علی مع الحق
با سلام
اگرچه استدلال های خوبی در پاسخ به مطلب اتحاد تشیع و تسنن در گروه تبیین و محقق ارجمند آقای کدیور هم پیام روشنی را درباره شهربانو فرستاده بودند ولی به قلم قاصر بنده هم ، برای برخی دوستان که پیام فورواردی از کانال شما را در گروه های دیگر بازنشر کرده بودند ؛ مطلبی آماده شده بود که چون دیدم از گروه شماست ؛ برای شما هم ارسال کردم. البته اولین بار بود که به گروه شما وارد شدم ، اگرچه پیام های گروه تان را در گروه های دیگر مشاهده کرده بودم.
[Forwarded from آب زندگی]
جوابیه:
اولا تاریخ و نگارش آن هیچگاه بی غرض نیست و هر کس برداشت خود را از آن به رشته تحریر در می آورد.بلی فی المثال در اینکه برخی اتفاقات و افراد در تاریخ بوده است می توان به ضرس قاطع سخن گفت ولی اینکه در جزئیات بخواهیم با اطمینان سند و مدرکی داشته باشیم ؛ امر میسری نیست. لذا درباره انتساب خیلی اسامی ، وصلت ها ، علت ها و به خصوص نیات نمی توان اظهار نظر کرد.به این نکات بیافزایید که چیزی به نام مصلحت سنجی که گاهی به نام دروغ مصلحتی یا تقیه یا هر اسم دیگر هم در همه اطوار تاریخ جریان داشته است و حتی اگر ده ها و صدها نفر از واقعه ای نام ببرند نمی توانند زوایای پنهانی آن را روشن کنند.
دوم ضعف متن از آنجا نشآت می گیرد که تاکید وافری بر اسامی دارد!؟ خوب طبعا اسامی همچون عمر و ابوبکر و عثمان از اسامی فراگیر آن روز بوده است که چه ائمه علیهم السلام و چه مردمان عادی از آن استفاده کرده و می کنند و ارتباطی به دوست و دشمن بودنشان ندارد. فی المثال خیلی ها در روزگار خود ما هم بر ما رنجش ها و نفرت هایی ایجاد کرده اند ؛ آیا ما باید اسامی را ایشان را تحریم کنیم.(مثلا قاتل 11 کودک در اطراف تهران در دهه 80 که آن ها را پس از تجاوز، به قتل رسانده و سپس در کوره می سوزانید شخصی به نام "محمد بیجه " بود. آیا باید این اسم تحریم شود؟!) بله ما ایرانیان و شیعیان در طول تاریخ از اسامی که برای ما عزیز بوده است همچون محمد و علی و حسن و فاطمه و... استفاده کرده و از خیل اسامی دیگر عربی استفاده ای نکرده ایم که حتی شاید آنها را هم نشنیده باشیم ولی از اسامی که به دلیل مسائل مذهبی دل خوشی از ایشان نداریم هم هیچ استفاده ای نکرده ایم ولی این مساله ربطی به زمان مزبور و در فرهنگ عربی نداشته و ندارد.
سوم از رابطه ی خویشاوندی دقیق تر بین پیامبر صل الله علیه و آله با خلفای اول و دوم بی شک و شبهه تر نداریم ؛ ولی تقریبا بعید می دانم کسی بتواند به عتاب سنگین آیات سوره تحریم به غیر از این دو نفر شخص دیگری را مشخص کند. یا عامل شهادت امام حسن و امام جواد علیهما السلام به غیر همسران ایشان ذکر نگردیده اند. لذا مقام همسری یا دامادی یا عروسی برای شخصی توفیق نهایی نیست و این مهم در قالب شخصیت و باور او معنا پیدا می کند. اکنون نیز روابط فامیلی عجیبی بین مسئولین و شخصیت های مهم وجود دارد که لزوما نشان دهنده قرابت فکری و علایق آنها به یکدیگر نیست . هر چند که درباره شبه انگیز ترین ازدواج نام برده شده (ام کلثوم بنت علی ابن ابیطالب علیه السلام با خلیفه دوم) مطالبی درباره اجباری بودن آن بیان کرده اند . همچنین تراز بین مردود دانستن داستان شهربانو با مویدین مطلب هم برقرار نیست .
نهایتا این جمله که "همه اینها قوم و خویش بودن و با صلح و صفا در کنار هم زندگی می کردند" دقیقا جملاتی است که در اطراف بقیع می توانید از مبلغانی که از قضا خوب فارسی را صحبت می کنند بشنوید که نه تنها به دنبال صلح و صمیمیت بین شیعه و سنی نیستند بلکه با سلفی گری و تکیه بر حمیت جاهلانه عربی و اعتقادات تند وهابی برای پیشبرد آیینی که نهایت آن خود را در قالب اسلام داعشی نشان داد ؛ سینه سپر می کنند .
اگرچه حکومت های معاصر از صفوی تا کنون به دلایل خاص حکومت تشتت هایی بین سنی و شیعه ایجاد کرده اند ، لیکن افتراق بین تشیع و تسنن تعصب دینی نیست و امری اعتقادی است که با چند برگ کاغذ و تاریخ نمی توان آن را قبول و نکول کرد. در فقه شیعه ، تقلید اصول باطل است و اگر کسی بدون حجت آن را قبول کند از او پذیرفته شده نیست. لذا به جای تامل بر چنین متن هایی که حتی نویسنده ای هم زیر آن را امضا نزده است بهترست برای درک اینکه مسائل یاد شده تعصب تاریخی است یا اعتقاد مذهبی به خطبه ی سوم نهج البلاغه (خطبه شقشقیه) مراجعه کنیم که نظر حضرت امیر علیه السلام را درباره این اختلافات بهتر بفهمیم. علی ای حال گمان می کنم این نقل درباره او از اهل سنت مکفی باشد که "وقتی فرزند ابوحنیفه موسس مذهب حنفی درباره ی اصحاب نبوی از او سوال می کند و او تک به تک نام اصحاب را می برد. پسر می پرسد :پدر از همه نام بردی و از علی به عنوان صحابه سخنی نراندی ؟! ابوحنیفه می گوید که علی که جزء صحابی نیست ؟! او جان نبی است(و انفسنا و انفسکم)"
ای علی که جمله عقل و دیدهای
شمهای واگو از آنچه دیدهای
تیغ حلمت جان ما را چاک کرد
آب علمت خاک ما را پاک کرد( مولوی علیه الرحمه)
همه از دست غیـــــــر ناله کنند