لیکن تراتب امر بر همه امور به خصوص شدائد و سختی های طاعات و عبادات نیز محل اشکال است چرا که بر طبق آیات محکمه قرآن کریم ؛ هماره انسان در سختی است:

يَا أَيُّهَا الْإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحًا فَمُلَاقِيهِ

اى انسان! تو با تلاش و رنج به سوى پروردگارت مى روى و او را ملاقات خواهى کرد.(انشقاق/6)

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي كَبَدٍ

که ما انسان را در رنج آفریدیم (و زندگى او پر از سختى است)-(بلد/4)

فی المثال سعادت مندان که در روز شیر بیشه نبرد (چه در جهاد اصغر و چه در جهاد اکبر اند) و در دل شب پارسا و خوف ناک از عمل و امیدوار به بخشش الهی اند به تعبیر قرآن شب ها خواب راحت ندارند که :

تَتَجَافَى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضَاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفًا وَطَمَعًا وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنفِقُونَ

پهلوهایشان از بسترها دور مى شود (و شبانگاه به پا مى خیزند و رو به درگاه خدا مى آورند) و پروردگار خود را با بیم و امید مى خوانند و از آنچه به آنان روزى داده ایم انفاق مى کنند.(سجدة/16(

 همچنین از سیره نبوی صل الله علیه و آله برمی آید که:

از كتاب» دعائم الاسلام «روايت شده كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله در دهه آخر ماه رمضان بستر خود را جمع میكرد و براى عبادت كمر همّت را محكم می بست و در شب بيست وسوم اهل خود را بيدار میكرد و آنهايى را كه خواب در ربوده بود، به رويشان آب میپاشيد و حضرت فاطمه عليها السلام در اين شب اجازه نمیداد احدى از اهلش بخوابد و خواب آنها را به كمى طعام علاج میفرمود و آنها را با خواباندن در روز براى بيدارى و احياى شب آماده میكرد و میفرمود: محروم كسى است كه از خير اين شب محروم بماند.

و یا روايت شده كه امام صادق عليه السّلام به بيمارى سختى دچار شده بود، وقتى شب بيست وسوم ماه رمضان رسيد، به خدمتكارانش دستور داد او را به مسجد بردند و تا صبح در مسجد بود.

قرآن نیز امر می فرماید:

فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ(المزمل- 20)

بزرگان علم و ادب ما نیز این سختی در طاعت و عبادت را همچون مولانا به درستی به تصویر کشیده اند که:
رشته را با سوزن آمد ارتباط

نیست در خور با جمل سم الخیاط

کی شود باریک هستی جمل

جز به مقراض ریاضات و عمل

و اما نا گفته پیداست که در مسیر هدف" وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُون(۵۶_ذاریات)ِ " چنانچه ابوعلی سینا معتقد است: «العبادة هی غایة الخضوع و التذلّل؛ عبادت نهایت خصوع و فروتنی است»، صرفا اعمال و اذکار و مراسم مذهبی نیست که:
چند از این الفاظ و اضمار و مجاز
سوز خواهم سوز با آن سوز ساز(مولوی)
و همچنان است که منقول از کتاب شریفی کافی که اخیرا نیز زیادا مومنین آن را تذکرا و حتما من باب" وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَى تَنفَعُ الْمُؤْمِنِينَ(ذاریات/55) " بر یکدیگر ایراد می نمایند :

حدیث (18) امام صادق عليه السلام :
لا تَغتَرّوا بِصَلاتِهِم وَ لا بِصيامِهِم، فَإِنَّ الرَّجُلَ رُبَما لَهِجَ بِالصَّلاةِ و َالصَّومِ حَتّى لَو تَرَكَهُ استَوحَشَ، و َلكِنِ اختَبِروهُم عِندَ صِدقِ الحَديثِ و أداءُ الأمانَةِ؛
فريب نماز و روزه و(زهدورزی) مردم را نخوريد، زيرا آدمى گاه چنان به نماز و روزه خو مى كند كه اگر آنها را ترك گويد، احساس ترس مى كند، بلكه آنها را به راستگويى (در علم و عمل) و امانتدارى بيازماييد.
كافى(ط-الاسلامیه) ج 2، ص 104، ح

لیکن ذکر زبانی مقدمه ذکر قلبی و ذکر قلبی مقدمه عمل ظاهری و آن مقدمه باور قلبی و آن مقدمه ایمان و آن برابر عبودیت است و شاید بتوان جهد در اوراد و اذکار و اعمال را به سان عرفان نظری به عنوان مقدمه عرفان عملی ذکر کرد.

