قرآن و سنت حبل الله مبین
هر چند که عده ای حدیث معروف "اختلاف امتي رحمة" که در وسائل الشيعه، ج 27، ص 141. 2. بحار، ج 1، ص 227. 3. بحار، ج 74، ص 166. 4. احتجاج، ج 2، ص 355. 5. معاني الأخبار، ص 158 آمده است ضعیف و سلسه آن را توثیق نمی کنند لیکن به فرمایش مفسر معظم معاصر حضرت آیت الله جوادی آملی حفظ الله ، اختلاف قبل از علم رحمت است چرا که موجبات بحث و نقادی و نتیجتا رسیدن به حقیقت می گردد ولیکن اختلاف بعد از علم مصداق آیات زیر است که بر مبنای آیه (19 آل عمران) از روی ستم و حسد و آیه (41 فصلت- 157 نساء) بر شک و گمان بنا شده است:
وَمَا اخْتَلَفَ فِيهِ إِلَّا الَّذِينَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَيِّنَاتُ بَغْيًا بَيْنَهُمْ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِيهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ وَاللَّهُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ( 213 بقره)
وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ تَفَرَّقُوا وَاخْتَلَفُوا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْبَيِّنَاتُ (105 آل عمران)
فلذا بعید نیست که شارع مقدس که بر مبنای آیه 13 سوره حجرات ، انسان ها را در اختلاف مرد و زن و زبان و نژاد خلق کرده است ، اختلاف آراء را برای تضارب فکر و اندیشه و بالندگی و ابتلایی که در آن رحمتی مستتر است در میان قرارداده تا از آن میان ، علم و یقین پدید آید.
و اما بحث اصلی در وجود قطعی اختلاف که بیّن و آشکارست نیست و حتی بحث بر سر آن نیست که این اختلاف میمون و نامیمون میان افرادست که قطع نظر صحت حدیث با رجالی شناسان است. جان مایه این گفتار بررسی دفع اختلاف به خصوص در یک جامعه دینی شیعی است که از سرآغازین دین موجود بوده است.
نبی مکرم اسلام صل الله علیه و آله در دستوری به حضرت امیر علیه السلام تاکید می فرمایند که در جدال با مخالفین از در آیات وارد مشو که تفسیر و تاویل آیات ، تو را به سر منزل مقصود که مجاب داشتن مخاطب است نمی رساند ، بلکه یادآوری سنت و اعمال پیامبر صل الله علیه و آله موجب می گردد که در مساله مزبور بینه ای پدید آید.
قرآن و سنت در کنار عقل و اجماع چهار عنصر فقاهتی ما را در مذهب تشیع شکل می دهند و فقیه با استناد به نص صریح آیه و یا روایت قوی که معارض قرآن نباشد می تواند استنباط فقهی کند . البته عقل و اجماع ظرایفی دارند که خارج از بحث پیش روی قرار می گیرند ولی مجمل آنکه قدرت دو عنصر مذکور را در فتوا ندارند.
عناصر اختلافی در شرع مقدس اسلام و به خصوص مذهبی شیعی جعفری آن مقدار زیاد است که اگر حاصل جمع جبری آن ها را طرفی و اختلاف بین همه مذاهب چهارگانه اهل تسنن را طرف دیگر ترازو بگذاریم ، این طرف (اختلاف شیعی) سنگینی می کند. فقط در احکام نماز چند صد مسئله فقهی است که کثرتا در احکام فقها رضوان الله تعالی علیهم اختلافاتی مشهود است و هر چند که به فرمایش سعدی علیه الرحمه بعضا موجبات جدال بین ایشان نیز قرار گرفته است که:
فقیهان طریق جدل ساختند / ((لَم)) و ((لا اُسَلِم)) در انداختند
تو گفتی خروسان شاطر به جنگ / فتادند در هم به منقار و چنگ
فتادند در عقده ایی پیچ پیچ / که در حلّ آن ره نبردند هیچ
اما هر گاه به نصیحتی از بزرگان که:
بگفت: ((ای صنادیدِ شرعِ رسول / به ابلاغِ تنزیل و فقه و اصول
دلایل قوی باید معنوی / نه رگهایِ گردن به حجّت قَوی !
گوش جان سپرده اند و به ریسمان محکم الهی چنگ یازیده اند ، مشمول آیه زیر گشته اند که:
وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَلَا تَفَرَّقُوا ۚ وَاذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىٰ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا ۗ كَذَٰلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ(آل عمران/103)
و همگى به ریسمان خدا [= قرآن، و هرگونه وسیله وحدت الهى]، چنگ زنید، وپراکنده نشوید. ونعمتِ (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهاى شما، الفت برقرار ساخت، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفره اى از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد. این چنین، خداوند آیات خود را براى شما آشکار مى سازد. شاید هدایت شوید.
الغرض به سبب تنوع فرهنگی، محیطی، تحصیلی، خانوادگی، مکانی، زمانی و ده ها عامل ؛ تضارب آرا و اختلاف فکری بین انسان ها هویداست و علت هم واضح است که بنا به اراده الهی و مبنای آزمایش و ابتلا در دنیای مادی سرائر و پرده بر حقایق محض دوخته شده است و هر چند که :
یار بیپرده از در و دیوار در تجلی است یا اولیالابصار
ولی همین مهمترین حقیقت(توحید) نیز با هیچ استدلال منطقی متقن و تجربه عینی قابل اثبات نیست چه رسد به موضوعات جزء تر که مجادله برانگیزترند.
