گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق

ساکن شود ،بدیدم و مشتاق تر شدم

 

بدیلی در هیبت و عظمت ایوان و رواق و ضریح مطهر امیر مومنان علیه السلام نمی توان یافت وقتی در مرقد آن جناب می نشینی.درست روبروی پنجره مشرف به ضریح و گنبد ، روبرو به قبله جایگاهی است که بوی بهشت می دهد. انگار علی خلیفه است و تو در سیطره حکومت علوی جیره خوار امن و امنیت او نشسته ای. وقتی زیارت نامه ها را تتبع می کنی ، نگاهت به کلمات عجیب و مدایح بلند امام صادق علیه السلام که جد بزرگوار خود را با چنان تعابیر رفیعی زیارت می کند برمی خوری چنان احساس شجاعت و فخری می کنی که خود را در کنار گنبد و بارگاهش یافته و توفیق زیارت پدر مومنین را درک کرده ای.

و چه پدر مهربانی است علی!!!

پدری که هنوز هم وظایف خود را در مراقبت و تربیت و آرامش فرزندان پاس داشته و چون شیری در بیشه مسایل و مصائب دنیوی کمک حال همه فرزندان خلف و ناخلف می باشد، لذا آنست که ما فرزندان در هر کار مشکلی، از زمین برخواستن تا هر صعبی از نام و یاوری اش مدد می گیریم.

و اما کربلا که به تحریر حاج شیخ عباس در کتاب شریف مفاتیح الجنان ، فضيلت زيارت امام حسين (عليه السّلام) از دايره ي بيان بيرون است و در روايات بسياري وارد شده كه معادل حجّ عمره و جهاد و بلكه به مراتب بالاتر و افضل است و باعث مغفرت و سبكي حساب و بالا رفتن درجات و اجابت دعاها گشته و موجب طول عمر و حفظ بدن و مال و زياد شدن روزي و برآمدن حاجات و برطرف شدن غصه ها و گرفتاریهاست و ترك آن سبب نقصان دين و ايمان و ترك حقّ بزرگي ازحقوق پيامبر (صلّي الله عليه و آله) است و دست كم ثوابي كه نصيب زائر آن قبر شريف ميشود، اين است كه گناهانش آمرزيده شده و حق تعالي جان و مالش را حفظ كند تا او را به اهلش بازگرداند و چون روز قيامت گردد، خداوند او را حافظ تر از دنيا خواهد بود.

 

در بخشی از حدیث مفصلی که از امام صادق درباره فضیلت زیارت حضرت در این کتاب منقول است ، آمده است:

 

اي معاويه، آنها كه در آسمان براي زيارت كنندگان آن حضرت دعا مي كنند زياده از آنهايند كه در زمين دعا مي كنند. زيارت آن حضرت را براي ترس از احدي ترك مكن، كه هركس به خاطر ترس، ترك زيارت كند آن قدر حسرت ميبردكه آرزو كند اي كاش به اندازه اي نزد قبر آن حضرت مي ماندم كه در آنجا دفن مي شدم! آيا دوست نداري خدا تو را در ميان آنهايي كه رسول خدا و علي و فاطمه و امامان معصوم (عليهم السّلام) بر آنها دعا مي كنند ببيند؟ آيا نمي خواهي از آنها باشي كه ملائكه در قيامت با آنان مصافحه مي كنند؟ آيا نمي خواهي از آنها باشي كه در قيامت وارد شوند و هيچ گناهي بر آنها نباشد؟ آيا نمي خواهي از آنها باشي كه در قيامت رسول خدا (صلّي الله عليه و آله) با آنان مصافحه مي كند؟!

 

زیارت اباعبدالله علیه السلام عجیب زیارتی است ، جایی که چشم ها بی اختیار تر می شود و چون قصد عباس علیه السلام می کنی دل ها به لرزه می آید و چون در بین الحرمین قدم می زنی یاد مصایب روز عاشورا می افتی که :

کل یوم عاشورا و کل یوم کربلا

 

اما کربلا را تنها می توانی به عشق زیارت خانه حضرت در سامرا وداع کنی.

سامرا ، شهر غربت ائمه ، یادآور لحظات سخت امامین عسکرین ، امام بیست و هشت ساله ، هادی المضلین و زایشگاه و پرورشگاه امام عصر عحل الله تعالی فرجه الشریف، شهری که همه چشم ها برای مظلومیت آن دو امام همام در حصر پادگان نظامی سامرا خونبار و اشکبارست و زائر خوب می فهمد شهری که به بیش از ساعتی برای زیارت فرصت ندارد چه روزهایی بر امامش گذشته است و چرا عصر غیبت آغاز شد و وقتی به آدم ها و دور و اطرافت نگاه می کنی، می فهمی چرا این عصر تمام نمی شود!!!

سامرا را به قصد زیارت باب الحوائج و کاظمین ترک می کردیم در حالیکه هنوز در بهت و ابهت سفر امروز بودیم ، کربلا ، سامرا و اکنون...

مشهورست که لقب باب الحوائجی را نه از حدیث و توصیه بزرگی بلکه از زبان و سینه به سینه مردم به امام کاظم علیه السلام لقب داده اند.  مردمی که کثرتا اهل سنت بوده ولی آن قدر کرامت و معجزه از ایشان گرفته اند که چنین گفته اند. مقبره ای که وقتی در کنار آن قرار می گیری و به دو امام همام متوسل می شود ، احساس درونی ات می گوید که هر دعا و خواسته ای که داشته باشی ؛ مستجاب است ، ان شاء الله.

سفر تمام می شود و جز خستگی ، کوله باری از معنویات  و توشه ای از معرفت و قربت به لنگرهای سماوات و الارض باقی می ماند . از ایوان نجف و قبر شش گوشه نمی توانی دل را جدا سازی اما سفر هنوز تمام نشده است ؛ سفر دنیا و حضور در میان اجتماع و علوی ماندن و حسینی مردن راهی که پیش روی ماست.راهی که هر روز مخاطراتی بسیار سخت تر از گرمای 45 درجه این روزهای عراق ، تفتیش های متداوم نیروهای امنیتی ، رفتار های جاهل اعراب و سفر زمینی دارد ؛ بسیار سخت از پیاده روی اربعین .چرا که انسان متولد شدن ما غیرارادی بود اما انسان ماندن و انسان مردنمان امری که است خود باید در رحل دنیا ، خود را مهیا سازیم و در این راه به زرق و برق و راحت و مال و بنون دنیا به چشم همان اسباب سفر و زندگی نگاه کنیم که:

وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَلَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ ﴿۳۲-انعام﴾