فساد فردی، فساد سیستمی
بدایتا ابراز تاسف خود را در مفاد سخنرانی شما در سه بخش ؛ اجازه آتش به اختیاری ، علنی کردن اختلافات در مساله 2030 در مجامع عمومی ، گرای به جامعه در تمایل علنی شما در گرایش سیاسی و مساله انتخابات 96 و مخالفت با خواست عمومی مردم در بهره گیری از صدای استاد آواز ایران در هنگامه افطار ابراز و جایگاه رهبری را اجل از ورود به چنین مسائلی می دانم. اما مهمترین ایرادم در سخنرانی مزبور به بخش فوقانیست که مذکور گردیده است:
آقای خامنه ای
این ادبیات که هر کسی مخالف نظر شما را داشته باشد؛ "بیخود می گوید"؟!!! پس با این تفسیر همه آنچه را که شما از نسل جوان و دانشجو در نقادی وضع موجود گفتید قاعدتا باید فارغ از شخص جنابعالی و بالتبع آن منصوبان ، نزدیکان و نهایتا همه آنانی که به قدرت اول کشور تعلق دارند تسری پیدا کند. بعید می دانم معصوم علیه السلام نیز در مقابل یک نظر شخصی چنین صفتی را به مخالفان نسبت دهد که آورده اند در جریان جنگ احد که به شکست سپاه اسلام نیز انجامید نظر رسول الله صل الله علیه و آله خلاف نظر اکثریت بود ولی ایشان پس از مشورت به آن نظر جنگی تن و نهایتا نیز تبعات آن را پذیرفتند.
آقای خامنه ای
قصد در این اوضاع وخیم منطقه ای که متاسفانه در روز مزبور به کشور ما و مهمترین نقطه آن یعنی خانه ملت نیز تسری پیدا کرد ، نقد تند و تیز برای تضعیف جایگاه رهبری و نهایتا هرج و مرج و آشوب و بی قانونی نیست ، هر چند که اصطلاح "آتش به اختیار" که به نظر بنده کج سلیقگی در انتخاب جملات بود نوعی بی قانونی را در جامعه القا کرده است. آنچه در این مساله پر اهمیت است توجه شخص شما به تک تک جملات ، کلمات و روش های اداره جایگاه رهبری است که باید آن را مراعی داشت.
و اما قصد اصلی در نگارش نامه فارغ از گلایه های مزبور که در حاشیه بود ، توجه به این سخن است که از قضا و خلاف نظر شما ، متاسفانه فساد در جامعه کنونی ما علی رغم رژیم گذشته ، سیستمی شده است. ذیلا به دو نوع فساد سیستمی و دلایل آن می پردازم:
فساد مالی
فساد سیستمی مالی وقتی به وجود می آید که مشابه وضعیت امروز جامعه ما ، قوانین روشن و شفاف در برگزاری مناقصات و واگذاری ها ، پست های دولتی اعم از شرکتی یا سازمانی وجود نداشته باشد. خیل عظیمی از نیروی بیکار برای ورود به دولت مجبور به طی طریق از مبادی غیر رسمی گردند. میزان حقوق های پایین کارمندان دولت که اکثرا غیر رسمی و شرکتی هستند پاسخگوی میزان هزینه هایشان نباشد و مجبور باشند آن را به گونه دیگری تامین کنند .
فساد سیستمی مالی یعنی سیستم به گونه ای طراحی شده است که از صدر تا ذیل افراد در یک سیستم دولتی باید با رشوه و رانت در مدت مسئولیت بتوانند درآمدی کسب کنند واگر نه در معیشت خود (که البته امروز رو به تجمل و اسراف نهاده است) باز می مانند.
فساد سیستمی مالی یعنی به راحتی و بدون هیچگونه تحفظی بیش از 90 درصد ناظران پروژه های دولتی از پیمانکاران حق حساب مطالبه می کنند، نیروی انتظامی و قاضی و مجموعه دادگستری که جای خود دارد.
