پاسخ نطق رهبری در 19 دی

مقام رهبری

سلام،

هر چند مرام و روش جنابعالی و دفترتان ظاهرا بر عدم پاسخگویی به نامه ها و گلایه ها و اظهارنظرهاست و یا شاید شان رهبری اجلّ از پاسخگویی است ، اما اینجانب هنوز بعد از سال ها از نصح و نقد به اعتبار امر امیر مومنان علیه السلام که از حقوق متقابل رهبر و مردم است در خصوص سخنان شما در موضوع انتخابات در 19 دی 1394 نقدی دارم که به استحضار می رسانم:

فرمودید که همگی ولو آنکه نظام و رهبری را قبول ندارند برای بقای نظام و انقلاب و کیان کشور در انتخابات شرکت نمایند و سپس در آخر مجددا به حداقل 14 میلیون رای دهنده سال 88 و حداقل چند میلیون معترض نقبی زدید و دوباره فتنه گرشان خواندید. 

بنده با افتخار و در عین علاقه وافر و تایید اصل نظام و انقلاب و انزجار از هر بیگانه ای به خصوص آمریکا و روسیه و همچنین عشق به آیین و کشورم ، تنها به جهت آنکه انتخابات را فاقد هر گونه رقابت پذیری و همچنین فقدان کارکرد صحیح منتخبین در ایفای وظایف ماهوی که قانون بر عهده آنها نهاده است ، می دانستم ؛ در هیچ انتخاباتی شرکت نکرده و تا این روال ادامه داشته باشد در آن شرکت نمی کنم و از شما تقاضا می کنم به جای هزینه های گزاف برای برگزاری انتخابات های متعدد به تشخیص خود 270 کارشناس متخصص خودی را برای مجلس و فرد منتخب خود را به عنوان رئیس جمهور انتخاب فرمایید و هزینه های اجرا و نظارت انتخاب ها را خرج عمران و آبادانی کشور فرمایید .

هر گاه که انتخاب شوندگان نیز بدون شرط التزام به نظام و اصل مترقی ولایت فقیه و تنها بر اساس نظارت استطلاعی یا استرجاعی به آزمون انتخابات آمدند و تنها یک خدا ( یعنی قانون اساسی ) بر کشور حکمفرما گردید ، هر چند که دیگر نیاز به این همه تبلیغ برای بالا بردن آمار مشارکت ملی نیست ولی یقین بدانید همه مردم در سرنوشت شان دخالت خواهند کرد ، همانگونه امروز با آرای کاندیداهای خاص و یا عدم شرکت در انتخابات ، اعتراض خود را اظهار می دارند.

آن ترک پری چهره که دوش از بر ما رفت

نوع بشر هماره با گلایه مندی و اعتراض به وضعیت معاش خویش روزگار می گذراند ، از وضعیت مالی تا سلامت جسم و جان و احوال زندگی فرزندان و دیگر مشاکل و مصائب زندگی و به قول قرآن کریم :

اِعلَموا آلَ داوُودَ شُکراً و قَلیلٌ من عبادی الشَّکورُ ( سبا-13)

امروز عزیزی را از دست دادم که در عین گواهی همه افرادی که او را از دور و تزدیک می شناختند ، گرفتار به معنای واقعی کلمه بود و با هجمه مشکلات متعدد مالی و فرزند و جسمی و غیره زبان شکرش از اعماق وجود ترک ناگفتنی بود.

 به واقع ایشان ، نمونه ای عالی از آن انسانهایی بود که صفت بارزه و مثال زدنی اش “ صبر " در کنار " شکر " بود ، آنها که قرآن به آنها بشارت می دهد و بر ایشان درود و رحمت می فرستد : 

الذین اذا اصابتهم مصیبه قالوا انا لله و انا الیه راجعون 

اولئک علیهم صلوات من ربهم و رحمه و اولئک هم المهتدون

 

خدایش بیامرزاد ...

