تلفن را که قطع می کرد، می گفت ای بر پدرت لعنت.
همکارم را می گویم که هر وقت با کسی کار دارد و مخاطب سر کارش می گذارد اولین چیزی که به ذهنش می رسد تف و لعنت به پدر و مادرش است.
می گفت که اگر پدرش تربیتش می کرد ، این طوری مردم را سرکار نمی گذاشت و اینگونه مردم را اذیت نمی کرد.
کار خیری نبود که مرحوم پدر، اهل آن نباشد. از تهجد شب گرفته تا دعا و قرآن و کمک به مردم و خوش خلقی و مهمان نوازی و خانواده دوستی و خلاصه نمونه و اسوه ای از تقوا و معرفت و دین داری .
هنوز بعد از حدود سی سال ، چنان برای او طلب مغفرت می کنند که گویی به قول عزیزی "ما به درجه عصمت ایشان محتمل و مظنونیم"
خیلی ها که مرا می بینند می گویند در ماه، بعضی ها هفته ، برخی ها هر روز یادی از مرحوم ایشان می کنند و ثواب اعمال خیرشان را با ایشان تسهیم می کنند.
و اما مسئولیت ما فرزندان که تعابیر و روابطی کم نظیر از مرحوم شیخ (علما) با ایشان به خاطرات مانده است ، حداقل بر آن است که برای ایشان گیر و گرفتاری در پس رفتارها و کردارهای خود نسازیم و یاد ایشان را با اعمال و رفتار صحیح و مومنانه خود نیک بداریم.
8 آذر سالروز مفارقت از پدر است، به امید روزی که در بهشت در کنار ایشان و ابرار و اخیار ماوا و سامان گیرم. ان شاء الله