یقینا فسادی که ناشی از ربا در سیستم مالی و بانکی کشور است و به هیچ وجه قابل مقایسه با قبح این محاربه با خدا در رژیم گذشته نیست یک فساد فردی نیست و سیستم پذیرفته است که این امر به عنوان یک موضوع پذیرفته شده در کشور مستدام بماند. در رژیم گذشته به دلیل تحریم ربا ، شخصیت رباخواران مترود بود اما امروز به لطف تایید سیستم ، این افراد بعضا هم شخصیت های محترم و هم دارای وجهه مذهبی در کشور هستند و اما آنچنان رباخواری سیستمی شده است که همه مردم به اخذ سود پول خود عادت کرده اند؟!!
فساد سیستمی را باید در مراجعه به شرکت های دولتی به عنوان یک مراجع یا پیمانکار یا مشتری در ادارات دولتی ، دادگستری، راهنمایی و رانندگی و نیروی انتظامی درک کرد و نه از گزارشات ایشان از کارکرد خود به جنابعالی؟!.پیشنهاد می کنم که مرجع اخذ گزارشات را عوض نموده و طی جلسات با نقادان واقعی این گزارشات را دریافت نمایید.
شنیده ام که برخی از نزدیکان شما نیز برای وساطت برخی ماموین نمازهای روزانه شما نیز پول های کلانی را جابجا می کنند (الله اعلم) و همه اینها یعنی فساد مالی در کشور ما نهادیده و سیستمی شده است.
در حالیکه در رژیم گذشته ، فساد صرفا فردی و از روی بی دینی عمال آن رژیم بود . تا جاییکه بارها از مسئولین و مربوطین شنیده ام دادگستری رِژیم گذشته به مراتب از امروز دارای قضاتی عادل تر بوده است. شاید شما نیز که خود از محکومین آن رژیم بوده و در این حکومت به گزارشات دسترسی دارید ، این واقعیت را درک کرده باشید.
فساد اخلاقی
هر چند که دیگر از قمارخانه و شهر نو ها خبری نیست. حجاب اجباری ، نزول جرم ، شراب تعزیر و دیگر فسادهای متعارف ، قانونا محدود است، لیکن آیا به واقع نیز فساد اخلاقی از جامعه ما رخت بر بسته است. یقینا شما که از نزدیک با هر دو محیط روبرو بوده اید بیشتر از میزان هر دو فساد مطلع اید.
اما فسادی که در قبل از انقلاب شاکله داشت ناشی از ضعف ایمانی و تبلیغات حکومت در القای بی دینی بود ولی آنچه امروز وجود دارد ناشی از فساد افسارگسیخته اخلاق به صورت سیستمی است.
بدایتا آنکه همانگونه مستحضرید دروازه های فقر به کفر می انجامد و اکنون که وضعیت کشور در مناسبات مالی و اقتصادی در اوضاع مناسبی نیست باید انحطاط فساد اخلاقی را ناشی از فساد سیستمی و سوق دادن سیستم به فساد فردی تعبیر کرد.
وقتی اجبار به درآمد برای حیات فردی به میان می آید یعنی سیستم افراد را مجبور می کند که برای درآمد خود تن به کار دهند ممکن است به علت بی رقبتی به کار یا ضعف ایمانی یا کاستی حقوق ، تن به مفاسد دهند؛ لذا این سیستم است که افراد را جذب فساد می کند.
وقتی صدا و سیمای ما میلی ، وزارت خانه ها و موسسات فرهنگی ما سلیقه ای و روحانیون و عناصر فرهنگ ساز ما درگیر و دار سیاست بازی و مشغولیات دنیوی خود هستند ، به صورت سیستماتیک برنامه تهاجم فرهنگی از طریق فضای مجازی ، ماهواره ها و حتی عناصر شهودی فرهنگ منحط غرب بر کشور غالب می گردد. فساد سیستماتیکی که می تواند رخنه در فرهنگ اصلی نموده و آن را هم درگیر خود کند.
