فکر عشق آتش غم در دل حافظ زد و سوخت

جناب آقای دکتر ظریف

با سلام؛

پیروزی جبهه خردگرایی بر افراط خواهی ، اگرچه به سختی و با بسیج همه امکانات آنها و توجیه ماکیاولیسمی (به معنای مصطلح سیاستمداران) ایشان به دست آمد ؛ اما به هر روی حاصل شد.

از گوشه و کنار می شنیدم رای اکثری مردم به کابینه بود، به ظریف برای آنکه توانست بار برجام را با علم و تخصص و تحمل و آبروی خود در کنار همه کسانی که یاریش کردند ، بیافریند. به طیب نیا که توانست تورم را کنترل ، بورس را رونق و شاخص ها را احیا کند ، به زنگه که بازارهای از دست رفته را به ما برگرداند و به کلیت تیم دولت که "گام به گام" و متعقلانه چهار سال آواربرداری کردند و مردم این فرصت چهارساله را برای سازندگی دوباره بر ایشان به اعتبار رئیس دولت اصلاحات "تکرار" کردند.

جناب آقای ظریف

بار انداختن مسئولیت های سنگین سیاسی که هم وزر دنیاست و هم وبال آخرت برای انسان هایی که اعتقادی به جزا و پاداش دنیوی و اخروی دارند ، تبریک و تهنیت ندارد؛ اما افتخار اعتماد ملت و سپاگزاری ایشان در رای به ادامه کار دولت مستقر ، فخری است که حداقل برای چند روزی خستگی را از تن به در و امید را به آیندگان تزریق می کند.

آقای دکتر

قصد نگارش از این مرقومه در این بدایت ساعات اعلام پیروزی دولت مستقر بعد از ماه ها انقطاع مکاتبات فی مابین که همیشه موجب تصدیع وقت عالیست ، نه تبریک های متداول و نه ایفاد نکات مورد نظر فنی و کلی در خصوص مسائل دیپلماتیک است که نیاز آن در یک سال گذشته و پس از مسائل جدید ژئوپلتیک منطقه ، نقدهای تند مخالفین داخلی در خصوص برجام ، انتخابات آمریکا و غیره احساس ، لیکن ضرورت تزاحم وقت حضرتعالی ندیده که به حمدالله با درایت و تدبیر جنابعالی و تیم دیپلماتیک کشور در کنترل فضای احساسی و ایفاد نظرات بخردانه ، این قبیل مشکلات گذشته و می گذرد.

آنچه امروز احساس خطر می کنم ، بزرگترین خیانتی است که به تعبیر سید محمد خاتمی همین دوستان و مردمان حامی درصدد آن اند. کسانی که روحیه قهرمان پروی را در بزرگان ما ایجاد می کنند تا امر بر ایشان مشتبه گردد.

آقای ظریف

شما مجددانه در مقابل بارها شعار و درخواست افراد ، گروه ها و جریانات برای نامزدی در بالاترین پست اجرایی ، خاشعانه خود را تنها یک دیپلمات نامیدید که جز کار دیپلماسی بلد نبوده و هیچ علاقه ای نیز به پست مزبور ندارید. بارها از نقل خاطرات مخاطراتتان برای قبول پست فعلی و فشار خانواده و احساس وظیفه در این قبال سخن گفته اید و بارها نسبت به پالان بی ارزش قدرت ابراز انزجار کرده اید.

اما حقیر با مطالعه روش کسانی که در این کشور و دنیا نه به عنوان یک مسئول یا یک قهرمان دوره ای و یا یک مصلح زمانی که به عنوان یک مسلک و روش و ایده بلند مدت ، سال ها و چه بل آنکه قرنی را منبع الهام برای مبارزه و اصلاح طلبی بوده اند از شما درخواست بزرگی دارم.

آقای دکتر ظریف

ملت و دولت دوازدهم به شما به عنوان مذاکره کننده ارشد در جریان قولی که رئیس جمهور برای برچیدن تحریم های هسته ای داد ، نیاز دارد؛ اما تاریخ ایران ، جنبش اعتدال و اصلاحات ، فرزندان آینده و روشنفکران و مبارزین تاریخ به حسنین هیکل ها ، ماندلاها ، خاتمی و "آری" ، شما نیاز دارد.