القصه وقتی نقدی بر سخنی وارد می آید یا پخته باشد و یا به قول مدیران امروز به ازای نقد راهکاری بر آن مترتب باشد. اگر معتقد به مسلمانی و معترف به توازن عمل به نسبت تقرب به ذات اقدس اله هستیم و نسبت به عبادت و ورد و چارچوبی نقد داریم باید جایگزینی برای آن ارائه دهیم چرا که به قول خواجه :

به راه بادیه رفتن به از نشستن باطل

 که گر مراد نیابم به قدر وسع بنوشم

هر چند در احکام و مناسبات اجتماعی به خصوص عقود و منجمله بیع و یا دیگر ابواب فقه مراقبت از به سرنوشت نیافتدن نهی قرآن از اقوامی همچون بنی اسرائیل که نزد خود حکم می کرده و مغضوب الهی واقع شده اند و یا در نیافتن به احکام خودساخته که ربا را که قرآن جنگ با خدا می داند برای خود حلال نساختن بسیار سخت است  و این دامنه در عبادات که این روزها به عرفان های ساختگی منجر گردیده است کشانیده شده است .

ذکر این نکته بایسته است که فقه و عالم فقهی آن قدر از منظر شارع مقدس دارای اهمیت است که حتی وقتی کیان اسلام نیز در جنگ در خطر است ، باز نیز قرآن دستور می دهد:

وَمَا كَانَ الْمُؤْمِنُونَ لِيَنْفِرُوا كَافَّةً فَلَوْلَا نَفَرَ مِنْ كُلِّ فِرْقَةٍ مِنْهُمْ طَائِفَةٌ لِيَتَفَقَّهُوا فِي الدِّينِ وَلِيُنْذِرُوا قَوْمَهُمْ إِذَا رَجَعُوا إِلَيْهِمْ لَعَلَّهُمْ يَحْذَرُونَ(9 - توبه)

مرحوم مجلسی نقل کرده است که عبد الرحیم قصیر خدمت امام صادق علیه السلام رسید و گفت :من دعایی اختراع کرده ام . حضرت فرمود : اختراعت را رها کن . هنگامی که مشکلی برای تو پیش آمد به رسول الله پناه ببر و دو ............ و حاجت خود را ذکر کن . من از جانب خداوند ضامن هستم که از جای خویش بلند شود مگر آنکه حاجتش برآورده گردد.

به زعم حقیر شاید به واسطه تغییر در مناسبات اجتماعی ورود به امر احکام غیر عبادی و البته توسط فقیه و عالم مدقق و محقق میسر باشد لیکن بر اعمال عبادی و مستحبات دینی که از طریقه معصوم علیه السلام بر ما رسیده و بر ما این مقدار توسط کتب بزرگانمان از الاحتجاج ، المراقبات، کامل الزیارات و مفاتیح الجنان و غیره و ده ها کتاب معتبر حدیث بر ما رسیده است نمی توان کوتاهی ورزید و فی الواقع خود را از آن محروم داشت.

تو به تقصیر خود افتادی از این در محروم

از که می‌نالی و فریاد چرا می‌داری

 

حافظ از پادشهان پایه به خدمت طلبند

سعی نابرده چه امید عطا می‌داری

نهایت آنکه همه باید در امر دین و متابعت از نظر شارع مقدس به جای امور خودساخته و تبعیت از افکار و عقاید متفرقه و دوری از کتاب و معصوم علیهم السلام؛ مراقب ظنون خویش باشیم که  قرآن فرمود:

وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ بِمَا يَفْعَلُونَ ﴿۳۶-یونس﴾