تحریفات

نزدیک بیست سال پیش بود که تازه داشتم در میان جوانان "بُر می خوردم" ؛ حال و حواشی شان با آنچه تاکنون دیده و شنیده بودم متفاوت بود.
متفاوت بودنش را این روزها و این سال ها با گسترش رسانه ها منسجم تر می توان فهمید ، همین افکار و اعتقاداتی که این روزها در قالب انتقاد و جوک و بعضا توهین و ... به خصوص در زمینه اعتقادات مسلّمی که در روزگاران کودکی و نوجوانی جزء براهین می نمود . صد البته پیرایش دین از خرافات و تحریفات یکی از وظایف همه متدینین برای دست یابی به تقربی صحیح تر است ، اما شاید بد نباشد در بعض همان حرف های سخیفی که از دید ما جزء ضالین است تدبر کنیم ، چرا که حتما می توان با فهم برخی عناوین قامض که گره های دین گریزی و شبهه افکنی را در خود حمل می کند ، با قلب آرام تر ی دین داری کرد.
شاهد مثال این موضوع را در این یافتم که اخیرا در لطیفه ای اینگونه خواندم به این مضمون که ، بهشت آنگونه ها هم راحت نیست و حتی نمی توانی پایت را هم به دلیل وجود ائمه و بزرگان دراز کنی ، پس همان به که در جهنم سکنی گزینیم. در درجه اول این مساله به تمسخر تشبه دارد ولی به نظر می رسد این امر نشئت گرفته از عدم درک صحیح مراتب و جایگاه بهشت است ، بعد از این تکه شبهه افکنانه بود که پای درس مفسر فرزانه حضرت آیت الله جوادی آملی حفظه الله بالصحه و التقوی اینگونه شنیدم که بهشت اینگونه نیست که متداوم فیض مهیا باشد و شاید (به تعبیر من ، مثلا به اندازه) سالی یک بار تشرف به خدمت اولیا و انبیا نصیب بهشتیان گردد.
لهذا باید به جای برخوردهای سلبی با سخن های سخت و سست دیگران به آن اسوه حسنه ای تمسک جوییم که در برخورد با آن متهتکی که شکمبه بر آن وجود مقدس ملوث می کرد چنان لیّن برخورد می داشت که قران کریم نیز سندی ماندگار را به عنوان صفت مبرز او برای همیشه با عنوان "خُلُقاً عظیماً" امضا می کند .

تذکری به رئیس جمهور

ریاست جمهوری

جناب آقای روحانی 

با سلام،

حسب ظاهر جنابعالی هم همچون کثرت مردمان پس از کسب قدرت ، فرصت مطالعه و پیگیری و پاسخ به مراجعین را ندارید و ترجیح می دهید از حلقه محدود مشاورین و معتمدین خود کسب اطلاع از مشکلات و مسائل جامعه را اخذ نمایید . وفقکم الله

چنانچه این مرقومه به احتمالی مطالعه و یا نکات مهم آن به نیوش عالی رسید شاید تنها این نکته به عنوان "جان کلام" و صدای نصیحت مردم باشد که مرحوم آیت الله منتظری "قدس الله نفس الزکیه" که به واقع مصداق " عاش سعیدا و مات سعیدا " گردید به بنیانگذار انقلاب اینگونه فرموده بودند که " تفاوت من و شما در این است که من همه نامه و گزارش ها و درد و دل ها را شخصا گوش کرده و می خوانم ولی شما محدود به گزارشات دفترید..."  

امیدست که با تدقیق در این خاطره و آن شخصیت بزرگ و نقش و محبوبیت او نزد مردم به خصوص با ثبوت قدمش در راه عقیده و مصایبی که برایشان پدیدار گردید، بیش از پیش به خواسته مردمانی که در انتخابات یا به شما رای داده و یا حمایت کردند ، توجه نمایید.

اگر نمی توانید به دلیل پیچیدگی های سیاست خارجی و یا زمان بر بودن اقتصاد و یا در دسترس نبودن همه ابزارها در حوزه اجتماعی و یا متولی خاص نبودن در مساله فرهنگ ، معجزه ای بکنید و به وعده هایتان جامه عمل بپوشانید. اگر به دلیل نامتوازن بودن اصول سیاست داخلی نمی توانید در مقابل دلواپسان و چماق داران بایستید . اگر نمی توانید به دلیل آنچه را که تفکیک قوا خوانده اید مساله زندانیان سیاسی و عقیدتی به خصوص حصر کاندیداهای 88 را مرتفع سازید و ده ها و صدها اما و اگری که می گویید و می گویند "نمی توانید" !!! لااقل نمک بر زخم نپاشانده و اینگونه از "نهم دی" بر معرکه سخن و قضاوت ننشینید .

 با در نظر گرفتن همه احتمالات و منظور نظرهایتان در این خصوص که می تواند ده ها تحلیل و تخیّل پیدا و پنهان را همراه داشته باشد ، از سخن شما که به نوعی بوی توهین به شعور خیل معترضان 88 را به همراه داشت سخت متاثر و خواستار اصلاح عاجل آن می باشم. 

و ما توفیقی الا بالله