البته به واقع همیشه رقت انسانی در دقت به احوال فقرا, مساکین و مستضعفین مالی مستدام است, اما دو نکته در این بین توجه مرا سخت به خود مشغول داشته است:
۱- از اواسط دوره دوم دولت آ.خاتمی, پویش ها و اعتراض های شدیدی به وضعیت کارتن خواب ها پدید آمد که در نوع خودش سابقه نداشت و شاید فقط با هیجانات بدایت انقلاب ۵۷ قابل مقایسه بود. خاطرم می آید عده ای از جوانان شعار می دادند که مسجد و دانشگاه از بیت المال است و باید درب های آن را برای کارتن خواب ها باز گذاشت که از سرما در رنجش نباشند. دولت که عوض شد, انگار خیلی چیزها مثل خیلی کس ها, عوضی شده بود. متداوم در اخبار و اکناف از کشف فقرای متمکن پرده بر می داشتند و از داستان های وجود چنین شبکه های زیر زمینی هم سخن به میان می آمد تا آنجا که شاید سریال معروف"آوای باران" نمایش رسمی و تصویر غالبی از تکدی گری حرفه ای ایجاد کرد. اما به نظر می رسد طرح مقولاتی از این دست که بیشتر به مسایل اقتصادی باز می گردد و مورد انتقاد رسمی رهبری هم قرار گرفت, از حربه های منتقدین دولت برای دلسردی از روند رو به بهبود کشور (به نسبت هشت ساله ماقبل) را القا کند تا در نزدیکی انتخابات دولت را ضعیف و بی برنامه جلوه دهند.
۲- همه ما از روند موجود در کوی و برزن و مشاهده تعدد دست فروشان که هم سیمای شهر را آغشته به رنگ فقر و هم هارمونی آن را ملوث می کند و هم به کسب کاسبان و در نتیجه اقتصاد ضربه وارد می کند, متاسف و در رنجش ایم. از طرفی اجناس ایشان نه ضامن رعایت بهداشت و نه استاندارد و نه گارانتی و... است و بعضا نمی توان به صحت مبادی ورودی آن هم اعتماد کرد. آن قدر مطلب در خصوص مضرات دستفروشی واضح است که هر توضیحی, مصداق "توضیح واضحات" است. البته چه بسیار دست فروشانی که با همت و تلاش از همین نقطه به کسب دایم و حلال و قانونی رسیده اند و بر اثر مشکلات و ابتلاء ها مدتی مجبور به این امر بوده اند(اعاذنا الله من الفقر)
خواستم در قسمت پایانی و نتیجه سخن, مطلبی بنگارم اما تواصی فقیه ارجمند حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظ الله) را در خلال دیدار با شهردار تهران (۲۸-۱-۱۳۹۲_ قم المقدسه) ارجح بر آن شمردم و امیدوارم ما مردمان در راستای این امر به حاکمان یاری رسانیم :
"با مردم درست سخن بگوییم و نیاز مردم را تشخیص بدهیم, نیاز مردم را برابر فهم و شعور آنها به آنها بدهیم, یک ؛ و کار مردم را به دست مردم بدهیم, دو ؛ مردم را کمیته امدادی اداره نکنیم, سه. مردم, آبرو, حرمت و حیثیت می خواهند.کریمانه اداره کردن, حرمت هر کسی را داشتن, با آبرو مردم را تامین کردن, صدقه ندادن, این مردم را بالا می آورد "