مرور و یا مستمع غیر فعال گوش کنم و سریعا از ذهن و چشمم پاک کرده تا کمتر با اطاله کلام, فرصت دیگر عزیزان را در جواب مطلب معطل کنم ولی به واقع برخی از مسایل محوری که بدون تحقیق و حرف عالمانه و محققانه به آبروی افراد, عقاید و باورها رنگ عصبیت می دهد, تمام ذهن و فکر و مشغله ام را درگیر می کند تا آنجا که ساعت ها در نوشتن چند خط آن معطل و یا برای جستجوی پاسخش, وب گردی می کنم. برای حسن پاسخم نیز مثالی مطابق با شغل شریف معلمی می آورم. فرض بفرمایید معلمی سال ها با زحمت و آبرو در این شغل شریف مشغول به تدریس و تربیت گردد و در حین خدمت, دانش آموزی عامدانه یا به جهتی دیگری, قسمتی از مطلبی را از قول ایشان به بیرون کلاس منتقل کند که فهم آن صرفا در محدوده کلاس و نه بیرون آن میسر است و آن مطلب موجبات سو برداشت غایبین جمع باشد.حال با توجه به این وسایط موسع ارتباط جمعی حتی فیلم و تصویر و صدای او دست به دست چرخیده و آبروی او خدشه دار شده باشد. اگر خدای ناکرده, آن معلم من و یا از نزدیکان ما باشد, چه واکنشی خواهیم داشت!؟
در احادیث داریم, ریختن آبروی مومن هم پایه ریختن خون اوست و آبروی مومن از حرمت کعبه بالاترست.
بنابراین اگر می خواهیم در مورد دین, افراد و وقایع,خبر و نقد و سخنی برانیم باید خیلی بیش از یک "forward" کردن اندیشه کنیم, چون " از مکافات عمل غافل نشو/گندم از گندم بروید, جو ز جو "