نقدی بر احکام مراجع محترم تقلید
3-1) استحباب متعه
در بحث متعه، این سؤال مطرح است که آیا متعه غیر از حکم اباحه متصف به احکام خمسه دیگر همچون مستحب میشود؟ اگر مستحب است، آیا به عنوان ثانوی مثل احیای سنت، استحباب پیدا میکند یا فی نفسه امری مستحب است؟
فقها در این مورد معمولا از کلمه «مشروعیت» استفاده کردهاند و مشروعیت اعم از اباحه و استحباب است. ولی در روایات به عنوان «حکم ثانوی» یعنی به قصد احیای سنت متروکه اسلام به آن اشاره شده که مستحب مؤکد میباشد؛ ولی نباید اصرار عملی از جانب مؤمنین بر آن باشد که نوعی شهوترانی محسوب گردد؛ زیرا در این صورت از هدف اصلی خارج شده و موجب بدبینی نسبت به دستورات اسلامی خواهد شد. در روایات استحباب متعه به منظور احیای سنت، چنین آمده: «... إن کان یرید بذلک وجه الله تعالی و خلافاً علی من انکرها لم یکلمها کلمة إلا کتب الله له بها حسنة و...» (عاملی، بیتا: ص443، ح3). (اگر با این عمل قصد جلب رضایت خداوند و مخالفت با منکرین این حکم را داشته باشد، در مقابل هر کلمهای که نزد همسرش ابراز میکند، پاداشی برای وی نوشته میشود).
صاحب وسائلالشیعه مجموعه ای از این روایات را در بابی تحت عنوان «باب استحباب المتعة و ما ینبغی قصده بها» جمعآوری نموده که در این باب روایتی جلب توجه می کند:
«عن محمدبن مسلم عن أبی عبدالله(ع) قال: قال لی: تمتعت؟ قلت: لا، قال: لاتخرج من الدنیا حتی تحیی السنة» (همان، ح11). (محمد بن مسلم میگوید امام صادق (ع) از من پرسید تاکنون متعه کردهای؟ در پاسخ عرض کردم: خیر، فرمود تا زنده هستی برای احیای این سنت اقدام کن).
البته تشویق امام نسبت به یاران نزدیک خود تنها با هدف احیای این سنت و جلوگیری از نهی آن بود که از سوی اهل سنت اعمال میشد. بنابراین اگر احیای این سنت در آن زمان یا در حال حاضر بدون انجام عملی آن و تنها با ترویج تئوری این حکم محقق میشود و بر عکس ترویج عملی آن از سوی انسانهایی که الگوی جامعه هستند، نتواند در احیای سنت مؤثر باشد و چه بسا نتیجه عکس داشته باشد، در این صورت نه تنها مستحب نیست، بلکه چنانکه خواهد آمد، بسیار مذموم نیز خواهد بود. بنابراین، توصیه امام نسبت به یاران نزدیک مبنی بر انجام متعه، تنها برای احیای این حکم الهی بوده است و انجام عملی آن موضوعیت نداشته و مورد توصیه نیست، بلکه ترویج آن به گونهای منطقی مورد نظر امام (ع) است، اگر چه این هدف با ترک آن و تنها از طریق تبلیغ زبانی باشد.
در برخی روایات نیز آمده اگر «ترک متعه»، متعلق قَسَم یا نذر قرار گیرد، نقض آن جایز، بلکه مستحب است؛ اگرچه متعه یک بار انجام شود. امام صادق(ع) در جـواب کـسانـی کـه اینـگـونه نذر کرده اند می فرماید: «إنک إذا لم تطع الله فقد عصیته» (هـمان، ح3-2-1). (کنایه از اینکه اگر بر ترک متعه قسم خوردی، اطاعت خدا در ترک آن صدق نمیکند تا وفاداری به این ترک لازم باشد).
روایتی که در ابتدای مقاله از حضرت علی (ع) نقل شد، مبنی بر اینکه اگر متعه از سوی عمر ممنوع اعلام نمیشد، جز افراد شقی مرتکب زنا نمیشدند، صریحا به همین نکته پیشگیری متعه از جرایم منافی عفت اشاره دارد.
4-1) کراهت متعه
در بعضی روایات، اشاره به کراهت متعه شده و در برخی موارد اصحاب از این امر مباح، نهی شده¬اند، فلسفه و علت کراهت از جهت موردی یا مطلق بودن؛ باید بررسی شود.
- عن علی بن یقطین. قال: سألت أبالحسن(ع) عن المتعه فقال: «ما انت و ذاک. قد أغناک الله عنها ...» (عاملی، بیتا: ج14، ص449، ح1). (علی بن یقطین میگوید در مورد وظیفه خودم در باره متعه از امام پرسیدم و امام فرمودند: تو را به متعه چه کار؟ خداوند تو را از این عمل بی نیاز کرده است...).
از تعلیل امام در این روایت «قد اغناک الله عنها» استفاده میشود، متعه در صورت بینیازی، کراهت دارد، چون این عبارت در مقام بیان علت حکم منع از متعه میباشد که همان بینیازی است.
شهید مطهری در این رابطه می فرماید: «به نظر بنده آنجا که ائمه اطهار مردان زن دار را از این کار منع کرده اند، به اعتبار حکمت اولی این قانون است. خواستهاند بگویند این قانون برای مردانی که احتیاج ندارند، وضع نشده است.
همه از دست غیـــــــر ناله کنند