پاسخ:

إِنَّمَا النَّسِيءُ زِيَادَةٌ فِي الْكُفْرِ ۖ يُضَلُّ بِهِ الَّذِينَ كَفَرُوا يُحِلُّونَهُ عَامًا وَيُحَرِّمُونَهُ عَامًا لِّيُوَاطِئُوا عِدَّةَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ فَيُحِلُّوا مَا حَرَّمَ اللَّهُ ۚ زُيِّنَ لَهُمْ سُوءُ أَعْمَالِهِمْ ۗ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الْكَافِرِينَ

تأخیر ماههاى حرام (و جا به جا کردن آنها) فقط، افزایشى در کفر (مشرکان) است.که با آن، کافران گمراه مى شوند. یک سال، آن را حلال، وسال دیگر آن را حرام مى کنند، تا با مقدار ماههایى که خداوند تحریم کرده هماهنگ شود (و عدد چهار ماه، به پندارشان تکمیل گردد). و به این ترتیب، آنچه را خدا حرام کرده، حلال بشمرند. اعمال زشتشان در نظرشان زینت داده شده. و خداوند جمعیّت کافران را هدایت نمى کند.
(توبه/37)


البته بحث مفصل و اختلافی بین مفسران است ولی کلا جمع ایشان, امر "نسی" را از سنن نو پای کفار و مطرود شارع مقدس می دانند. اما اینکه چه چیزی مصداق آن است مساله اختلافی است, چون مساله "نسی" گاهی اینگونه رخ می نمود که سران کفار فی المثل و به دلیل روحیه خون ریزی و حمیت عربی و جاهلی نمی توانستند سه ماه پشت هم طرد جنگ کنند و در ذی حجه اعلام می کردند ماه بعد به جای محرم که آن هم از ماه های حرام است ماه صفر باشد تا یک ماه فرصت جنگ مهیا شود و به جای آن ماه دیگری حرمت جنگ رعایت شود تا عده چهار ماه حرمت جنگ حفظ شود. اما برخی دیگر ذکر می کنند که عرب جاهلی برای انتفاع مالی از حج تمایل به برگزاری حج در  ماه های سرد سال داشت و برای همین دست به "نسی" می زدند. مساله عدم جابجایی ماه ها بنابر اقتضای سرمایش و گرمایش هم بر همین استدلال مطرح و به نظر می رسد این امر نیز مصداق همان حکم "نسی" گردد, بنابراین با احترام به نظر نویسنده و بنا به حکم ظاهر مصحف شریف این امر مطرود است, البته "نحن نحکم بالظاهر"