من از شما می خواهم که با همه نیازی که قدرت اجرایی کشور به شما دارد ، در مسند "شهروند عادی" کشور پتانسیل بزرگ دیگری در کنار سید محمد خاتمی به عنوان صدای مردم گردید. مطمئن باشید که تیم توانمند و متخصصی که در کنار شما توانست مساله هسته ای را حل کند می توان سکان سیاست خارجی کشور را در دست بگیرد و با توکل بر خدا آنرا بر مدار تعلق پیش برد.

امیدوارم محمد جواد ظریف با دوری از قدرت ضمن انتشار این پیام به قدرت طلبان که دوران قهرمان پروری و و فریبکاری برای ایجاد محبوبیت به پایان رسیده است بتواند نقشی به بدیل برای همگرایی بین مردم بیافریند و این بی اعتنایی او پس از کسب رای اعتماد ملت به دولت مستقر ، موجبات آبروی ایران در جهان به عنوان کشوری دموکراتیک که رهبرانشان ، طالبان و حافظان همیشگی قدرت نیستند ؛ گردد.

عزت عالی مستدام

-------------

پاسخ آقای دکتر

سلام و سپاس از کحبت شما

ای کاش می توانستم!

انتخابات 96 - نامه به آقای خاتمی

حجت الاسلام آقای سید محمد خاتمی

با سلام،

تمایل نداشتم مضمون نامه ای را که به شخص جنابعالی می نگارم همراه با نقد و گلایه باشد ، چه آنکه هماره گفته ام مثل حقیر و شما مصداق " من علّمني حرفاً فقد صيّرني عبداً "ست. همچنین در بسیاری اختلاف عمل و نظرهایی که فی مابین در بزنگاه های تاریخی احساس نموده ام ، کثرتا اشتباه با بنده و نظر صایب با شما بوده است ، لیکن من باب احساس وظیفه و این گمان که شما نیز همچون دیگر بزرگان محصور اطرافیان شده اید نسبت به نکته مهم زیر مطلب خود را تقدیم می دارم:

حضرت آقای خاتمی

تعجب می کنم که جنابعالی با تجارب ارزنده ریاست بر قوه اجراییه در بهترین دوران مدیریتی و اقتصادی کشور ، در خصوص سپارش مسولیت خطیر قانونگذاری و نظارت و انتخاب مجریان در پارلمان های محلی و ملی صرفا با مبنای حزبی و جناحی تصمیم و جماعتی را به صرف آبروی خود که آنرا به اعتبار سالها صداقت و تلاش و مردم داری کسب نموده اید به این امر تشویق ولو تهییج می نمایید.

جناب آقای خاتمی

آیا مجالس مزبور جای کار تخصصی ، نظارت و انتخاب مجریان مجرب است یا کار سیاسی؟!

آیا اختلاس و کار نابلدی و سیاسی کاری و ارتشا شهرداری ناشی از مشی قدرت طلبی است و چپی و اصلاح طلب و اعتدال گرا مبری از گناه است!؟

آیا به واقع در مستقلین و راستی ها و اصولگرایان ، متخصص و متعهد وجود ندارد!؟

آیا حمایت از لیست ها و تعیین تکلیف برای مردم ، همان روش دیکتاتورها نیست ؟

آیا این مجالس جای بی تجربه هایی است که صرفا چک سفید امضا به اصلاح طلبان داده اند؟

بدعهدی لیست های مورد حمایت مجلس در جریان انتخاب رییس و شورا در جریان شهردار را فراموش کرده اید؟

آقای خاتمی

قرار و عهد شما با ملت و روش شما اصلاحات بود ، اصلاحات از طریق گفتگو ، اصلاحات از رویه اندیشه ، اصلاحات در منظر عمل و نه صرفا اصلاحات در نام ها و پست ها.

