در پاسخ به فایل سخنرانی آقای محمد مجتهد شبستری در خصوص بشری و زمانی خواندن احکام قرآنی :
البته اثبات این سخن که مصحف شریف صرفا حدود هفتاد آیه را به عنوان احکام احصا داشته است از قرآن شناس و متدینی همچون مرحوم بازرگان برمی آید که:
بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ
خزانه ای به کف ز گنج قارون بیش
لیکن در کنار این مدعا, هیچگاه سخن از تعطیلی حدود و احکام مصرح در کتاب از سوی ایشان نشد, چرا که به قول علما, اجتهاد در مقابل نص باطل است.
شاید اگر مدعای دکتر سروش درباره خواب یا رویا بودن قرآن برای پیامبر  که البته مصداق" وَمَا كَانَ هَٰذَا الْقُرْآنُ أَن يُفْتَرَىٰ مِن دُونِ اللَّهِ " است, محور بحث و قبول و نکول قرار گرفته یا به ادعای مشرکین و کفار  سحر و شعر خواندن آن به پذیرش آید یا قران را جز "اساطیر الاولین" بدانیم راحت بتوانیم درباره قرآن و موضوعات آن بحث کرده و به نتیجه برسیم ولی وقتی به گواه "تاریخ تمدن" حالات پیامبر در موقع وحی دگرگون گشته و محمد صل الله علیه و آله هیچگاه در تاریخ دروغ گو و خائن شمرده نشده بود, به صدق وحی بودن آیات پی بریم و هارمونی و بیان و پیشگویی و معجزات  و از همه مهمتر تقدس و الهی بودنش را برای مسلمانان بپذیریم, آن موقع است که باید محتاط تر با دانسته ها و متکی به علم خود درباره اش اظهار نظر کنیم که به قول خواجه:
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
رهرو گر صد هنر دارد, توکل بایدش
حداقل موضوعاتی که می توان به صورت اجمال, قرآن را بررسی کرد در چند دسته است:
برهان و امثال برای اثبات توحید, ایضا در مساله نبوت, ایضا معاد,اخلاقیات و تواصی به آن, احکام؛ در کتابی موجز, کلاسیک, آسان فهم و صریح و شفاف.
از قرار فکری روشن فکران آیات عبادی و احکامی صرفا مربوط به زمانه خویش  و کثرتا منسوخ و مطرود است. سلسله آیات معادی هم محتملا با مثل و خیال و شایدها همراه است. توحید هم که در مواجهه با مسیحیت و زرتشت کمیتش لنگ زده و معلوم نیست مطابق آنچه در قرآن آمده, یقینی باشد. نبوت هم که عملا در "صراط های مستقیم" هدم شده و صرفا می ماند اخلاق و آن حدیث معروف "انی بعثت..." از طرفی عده ای هم سند این حدیث را تشکیک و بعضی قاعده  ظن الصدوری احادیث را به مبنای جامعیت کل دانسته و از طرف دیگر اخلاق هم در مواجهه با احکام روز به مسلخ نسخ رفته است و گویی آیه"  مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا" قرارست به جای خالق در دست مخلوق باشد. فی المثال ربا به عنوان امر ضد اخلاقی به دلیل اجتهاد زمانه اخلاقی شده, ارتشا به عنوان حق التحبیب و غیبت و تهمت به عنوان حق گویی و غیره شمرده می شود, لذا این سوال پیش می آید که کجای این کتاب مقدس و اصلا چرا قابل رجوع است و طبیعتا علت مسلمانی زیر بار سوال می رود و اصلا چرا باید چنین مواردی که قرار به بهره از آنها برای ده, بیست یا نهایتا صد سال بوده است با این همه اوصافی که در مورد وحی از مراتب انتخاب نبی تا نزول فرشته و حالات پیامبر و سپس کتابت و تحفظ بوده است, پدیدار گشته و اگر چنین است, چه نبی و آفریدگار عبثی!!!
حال اگر به قضایای جور دیگری نگریسته شود و بیان گردد که امثال بیان های مزبور اجتهاد فقهی می باشد (و اگر از گمان که مصداق " وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا" نباشد )اولا بر قاعده" اعلم فاعلم " طبیعتا علمای بزرگی خلاف این نظریات و بر مبنای ظاهر و روح قرآن اجتهاد کرده و غلبه بر اکثریت  و اجماع است. ثانیا چه بسیار احکام و نظریاتی جسورانه در تاریخ فقاهت توسط فحول و نوابغ اعصار ارایه و نهایتا امروز به عنوان نظرات قالب ماندگار شده است, لیکن :
دلایل قوی باید و معنوی
نه رگ های گردن به حجت قوی
و به نظر می رسد چنین تفاسیری مصداق " وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ" است.
نکته آخر نیز آنکه چنین مباحثی, کار طلبگی و مناسب محقق و فاطر از هوای نفسانی است که کار او بحث و درس و تفکر باشد و نه مجمع عام و نقل محفل جوانان و این روزها تلگرام و غیره که اندک اعتقادات مردم نیز مورد مخاطره آید.
لذا اگرچه زیره به کرمان برده, لیکن به مصداق " وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِين " به پندهای قرآن کریم درباره خودش  که هر کدام مکفی برای رد تصنعی بودن و زمانه ای بودن قرآن است ، کلام را خاتمه می دهم که:
اِنَّ هذَا القُرءانَ یَهدی لِلَّتی هِیَ اَقوَمُ اسراء – آیه 9
وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرءانِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمةٌ لِلمؤمِنینَ اسراء – آیه 82
کِتابٌ اَنزَلناهُ اِلَیکَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ ابراهیم – آیه 1
وَلا رَطبٍ وَ لا یابِسٍ اِلّا فی کِتابٍ مُبینٍ انعام – آیه 59
ذالِکَ الکِتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدًی لِلمُتَّقینَ  بقره – آیه 2
وَ ما اَنزَلنا عَلَیکَ الکِتابَ اِلّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذی اختَلَفُوا فیهِ نحل – آیه 64
نَزَّلنا عَلَیکَ الکِتابَ تِبیاناً لِکُلِّ شَیءٍ وَ هُدیً وَ رَحمَةً وَ بُشری لِلمُسلِمینَ نحل – آیه 89
قُرءاناً عَرَبِیّاً غَیرَ ذی عِوَجٍ لَعَلَّهُم یَتَّقُونَ زمر – 28
کِتابٌ اُحکِمَت ءایاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت مِن لَدُن حَکیمٍ خَبیرٍ هود – 1
اِنّا اَنزَلنا اِلَیکَ الکِتابَ بِالحَقِّ لِتَحکُمَ بَینَ الّناسِ بِما اَریٰکَ اللهُ نساء – 105
وَ هٰذا کِتابٌ اَنزَلناهُ مُبارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّکُم تُرحَمُونَ  انعام - 155