چون بر منبر سخن از پاسخ به شبهات در فضاهای مجازی و حقیقی بود و ظاهرا مشتاق به آن هستید، من باب وظیفه شرعی چند سخنی را به حکم "و ذکّر فانّ الذکری تنفع المومنین "معروض می دارم.

به حمدلله مجهز به قوه علم و دانش بوده و منبر جذاب و بیان شیوایی دارید و جمع سخن تان در مسیر آموزه های فقه امامیه و طریقه ی مستقیمه ای که فقها رضوان الله تعالی علیهم توصیه فرمودند با چاشنی بهره از آیت و آبشخور احادیث حضرات معصومین علیهم السلام است .

اما برادر گرامی ؛

منبر رسول الله جای گفتن و شنیدن سخنان شبهه و توهین به عقاید نیست.

اگرچه برخی از جملات و نظرات مطروحه در فضای امروز جامعه منبعث از طرح نفوذ دشمن و کید شیطان است اما بسیاری از سوالات و ابهامات در خصوص مذهب حقه شیعه اثنی اشری در اذهان همه به خصوص نسل جوان موجود است، فلذا سوال را نباید با توهین جواب داد. احمق خطاب کردن  مصدر سوال راه و روش پیغمبر صل الله تعالی علیه نیست که شما بر منبر ایشان ، چنین کردید!!!

و اما سوز دل من از توهین بی پیرایه شما به حضرت مولانا است که او را نیز به آتش خشم خود فرو برده و حوالتی از توهین و افترا به او نسبت دادید.فرصت مجملی است که وقت نبشتن را از حقیر سلب کرده است و همانگونه که نیز فرمودید ، بحث و جدل در جایی که "فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا "  هست ؛ کارا  و نتیجه بخش نیست ؛ فلذا تنها به چند جمله کلیدی اشاره می کنم که :

اولا برای درک جان کلام مولانا در شعر موصوف الاشاره"  پس عــزا بـر خــود کنیـدای خفتـــگان/زان که بَد مرگی است این خوابِ گران" تعابیر بلندی مفسر کبیر معاصر حضرت آیت الله جوادی آملی حفظ الله تعالی درباره "اشک منطقی"دارند که در همین دغدغه ها خلاصه می شود. آنجایی که(نقل به مضمون) از گریه بر "حسین غریب مادر" پرهیز می دهند و اشک احساسی را همچون صدقه احساسی ، بی فایده می دانند. مولانا علیه الرحمه نیز جان کلام و سخن را هدف قرار می دهد و عظمت آن حضرت را در روح ایشان متجلی می داند و اینجاست که معنای عزاداری برای عظمت آن حضرت معنا می یابد و نه برای مثله شدن و اسارت و تشنگی که جنایات مشابه آن امروز هم به دست داعشی ها و غیره مشاهده شد ولی رقت حاصل از آن با عظمت عزاداری با اباعبدالله هیچگاه برابری نمی کند.

دوم بزرگانی همچون علامه جعفری که شرح مثنوی نوشته اند و یا حضرت آیت الله جوادی که بر روی منبر وعظ در حرم و مسجد حضرت معصومه سلام الله علیها از تماثیل مثنوی سخن می رانند برای ما مکفی است که حداقل اینگونه بر آن بزرگان نتازیم و عدالت را که به تعبیر قرآن به تقوی نزدیک تر است ، حداقل بر روی منبر بیشتر مراعی باشیم

سوم همه ما ایراد و سخن ناصواب داریم و به قول احدی از بزرگان ، اشتباهات بزرگان ، بزرگ تر جلوه  می کند (تعبیر  ایشان در خصوص اشتباه صاحب جواهر در بحث کُر) و بدون شک نیز بعض سخنان مولانا و دیگران و همه ما به غیر از معصومین علیهم السلام حاوی اغلاطی است ولی نباید چنین اموری موجب توهین و تکدر گردد و رسم حوزه تا بوده ، چنین نبوده و نباید باشد.

چهارم فارغ از همه ایراد و اختلافات به حضرت مولانا ، حقیر با سواد اندکی که دارم ؛ علی شناس تر از مولانا در میان سخنوران نیافتم و تواصی حقیر به شما آن است که باری مثنوی را (حداقل در سخنان نغز و معروفش) بدون تعصب و با همان حسن ظنی که دین بر ما دستور داده است ، تورق فرموده ؛ آنجایی که مولانا چنان از شوق غدیر در پوست خود نمی گنجد که می گوید :

زین سبب پیغامبر با اجتهاد/نام خود وان علی مولا نهاد

گفت هر کو را منم مولا و دوست/ابن عم من علی مولای اوست

کیست مولا آنک آزادت کند/بند رقیت ز پایت بر کند

چون به آزادی نبوت هادیست/مؤمنان را ز انبیا آزادیست

ای گروه مؤمنان شادی کنید/هم‌چو سرو و سوسن آزادی کنید

 

ان شاء الله به سنت نبوی صل الله علیه و آله که خداوند اینگونه تعبیر می فرماید" فَبِمَا رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنْتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لَانْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ- آل عمران -159" همه ما برای جذب حداکثری و نرم کردن دل های مومنان به خصوص جوانان ساعی باشیم.

و من الله توفیق

 https://www.instagram.com/sokhanvaar/