برای تسهیل بحث و پرداختن به اصالت موضوع دایره را کوچک تر کرده و از تبیین دفع اختلاف و بنای یک زندگی مسالمت آمیز میان غیر همکیش و حتی میان مذاهب در می گذرم چه آنکه دستور دین که حضرات معصومین علیهم السلام در صدر اسلام و اسلاف صالحشان همچون امام موسی صدر در معاصر با برخوردهای ایجابی (نظیر داستان عیادت پیامبر صل الله از یهودی که هر روز بر آن وجود اقدس ذبیل می ریخت یا همراهی حضرت امیر علیه السلام که در طی همراهی با یهودی وقتی همراهش به مقصد رسید و از مقصد حضرت پرسید، ایشان فرمودند که بسیاری دورتر منزلم بود ولی به احترام همراهی تان تا به اینجا با شما آمدم) و یا منطقی (همچون جلسات و مباحثات استدلالی ایشان) درس و راه را برای ما نمایان کرده و قرآن کریم نیز طی آیاتی به تصدیق این امر می پردازد:
وَلَا تُجَادِلُوا أَهْلَ الْكِتَابِ إِلَّا بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ إِلَّا الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ ۖوَقُولُوا آمَنَّا بِالَّذِي أُنزِلَ إِلَيْنَا وَأُنزِلَ إِلَيْكُمْ وَإِلَٰهُنَا وَإِلَٰهُكُمْ وَاحِدٌ وَنَحْنُ لَهُ مُسْلِمُونَ(عنکبوت/46)
با اهل کتاب جز به نیکوترین روش مجادله نکنید، مگر کسانى از آنان که ستم کردند. و (به آنها) بگویید: «ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ایمان آورده ایم، و معبود ما و شما یکى است، و ما در برابر اوتسلیم هستیم.»
و از جریان همکاری و مشورت حضرت امیر علیه السلام با دشمنان خود و حتی ازدواج دخت ایشان با خلیفه دوم که در دوره معاصر نیز شواهد فراوانی را در این امر دیده ایم (که روابط بین مذاهب نیز هست و در همین سیستان ما بسیاری از خانواده ها از زوج شیعی و سنی شکل گرفته اند) نیز درمی گذریم.
جان مایه این سخن تبیین رجوع مومنین به قرآن و سنت نبوی صل الله علیه و آله از منابع شیعی است که بر مبنای اتحاد بر وجود مقدس حضرت رسول صل الله و حول محور حضرت امیر علیه السلام و امتساک به امام حیّ حضرت حجت عجل الله تعالی فرجه الشریف در اسناد بالا دستی و سپس نیوش فتاوی فقها رضوان الله تعالی علیهم در امورات جهت پرهیز اختلاف و حل آن هاست و عجیب است که وقتی رب و نبی و امام مان یکی است اینقدر اختلاف بین مان موجودست.
چه آنکه کثرت اختلافات که سرمنشا دعاویست از فتاوی خرد و مسایل جزئیه و مستحبی و فروع باعث می شود. فی المثال امر ثبوت هلال ماه نو که صرفا در بدایت و سرانجام ماه عزیز و پرمغفرت رمضان خودنمایی می کند و حاصل برداشت های متفاوت فقهی است باید موجبات اختلاف باشد!؟
قلت و کثرت روزی که قرآن کریم صراحتا و بارها آن را صرفا از جانب حق و برای آزمایش می شمارد باید محل حقد و حسد باشد!؟
کم و زیاد عمل به تشریعات از نماز و روزه و حج و حجاب که تاخیر و تعجیل و شدت و حدتش مورد تایید شارع و در ابواب فقهی مورد مجادله است باید سبب بهتان و غیبت از مسلمان شود!؟
رفتار و اخلاق که البته حسن و قبحش مورد تاکید دین است اما بنا به مقتضیات برای هر شخصی متفاوت است باید موجبات دلخوری گردد!؟
ظاهرا باید به مسلمانی تشکیک کرد که با این همه اتحاد حول اصول و فروع دین و مذهب به دلایل سیاسی ، منافع شخصی ، براهین فرضی، جهالت های فردی و ... بین طوایف مومنین اختلاف موجود باشد و ندای آیات و روایات (که تنها به سمت تبرک و تیمن به موارد زیر اشاره می شود) به درک و عمل نیاید:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَأَصْلِحُوا بَيْنَ أَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُوا اللَّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَ ﴿۱۰- حجرات﴾
مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ (29- فتح)
عن اباعبدالله عليه السلام :اِتَّقُوا اللّهَ ، وكونوا إخوَةً بَرَرَةً ، مُتَحابّينَ فِي اللّهِ ، مُتَواصِلينَ مُتَراحِمينَ .
امام صادق عليه السلام : از خدا پروا كنيد ، برادرانى نيكوكار باشيد و به خاطر خدا با يكديگر دوستى ، پيوند و مهربانى داشته باشيد. الكافي : 2 / 175 / 1
الإمام عليّ عليه السلام :المُؤمِنونَ إخوَةٌ ، ولا شَيءَ آثَرُ عِندَ كُلِّ أخٍ مِن أخيهِ .
امام على عليه السلام : مؤمنان ، برادرند و هيچ چيز نزد هيچ برادرى ارجح از برادرش نيست. بحار الأنوار : ج 77 ص 269 ح 1 .
خوشا به حال مومنانی که قلوبشان آن قدر آکنده به ایمان است که به جای ظنون خویش، ندا درمی دهند:
رَبَّنَا اغْفِرْ لَنَا وَلِإِخْوَانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونَا بِالْإِيمَانِ وَلَا تَجْعَلْ فِي قُلُوبِنَا غِلًّا لِلَّذِينَ آمَنُوا رَبَّنَا إِنَّكَ رَءُوفٌ رَحِيمٌ ﴿۱۰- حشر﴾
همه از دست غیـــــــر ناله کنند