کتاب حجاب اثر شهید مرتضی مطهری هم از لحاظ محتوا و هم به علت تبلیغات نظام جمهوری اسلامی از جمله معروفترین سلسه سخنرانی های آن فقید سعید است. کتاب ظاهرا بر اساس سخنرانی های دهه چهلم شمسی اسلوب گرفته و ضمن تصویری از آن دهه به طور دینی و آن هم از منظر شرع مقدس اسلام و بر پایه اجتهاد از قرآن و روایات به وجود و سپس حدود پوشش بانوان می پردازد.

جالب ترین بخش کتاب برای من تصویری است که استاد از تاریخ شفاهی ایران نقل می کند و مجددا مشابه تصویر علی اصغر صدر حاج سید جوادی در کتاب ارزیابی ارزش ها ، وضعیت پنجاه سال پیش ایران را به لطف نوشتار ترسیم می کند. همان مشکلات اخلاقی ، اجتماعی و سیاسی موجود را می توان در آن روزگار دید و جالب تر آنکه جامعه ای که بعضی با آزاد کردن حجاب در ایران دنبال می کنند به عینی در کتاب تصویر شده است. جامعه ای مشابه همین امروز ما و به مراتب مسموم تر به جهت آنکه نه تنها حکومت منعی برای بی حجابی و ولو بی عفتی در سطح جامعه قائل نیست بلکه تبلیغ و حتی تهییجی مصنوعی ایجاد کرده است.

البته مسول این تصویرگری نویسنده است ولی به نظر می رسد با توصیفات ایشان برداشتن پوشش در تاریخ امروز به افزایش بی اخلاقی های جامعه مان می افزاید و شاهد اخبار بیشتر قتل و تجاوز و طلاق و نزاع خواهیم بود.

و اما بحث اصلی این مقال نقدی بر محتوای کتاب یعنی موضوع حجاب استاد شهید است. البته مرحوم مطهری از جمله روحانیانی بود که کسب درجه اجتهاد بر ایشان حداقل در زمره مجتهد متجزی ثابت و خود ایشان نیز صرفا با ادله ، عمل مقلدین را منوط به نظر مراجع تقلید نموده است و معروف است که کتاب مزبور که موجی در میان مومنین در جواز نظر و عدم وجوب پوشش وجه و کفین ایجاد کرده بود به مرجعی که در زمان مزبور مورد اعتماد مردم قرارداشت(آقای خمینی) ارائه و بر جواز قاعده سکوت ایشان مورد جواز مومنین قرار گرفت.

اما مرحوم ایشان به غیر از ادله متعدد به خصوص از شهید ثانی در جواز امر مزبور به استدلالاتی در خصوص فلسفه‌ حجاب و پوشش و احکام آن می پردازد که به نظر می رسد اگرچه در جامعه آن روز کارایی و نهایتا به ریشه هایی از انقلاب دینی سال ۵۷ منجر می گردد ولی نه تنها به ریشه نپرداخته اند و نه آنکه امروز مورد عنایت و توجه است. نگرش مردسالارانه کتاب و همچنین توجه به وجه های تبرجی جهت ازدواج و عمق دادن به نقش زن در انحطاط اخلاقی جامعه علی رغم بررسی تطبیقی آن مرحوم با امکانات آن روز اگرچه قابل توجه و بدیع در زمان خویش است ولی تاریخ نشان می دهد که به هدف عالی که اخلاقی کردن جامعه است نایل نشده است.

دستور حجاب و پوشش و غض نظر و زدودن انحراف فکری در مردان و زنان توسط ادیان به خصوص دین مبین اسلام که هدفش اخلاقی کردن جامعه برای نیل به هدف انسان کامل برای آمادگی خلود در بهشت رضوان الهی است با تشریح و توضیح آیت و روایت ، تبیین فلسفی موضوع و ذکر توجیهات متعدد(منجمله فراهم آمدن شرایط سهل تر ازدواج ، آرامش خانوادگی ، ارتقای شرایط اقتصادی ) حاصل نمی شود. همچنین مطاولت در این فرع فقهی به استناد سیره و حدیث و فتاوی فقها رضوان الله علیهم اگرچه به حد شناخت وظیفه واجب است ولی بسیط کردن آن خارج از حوزه ههای علمیه ، گره ای را بازنکرده و بالاتر از معجزات تسعه حضرت موسی علیه السلام برای قوم بهانه جوی بنی اسرائیل نیست و فقط راه محاجه را باز می کند.

ملکیت و مالکیت انسان بر دست و پا و بصر و بدن بالعرض است و مومن با درک این موضوع و در تعبد محض ، احکام شارع مقدس را بر خود واجب الوجوب می سازد. رجوع به مفردات راغب یا تفاسیر گران بهای قرآنی از زمخشری در کشاف گرفته تا تبیان و المیزان و احادیث از صحاح سته تا کتب اربعه و وعظ و منطق و استدلال که در خلال کتاب مزبور استنباط و استخراج شده است ضامن مراعی داشتن برای شخص نیست بلکه تقوی و استحصال این هدف که حجاب (پوشش) یک امر وجوبی از ناحیه شارع مقدس است و عمل به آن موجبات تقرب و نفی آن تنفر الهی را به همراه دارد باید متضمن گفتار یک شخص روحانی قرار گیرد و این نکته برای مومنین تبیین گردد که :

انّما یتقبل الله من المتّقین ( مائده / 27 )

در قرآن کریم به الهام تقوی و فجور در انفس انسان ها اشاره و اگر انسان با قلب تجردی در امور جاریه و آتیه خود بنگرد قدرت تشخیص راه صحیح بر او ثابت است . در موضوع مزبور نیز در کنار تمام قرائت های مختلف دینی که به حدود و ثغور حجاب و پوشش می پردازند فقط این نکته می تواند ضامن اجرا گردد که آیا ما مردمانی که برای حضور در مسجد و حسینیه یا بقاع متبرکه و حتی در حضور یک شخصیت محترم و دینی به رعایت و مراعات خود خواسته تن درمی دهیم ، آیا با فرض وجودی حضرت ولی عصر عج الله تعالی فرجه الشریف در جمع خویش و در محضر الهی که هماره بر ما محاط است چنین نمایشی از پوشش و حجاب خود را می پسندیم و از آن دفاع می کنیم و یا بر اساس تمایلات و خواسته های خود به دنبال توجیهات و قرائن و برداشت های منور الفکر و جدید می گردیم .

قضاوت با خود ماست.

خداوند روح آن مرحوم شهید را قرین رحمت واسعه خود گرداند