اگر قول قرآن در شنیدن همه سخن ها و عمل به بهترین در دستور کار باشد و منطقانه و به دور از تعصب به امور نگریسته شود مشخص است که این سیستم است که افراد را مجذوب خود کرده و دانش آموز و دانشجو و کارمند و کاسب را به سمت فساد سوق می دهد تا جاییکه اگر کسی کمی از نبایدها فاصله گرفته و به باید ها پایبند باشد عملا هدم و هضم در سیستم می شود و سیستم (یعنی همین مردم کوچه و بازار) او را طرد می کنند. آیا سیستم به جایی نرسیده است که اگر فی المثال کسی ماهواره نداشته باشد ، موسیقی حرام را گوش نسپارد ، چشم و گوش از محرمات ببندد ، در خوردنی و پوشیدنی و سوارشدنی اسراف نورزد و به حد معمول قانع باشد ؛ او را تمسخر ، اُمُّل و دگم پندارد؟! البته برای شما که حصر در میان کارشناسان و متملقان هستید و در اجتماع حضور ندارید ، شاید این امور معنا و مبنا نداشته باشد و یا فاصله گرفته از همان قول قرآن باشد و نظرات شخصی در اصرار و حتی کنایه مخالفان نظر شماست.
آقای خامنه ای
فساد در کشور سیستمی شده و اگر نتوان برای آن راهکاری اندیشید ، کشور به قهقرا خواهد رفت. لازم است که در این جهت و اصلاح میان مدت و کاهش اثرات این فساد به اتخاذ سیاست میانه روی در سیاست ورزی و پرهیز از شعارزدگی همچون مبانی اقتصاد مقاومتی که تقریبا هیچ کارشناس بلندپایه اقتصادی آنرا تایید نمی کند و صرفا عده ای یا در جهت منافع شخصی مستقیم و یا بهره از مقرب درگاه شدن با تایید این نظر غیرمترقبه که چیزی ممثل شعارهای کمونیستی قرن پیشین است به شما ، کشور و آینده این مرز و بوم زیان می زنند. البته دلسوزان زیادی وجود دارند که معتقدند ما نباید در نظام جهانی محلول گشته و همه چیز خود از سیاست های تنظیم خانواده تا اقتصاد و آموزش و حتما فرهنگ خود را با دنیا و به خصوص نظام کاپیتالیستی جهان تنظیم کنیم ، لیکن این میزان بسته عمل کردن و الگوسازی های دستوری همچون "مرکز الگوی اسلامی ایرانی پیشرفت" یا مشابهات آن که اموری حکومتی و فرمایشی است به جز صرفه هزینه های مالی و سرخوردگی های بی تجربگی حاصلی برای کشور ندارد. پس اولین قدم بازپس گیری ساخت یک مدینه فاضله توسط یک شخص یا یک گروه یا یک اندیشه است .باید قبول کرد که ملتی وجود دارد، در جهان نظم و انضباطی موجود است ، فکر و اندیشه های گوناگونی کار می کند و اگر میدان برای همه مهیا نباشد ، فسادی سیستمی که حاصل تفکر خواه اقلیت یا اکثریت است بر جامعه سایه می افکند. وقتی اسلام عزیز در قالب کتاب و سنت و فرهنگ غنی ایرانی در قالب خرده فرهنگ ها و کتاب ها و تاریخ خود ، مملو از الگوهای پیشرفت و ترقی است چه نیازی به کار دستوری کردن و متداوم در بوق و کرنا و سخنرانی بودن. بگذارید همچون دیگر طبیعیات سیستم خود را ترمیم نماید.
امیدوارم مختصری هم از این انتقادها به گوش شما رسیده و این سخان و نقدها همچون دیگر صداها ، صدای دشمن و مخالف تعبیر نگردد.
والسلام علی من اتبع الهدی
همه از دست غیـــــــر ناله کنند