آخرین ختم کتاب در دست نوشته سید صادق شیرازی فارغ از مناقشات موجود بر سر مولف که کتابی نشر یافته در حدود ۱.۵ دهه پیش در ایران می باشد کتابی مجمل در رفتارها، تواصی و سرگذشت ائمه ، رهبران و حتی روال مردمان دینی به خصوص مذهب شیعی است.
هر چند کتاب می کوشد نظام دینی و  حکومت مبتنی بر فقاهت را اثبات دارد و در این استدلال بدون بررسی روال موجود معاصر به خصوص پیچیدگی های یک سده اخیر از شیوه حکومتی هزار سال پیش دلیل می آورد که نمی توان قیاسی منطقی را برای آن داشت و یقینا به غیر از حکومت ایده آلی پیامبر و امیر مومنان علیهما السلام(که آن هم نه به صورت عقلی بلکه اعتقادی مورد پذیرش شیعه است) و با زعم اینکه حکومت های مقتدری که رنگ و بوی دینی داشته اند در سال های متعدد موفقیت هایی داشته اند اما سفاکت های بنی عباس به عنوان مهمترین و طولانی ترین حکومت دینی و همچنین تبعیضات و انحرافات متعدد صفوی به عنوان مقتدرترین حکومت شیعی جهان نشان از عدم تطبیق صحیح واقعیات با مبنای مولف دارد.
به نظر می رسد حکومت دینی با تعریف حاکمیت یک شخص بر ممالک اسلامی که بتواند موجبات راحت و آرامش و سعادت رعیت را فراهم سازد به سان وعده های کمونیست در بهشت موعود بود که به موزه های تاریخ پیوست.
بلی ، اگر مبنای حکومت دینی را مردم مسلمانی گذاشته که از دنیا گذشته و مبنای معیشت خود را اخری گذارند و اتحاد حول کلمه طیبه "الله" - جل و اعلا- را بر مبنای وعده پیامبران به معاد بگذارند جامعه ای تشکیل خواهد شد که حاکم و محکوم هر دو به صراط حق رهنمون و در جزئیات نیز وفاق بر ایثار را مبنای عمل قرار می دهند.
  بر همین مبنا دساتیر امیر مومنان علیه السلام که حیرت فرماندهی انسانی در ۱۴۰۰ سال پیش و در قوم عرب جاهل را بروز می دهد نیز به عنوان معجزه مسلمانی و نمایش یک مسلم کامل و ممحض به پیروی از پیامبری که مکمل و مبعوث و مامور به اخلاق است را مجسم می کند و این پیام را برای اداره حکومت واصل می دارد که حاکم مسلمان می تواند اداره حکومتی را (حداقل از مکتوبات و تواریخ در اعمال و رفتار) به نحوی احسن به منصه ظهور برساند.
زیباترین بخش های کتاب که اشک را در چشم بسته و دل را قرص به حقانیت دین می نمایاند بخش هایی از زندگی دو حاکم دینی (پیامبر و علی علیهما السلام) به همراه نامه ها، دستورات و رفتارهای ایشان می باشد.
و اما قیاس رفتار و کردار این دو حاکم دینی و حتی وجود نمونه هایی از توفیق جامعه با رهبری و مدیریت فردی متدین در راس جامعه مکفی برای تشکیل یک حکومت دینی بر اساس رای و نظر یک فقیه دینی نیست که جوامع به خصوص در عصر معاصر دارای پیچیدگی های نظامی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و غیره می باشند که باید لزوما تحت سیطره دموکراسی و حاکمیت مردم و قوانین مورد وثوق جامعه جهانی اداره شوند.
پذیرفته است که فی المثال مسولین و مدیران جامعه ای بر اساس رای مردم همگی متدین و قریب به قوانین ملی حداقل مخالفت با شرع مقدس نداشته باشد ولی تطبیق برخی قوانین با برخی آیات و روایات به نظر جمود در متن می نمایاند.
فی المثال با فهم آنکه در مثل مناقشه نیست ، آیا منطقی می نمایاند که بعد از هزار و چهار صد سال و به علت شرایط خاص روزگار و مکانیت شبه جزیره هنوز مبنای دیات ، "شتر" باشد!؟
مثال فوق تنها یکی از ده ها و صدها مساله ای است که نه مانند حلول ماه و قصاص و ارث و متاجر و... اختلافی و حاوی پاسخ های احتمالی است و نتیجه اش همین بساط های جامعه بیمه ای ماست که باید به جای تمرکز بر امور تخصصی به فکر واردات و پرورش شتر برای تعادل قیمت دیه باشد!؟
فلذا آنچه مستفاد از این کتاب و دیگر استدلالات توفیق جوامع انسانی تحت دین مبین اسلام نه شکل حکومت که محتوا و رسوخ دین در حاکم و اعتقادات مردمان است و باید به جای دنبال کردن این خواست و تمایل که نتیجه آنرا در معاصر در خاورمیانه و قرون وسطی در اروپا دیده ایم باید به اندیشه مسلمانی و دینی کردن جامعه در اخلاقیات ، اعتقاد به جزا و بقا در معاد و امتلای قلبی از قصد شارع بر وجود مسلمی عالم، عادل و عامل آگاه ساخت.
پایان سخن آنکه در سراسر تتبع کتاب تنهای آرزو بر آن بود که مدعیان علی مداری که داعیه ی پیاده کردن اسلام در جوامع خود را داشته و دارند تنها به میزان تعداد انگشتان دست درصدی به رفتار و کردار عادلانه حضرتش در روزگار خلافت عامل باشند.
خداوند ما را از امتحان و ابتلا به مقام و مسولیت مصون دارد و از این سخن پرهیز فرماید که:
 إِنَّ الْمُلُوكَ إِذَا دَخَلُوا قَرْيَةً أَفْسَدُوهَا وَجَعَلُوا أَعِزَّةَ أَهْلِهَا أَذِلَّةً ۖ وَكَذَٰلِكَ يَفْعَلُونَ
«پادشاهان هنگامى که وارد منطقه آبادى شوند آن را به فساد و تباهى مى کشند، و عزیزان آن جا را ذلیل مى کنند. (آرى) روش آنان همواره این گونه است.
(نمل/34)