ادامه مباحثه قطعی یا غیر قطعی بودن احکام غیر عبادی
پاسخ پرداختی:
پس از تتبع در کتاب مزبور"اسلام دین فطرت" مفاد مستخرجه ذیل مجملا معروض می گردد:
۱- کتاب یک دوره نسبتا مفصل از "فقه و اصول" است که زیر نظر آن مرحوم تهیه شده و مشابه کثرت توضیح المسائل مراجع معظم معاصر به بیان مسایل فقهی پرداخته است.ایشان نیز همچون سلف خویش در روش فقهای امامیه, یا جانب احتیاط را رعایت کرده و یا به اعتبار فقهای متقدم, حکم مزبور را انشاء فرموده اند و خاطر شریف ملن هست که ایشان به خصوص در بدایت انقلاب منجمله فقهای به اصطلاح "سخت گیر" محسوب می شدند.
۲-پاراگراف تقطیع شده مزبور که در صفحه ۷۰۷ و پس از بیان احکام اجتماعی (یا سرفصل سیاست در کتاب ایشان و ذیل احکام قضایی) تحت عنوان"احکام در خدمت اهداف" آمده, چند جمله کلیدی و نکته مهم دارد که متأسفانه از جانب فرستنده متن ، غرضا یا سهوأ حذف شده است ، همچنین این بخش با نگاهی به سیره معصومین که جزو قطعی آیات و روایات نیست و صرفا روش اجرایی و مرسوم آن زمان بوده است, ظاهرا کتابت شده است, فی المثال در روش "زندانی اکتشافی " که پیامبر متهم را شش روز جهت کشف حقیقت زندان می کرد. همچنین است مد نظر داشتن تفاوت های احکام اجتماعی در شرایع مختلف ؛اما محذوفات مطلب ارسالی به شرح زیر است:
الف)
احکام غیر عبادی تابع مصالح و مفاسد واقعی هستند و نوعا ملاک پنهانی که غیر قابل دسترس باشد ندارند,چرا که برای بهبود زندگی بشر در دنیا وضع شده اند,هر چند آثار و تبعات اخروی آن هم مورد نظر شارع است.
ب)
به جای آن نقطه چین ها در پاراگراف اول آمده است:
پذیرش برخی پدیده های جدید مثل مطاعات در عقود یا معاملات یا اذعان به تغییر یافتن موضوعات برخی احکام مثل مجسمه سازی, تصویر و اتکاء به بینه علمی و عرفی در کنار دلایل شرعی در کشف جرایم و امثال این امور از سوی فقهای عظام, نشان می دهد که موضوعات این گونه احکام با تحولات اجتماعی و متغییرات زمانی و مکانی دستخوش تغییر می شوند و در نتیجه احکام آنها نیز متناسب با آنها تغییر می کند.
ج)
سپس مولف با تشریح علل زمانی و مکانی تغییر شرایع و ذکر آیه مبارکه سوم مایده که اسلام را برترین و کامل ترین شریعت می داند به نکته مهمی اشاره می کند جز شأن فقها "رضوان الله تعالی علیهم که مرحوم شیخ ،همه فرزندان را در وصیت نامه در رجوع به ایشان در طریقه مستقیمه شرع سفارش کرده اند" نیست.
خداوند در قرآن می فرماید:"
قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِّنْ عِندِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَىٰ مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ
بگو: «اگر راست مى گویید (که تورات و قرآن از سوى خدا نیست)، کتابى هدایت بخش تر از این دو از نزد خدا بیاورید، تا از آن پیروى کنم!»(قصص/49)" آیه فوق ظاهرا ضرورت پیروی از معقول ترین و بهترین روش ها را برای رسیدن به اهداف بیان می کند.البته نباید بدون دلیل و برهان و تنها به خیال و توهم اینکه روشی برتر پیدا شده, دست از طرق و روش های شرعی برداشت, بلکه به اصطلاح فقها باید با منقح کردن مناط, آن هم از نوع قطعی آن و یا مناط و ملاک مطمئن و منصوص در خصوص رساندن به مقصود شرع به روش جدید و مورد تایید و تجربه عقلا مراجعه شود.
۳-در همه مقدمات و موخرات این بحث و همچنین همه متغیرات آن, فقیه نامدار و عالیقدر در دوره حیات پر برکت شان با تجارب کشور داری و اداره نظام فقهی و قضایی ، عنصر دین و مدار و محور قرار دادن زندگی بر اساس عبودیت ذات اقدس الهی, مستتر است, چه آنکه در آخرین بند از کتاب مزبور نیز تحت عنوان "اهداف نهایی احکام سیاسی و اجتماعی اسلام" چنین مضامینی مبین است, لیکن باید دید که در روش های مرسوم و ابداعی غرب نیز چنین امری احصاء گردیده است و یا صرفا در مکان و زمان ایشان و به واسطه دیگر امور فرهنگی, سیاسی و اجتماعی ایشان و در زمان حاضر پاسخگوی نیازهای ایشان است و انعکاس آن در پس سالها اجرای آن چیست؟!
وَمَن يَتَّقِ اللَّهَ يَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا
همه از دست غیـــــــر ناله کنند