در اثنای مباحثه با اهل تسننی بودم که در ذکر فضایل و خصایص حضرت علی علیه السلام برگ برنده ای را رو کنم. طبیعتا تفاسیر آیات متعدد که به گفتار مفسران شیعی آمده کثرتا مورد اتفاق نیست و افتخار بستگی نسبی و سببی حضرتش با انساب دیگر خلفای ثلاثه خلط می شود. امر وصایت و برادری و سرداری ایشان نزد پیامبر اعظم صل الله علیه و آله نیز به علت وجود پر رنگ سقیفه در تاریخ, کم رنگ جلوه پیدا می کند و داستان اول تسلیم او به اسلام و لیله المبیت و خیبر و ده ها کرامتش ناجوانمردانه در مقابل قصه ثور و فتوحات روم و ایران و حمایت ها و حمیت های اصحاب کم  و یا نهایتا هم تراز خوانده می شود. "انا مدینه العلم و..." و "انفسنا و انفسکم..." و "مثل امتی...." و "ضربه علی فی یوم خندق..."  و "علی مع الحق و..." و "لا فتی الا علی..." و "انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل بیت... " که همگی یا به نسیان تاریخی سپرده یا پس از قبول, دلیلی برای ولایت ایشان استدلال نمی شود.
اما وقتی سخن از لقب مستعمره نبی اکرم صل الله علیه و آله خطاب به حضرتش که امیرمومنان خوانده شد به میان می آید به قول آن برادر خوش قلب اهل تسنن هیچ مسلمانی ولو آن داعشی که خارج از رسم و مسلک دین است نمی تواند آن را پنهان کند و بر همه عیان است که این لقب در غدیر توسط پیامبر بر علی کرم الله وجهه از سوی الله جل و اعلی جعل و نصب گردید.


تو   به   تاریکی  علی  را   دیده ای                    زین سبب غیری بر او بگزیده ای