نیت اصلی کشف حجاب چه بود
برخی وقت ها نیت ها خیلی خوب است ولی باید قبل از اجرای نیت ها همه ی جوانب اجرای نیت را در نظر داشت . یقینا رضا شاه خدمات شایانی را به این کشور به خصوص در زمینه ی احداث راه ها ، تاسیس دانشگاه و دیگر امورات مرتبط با پیشرفت و اعتلای میهن عزیزمان برداشته است ولی همچون دیگر رجال حال حاضر کشور به زعم و نظر و تصمیم خویش راه را پیموده و در این راه تصمیم فردی خود را بدون درنظرداشتن علایق ، سلایق و عقاید اجتماع خویش اجرایی نموده است که این نشاندهنده ی دیکتاتوری است.
در روایات داریم که در جریان یکی از غزوات پیامبر ، ایشان پس از بررسی اوضاع جنگی و در عین حال که حداقل ایشان مدعی القای وحی به خویش به عنوان فرستاده ی خالق و نگهدارنده ی زمین و آسمان بودند و حتی با آنکه خود نظری در راستای گروه اقلیت داشتند به نظر اکثریت در خصوص خروج از شهر برای جنگ عمل و از قضا در آن جنگ شکست سختی متوجه ارتش اسلام گردید ولی همچنان آیه ی مبارکه ی "و امرهم شوری بینهم" پا برجا باقی ماند
حتما در جریان هستید که رضا شاه قرارداد دارسی را در سال 1932 به دلیل ننگین بودن آن و در یک حرکت نمایشی و در مقابل خبرنگاران به درون آتش انداخت(مشابه لغو یکجانبه ی توافقات ایران و عراق توسط صدام ) ولی مجبور شد تحت فشارهای بین المللی با تمدیدیه ای بدتر از آن ، قرارداد 1933 را بپذیرد . برخی ها حتی همچون دکتر مصدق این حرکت رضا شاه را ، یک حرکت مزورانه و روالی برای تمدید قرارداد ننگین 1933 دانسته اند ولی به زعم حقیر رضا شاه نیز همچون بسیاری از مردمانی که اسیر کم دانشی و بی خردی و تصمیمات خلق الساعه گردیده بود چنین رفتار بی منطقی را از خود نشان داد و مستوجب قراردادی به مراتب ننگین تر از قراداد اولیه گردید که البته همه به لطف نهضت ملی نفت ایران ملغی شد.
شاید در قضیه ی مورد ذکر(کشف حجاب) نیز اگر رضا شاه عاقلانه تر عمل می کرد و سپس محمدرضا راه اعتلا را به جای تحکم بر سلطنت پیش می گرفت و یا در قضیه ی جنگ جهانی دوم دست از حمایت آلمان برمی داشت و ای کاش های دیگری که خاص مردان بزرگ زمان است اجرایی می شد ما امروز گرفتار حکومتی مستبد با ادعای دینداری نبودیم و خساراتی را که پس از انقلاب همچون نفس انقلاب ، جنگ ، طرد نخبگان و غیره که به موجود شدن و استقرار جریانی خارق العاده در امر ویرانگری به نام دول نهم و دهم رسیده است ، نمی انجامید که در این همه نقش نخبگان و روشنفکران برای نشر مطالب ، عقاید و اندیشه هایی منطبق با اصول نظام صحیح هستی ، سنگین تر است.
البته مخاطب فاضل خود بهتر می دانند که نه گشایش بهر و روی و نه پرده پوشی را موجاب پیشرفت و یا در دومی عامل دینداری است بلکه آنچه مبرهن است فکر و ذهن و خواست انسانهاست ، چه بل آنکه چه امروز و چه دیروز و در عرصه ی ملل جهان هم کشورهایی را می توان دید که در اوج پیشرفت اند و زنانشان در پوشش و حجاب و عفاف و چه کشورهایی که در عین ضدیت با بسیاری از عقاید و سلایق و شاید هدم دین در اوج فلاکت رفته اند.
عادت بشر کثرتا این چنین است که گوهر و ارزش های خود را پنهان می کند و تنها محرمان کوی دوست را لایق به تماشا و عالم به سرَ معنایش می یابد تا آنجا که خواجه شیرین سخن به التماس دارد که:
بگشا بند قبا تا بگشاید دل من
که گشادی که مرا بود ز پهلوی تو بود
ای کاش که به جای برگرفتن حجاب های جسمانی ، حجاب های نفسانی را برگیریم و تا به سوی دوست پر و بالی زنیم:
حجاب چهره جان میشود غبــــــــــــار تنم
خوشا دمی که از آن چهره پرده برفکنم
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
روم به گلشن رضوان که مـرغ آن چمنم
چگونه طوف کنم در فـــــــضای عالم قدس
که در سراچه تـــــــرکیب تخته بند تنم
بیا و هستی حافظ ز پیـــــــــــــــش او بردار
که با وجود تو کس نشنود ز من که منم
همه از دست غیـــــــر ناله کنند