عادت کرده ایم به رئیس پرستی و ریاست طلبی در جمعمان. هر جا که نام  رئیس می آید به اختیار دست و پا گم کرده و خود را جمع کرده تا مبادا مرتکب خطایی شده که عاقبت دنیویمان را در مخاطره ببینیم.

در سالروز شهادت امام صادق نیز بیش از آنکه بر دینداری امام تاکید کنیم با مقدمه ای طویل صفات و القاب ایشان را اینگونه بر منبر می رانیم که "امروز سالروز شهادت  رئیس مذهب تشیع و..... امام صادق (ع) است و چه و چه" سپس چند قطره اشک و چند کرامت و اعجاز و چند حدیث عربی در کنار چند پیرمرد یا جوانانی که یا به هزار دلیل نادانسته تارک دنیا شده و سراغ مذهب رفته اند یا از غافله عقب مانده و اینجا هستند و یا نان را به نرخ روز می خورند و یا البته به قصد ثواب مجلس عزا در گوشه ای نشسته اند

اما ذکر دین و دینداری از منظر امام در این مجالس معمولا خالی است ، ذیلا دو اشارتی مجمل در این احوال امام می رود.

امام صادق (ع) فرزند امام محمد باقر(ع) از معدود بازماندگان ذکور حادثه ی کربلاست که در آن برای اولین بار و آخرین بار(قبل از ظهور حضرت مهدی-(عج)) امام مسلمین با تقاضای جمعیتی از مسلمین و برای احیای ارزش های دینی دست به شمشیر می برد و بر خلیفه زمان می شورد. تجربه ی این قیام نشان می دهد که امام معصومی که فرزند رسول خدا با آنهمه تمجید مستقیم ایشان و به فاصله ی نه چندان دور از پیامبری که خلیفه ی شبه جزیره بوده است می باشد و بودند کسانی که در هنگامه ی چوب خیزران زدن یزید بر لب و دندان مبارک حسین (ع) در مجلس سفرا او را به سبب یادی بلافصل از بوسیدن لب های او توسط پیامبر و شاید اشارت های ایشان از بوسیدن لب و گلوی مبارک در زمان حیات به خاطر دارند او را از این کار منع کردند

هزاران نامه و ده ها و صدها لبیک برای شوریدن بر خلیفه ی مفسد شرابخوار و دعوت به مرکز حکومتی که تنها دو دهه از خلافت پدر بزرگوارش با آن همه شوکت نگذشته بود نشان داد که عملی بدون علم ایجاد نمی گردد و نیازمندی مسلمین بر علم پیشنیاز عمل آنان است.

این گستره ی تعلیم علوم توسط ایشان تا آنجا پیش می رود که جابر بن حیان بزرگ دانشمند علم شیمی که برخی او را پدر این علم نامند در جایی می گوید ، سوالی در این علم از امام نکردم مگر پاسخش را به درستی یافتم.

هر چند که مبنای بحث لزوما علوم فنی ، مهندسی و پزشکی نیست چه آنکه دانشگاه بزرگ امامان همام صادق و باقر علیهما سلام در کشوری که کمتر از نیم قرن پیش به گواهی مورخان 17 نفر با سواد را در خود نداشت به نهضتی علمی مبدل گردید ، خود نشان از اهمیت دانش های گوناگون در دینداری می دهد و تفسیر حدیث اطلبوا العلم حتی بالصین پیامبر در تاسیس این دو دانشگاه مشهود می شود.

ائمه پس از تجربه ی بشری در خصوص عدم تعالی کشور صرفا با عوامل تعبدی و تحکمی نظیر مقررات حکومتی در آئین تاسیسی پیامبر که عملا در حکومت های سه خلیفه ی راشدین سست و در خلفای بنی امیه و عباسی و اموی به تمسخر گرفته شد راهی پرثبات برای اعتلای دینداری را در پیش گرفتند.

پس عبرت اولی را که از امام صادق می توانیم در تفکری بر علت اهمیت تعطیلی روز شهادت ایشان و برپایی علم و عزا بریابیم ، علم و عالم و تعلیم است که در مقام بزرگانی چون ائمه حادث می شود و دینداری در آن معنا می یابد.

کسانیکه به کربلا مشرف شده اند احتمالا نام بستان الصادق را شنیده اند ، باغستانی که نزدیک حرمین شرفین در منطقه ای وسیع بنا شده است. امام صادق(ع) سالیانی را به قصد زیارت جد بزرگوارشان و برای احیای مقام آن سید و آقای شهدا به این شهر مشرف و حدود 3 الی 4 ماه را در آنجا اتراق می کردند .

این باغستان محل کسب امام برای گذران زندگی بود.

امامی که خلیفه ی ارض و سماء است و پیوند دهنده ی آن و صاحب عصر و زمان و حتی بنا بر دساتیر دینی اولی بر انفس است و صاحب یک پنجم مال و سود و منفعت مسلمین اما گاه تاجر است گاه کشاورز و در داد و ستد و تجارت وجه ای شناخته شده دارد.

مسلمانی بدون تمسک به ائمه اطهار با توجه به آیه ی شریفه ی ۵۹ سوره نساء: " یا أیهاالذین آمنوا أطیعواالله و أطیعوا الرسول و أولى الامر منکم فان تنازعتم فى شى ء فردوه الى الله و الرسول ان کنتم تؤمنون بالله والیوم الآخر ذلک خیر و أحسن تأویلاً ؛ اى مؤمنان ! از خداوند و پیامبر و اولوا الامرتان اطاعت کنید. و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، هرگاه در امرى (دینی) اختلاف نظر یافتید، آن را به کتاب خدا و  سنت پیامبر عرضه بدارید که این بهتر و نیک انجام تر است" امری محال است و وجوب اطاعت در اعمال تعبدی در تفقه همسان وجوب آن در دیگر شئون است که علم و توجه به کسب روزی حلال از مهمترین آموزه های امام صادق(ع) و پدر بزرگوارشان در طول حیات پربرکت ائمه می باشد.