انتخابات 96 - نامه به آقای خاتمی
حجت الاسلام آقای سید محمد خاتمی
با سلام،
تمایل نداشتم مضمون نامه ای را که به شخص جنابعالی می نگارم همراه با نقد و گلایه باشد ، چه آنکه هماره گفته ام مثل حقیر و شما مصداق " من علّمني حرفاً فقد صيّرني عبداً "ست. همچنین در بسیاری اختلاف عمل و نظرهایی که فی مابین در بزنگاه های تاریخی احساس نموده ام ، کثرتا اشتباه با بنده و نظر صایب با شما بوده است ، لیکن من باب احساس وظیفه و این گمان که شما نیز همچون دیگر بزرگان محصور اطرافیان شده اید نسبت به نکته مهم زیر مطلب خود را تقدیم می دارم:
حضرت آقای خاتمی
تعجب می کنم که جنابعالی با تجارب ارزنده ریاست بر قوه اجراییه در بهترین دوران مدیریتی و اقتصادی کشور ، در خصوص سپارش مسولیت خطیر قانونگذاری و نظارت و انتخاب مجریان در پارلمان های محلی و ملی صرفا با مبنای حزبی و جناحی تصمیم و جماعتی را به صرف آبروی خود که آنرا به اعتبار سالها صداقت و تلاش و مردم داری کسب نموده اید به این امر تشویق ولو تهییج می نمایید.
جناب آقای خاتمی
آیا مجالس مزبور جای کار تخصصی ، نظارت و انتخاب مجریان مجرب است یا کار سیاسی؟!
آیا اختلاس و کار نابلدی و سیاسی کاری و ارتشا شهرداری ناشی از مشی قدرت طلبی است و چپی و اصلاح طلب و اعتدال گرا مبری از گناه است!؟
آیا به واقع در مستقلین و راستی ها و اصولگرایان ، متخصص و متعهد وجود ندارد!؟
آیا حمایت از لیست ها و تعیین تکلیف برای مردم ، همان روش دیکتاتورها نیست ؟
آیا این مجالس جای بی تجربه هایی است که صرفا چک سفید امضا به اصلاح طلبان داده اند؟
بدعهدی لیست های مورد حمایت مجلس در جریان انتخاب رییس و شورا در جریان شهردار را فراموش کرده اید؟
آقای خاتمی
قرار و عهد شما با ملت و روش شما اصلاحات بود ، اصلاحات از طریق گفتگو ، اصلاحات از رویه اندیشه ، اصلاحات در منظر عمل و نه صرفا اصلاحات در نام ها و پست ها.
آقای خاتمی
قدرت و ارزش و اعتبار شما نزد قدرت طلبان با رای قاطع مردم در انتخابات های 92 ، 94 و ۹۶ عیان شد و آنهایی که باید می فهمیدند با حصر و محدودیت و ممنوع تصویری و ممنوع اسمی نمی توانند شما و محبوبان و رهبران معنوی را از مردم جدا کنند ، به خود آمده اند که نقش شما را که مستحضر به اراده ملت هستید در تصمیمات کلان هدم ندارند و آنرا زینت الاعمال خود نانگارند.
آقای خاتمی
ارادتمندانه از شما می خواهم سرمایه عظیمی که به واسطه تربیت والدین مغفورتان ، سال ها تحصیل و تدریس ، عمری خودسازی و تأمل به دست آورده اید صرف سیاست ننمایید. بگذارید اصلاحات در عمق جان افراد ریشه بدواند و برای پایداری سیاست در این کوی ، همان اعتدالی ها طلایه دار باشند که نه حیف بر ما که شاید ذمه ای بر شما باشد ، اگر راه اصلاحات که روزگاری بر قامت عباس میرزا و قائم مقام و امیرکبیر و مصدق و طالقانی و بازرگان و منتظری بود و اکنون بر دوش شماست در بازار مکاره سیاست حبط گردد و عده ای به تعبیر مرحوم بازرگان با نرده بان شما به امیال دنیا رسیده و نهایتا نیز کار مردم در غفلت جناح ها معدوم ماند.
سید محمد خاتمی باید به عنوان رهبر اصلاحات (چه خود این تعبیر را قبول داشته و چه نداشته باشد) برای تاریخ این سرزمین بماند ، چه آنکه به حق در تودیع او به جای وداع برایش کنگره "سلام خاتمی" ترتیب دادند تا این شهروند عادی کشور با سرمایه عظیم رای ملت به عنوان مدافع راه استقلال،آزادی و جمهوریت منضم به اسلام برای پیشرفت و آبادانی کشور بماند.
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آنکه تدبیر و تأمل بایدش
ایام عزت مستدام
همه از دست غیـــــــر ناله کنند