آقای خاتمی

قدرت و ارزش و اعتبار شما نزد قدرت طلبان با رای قاطع مردم در انتخابات های 92 ، 94 و ۹۶ عیان شد و آنهایی که باید می فهمیدند با حصر و محدودیت و ممنوع تصویری و ممنوع اسمی نمی توانند شما و محبوبان و رهبران معنوی را از مردم جدا کنند ، به خود آمده اند که نقش شما را که مستحضر به اراده ملت هستید در تصمیمات کلان هدم ندارند و آنرا زینت الاعمال خود نانگارند.

آقای خاتمی

ارادتمندانه از شما می خواهم سرمایه عظیمی که به واسطه تربیت والدین مغفورتان ، سال ها تحصیل و تدریس ، عمری خودسازی و تأمل به دست آورده اید صرف سیاست ننمایید. بگذارید اصلاحات در عمق جان افراد ریشه بدواند و برای پایداری سیاست در این کوی ، همان اعتدالی ها طلایه دار باشند که نه حیف بر ما که شاید ذمه ای بر شما باشد ، اگر راه اصلاحات که روزگاری بر قامت عباس میرزا و قائم مقام و امیرکبیر و مصدق و طالقانی و  بازرگان و منتظری بود و اکنون بر دوش شماست در بازار مکاره سیاست حبط گردد و عده ای به تعبیر مرحوم بازرگان با نرده بان شما به امیال دنیا رسیده و نهایتا نیز کار مردم در غفلت جناح ها معدوم ماند.

سید محمد خاتمی باید به عنوان رهبر اصلاحات (چه خود این تعبیر را قبول داشته و چه نداشته باشد) برای تاریخ این سرزمین بماند ، چه آنکه به حق در تودیع او به جای وداع برایش کنگره "سلام خاتمی" ترتیب دادند تا این شهروند عادی کشور با سرمایه عظیم رای ملت به عنوان مدافع راه استقلال،آزادی و جمهوریت منضم به اسلام برای پیشرفت و آبادانی کشور بماند.

رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار

کار ملک است آنکه تدبیر و تأمل بایدش

 

ایام عزت مستدام

تبریک و تذکر به رئیس جمهور منتخب

رییس جمهور روحانی

با سلام،

انشالله همه ما تابع آن امامی باشیم که فرمود:" این دنیای شما، با همه زینت‏هایش، در نظر من از آب بینی ماده بزی که عطسه کند، بی ‏ارزش‏تر است." و قبول این مسولیت پرخطر(هم از ابعاد دنیوی و هم اخروی) از جانب شما صرفا در راستای عمل به وظیفه و خدمت بوده باشد، اما به هر روی نمی توان تبریک مجدد اعتماد ملت بزرگ ایران را از نظر دور داشت که به قول آقای خاتمی در آخرین وصایای خود به رییس دولت مابعدش، هیچ افتخاری بزرگ از آن نیست که آدمی مورد اعتماد و وثوق ملت خود قرار گیرد.

آقای رییس جمهور

در این بحبوحه تبریکات و تهییجات پس از پیروزی سخت شما بر رقبا، نکاتی بسیار مهم به ذهنم رسید که مضبوط و مفعول داشتنش از نظر اینجانب اعظم و اوجب است.

 هیچگاه رضایت قلب و خاطرم بر آن مقرر نگردید که نقشی کوچک ولو به اندازه یک برگ رأی در راستای تقویت نظامی که خود را نایب الامام معصوم دانسته و مشروعیت خویش را در شرع مقدس اسلام تعریف می کند، داشته باشم و تاکنون علی رغم حمایت همیشگی از راه اصلاحات به خصوص راهی را که مرحوم مهندس بازرگان آغاز و اکنون بار آن بر دوش جناب آقای خاتمی است، از حق رأی خود در این حدود بیست سال بهره نبرده ام، اما اکنون از پیروزی شما به عنوان جریان اعتدال که اتحادی استراتژیک با جبهه اصلاحات برقرار کرده است، خوشحالم.

آقای روحانی

متاسفانه صحنه رقابت های انتخاباتی توسط شما بر مرّ اخلاق و کردار اسلامی پیش نرفت و شاهد بودیم ایرادات زیر در جریان رقابت های انتخاباتی توسط شما بودیم :

1-    توهین به رقبا با عبارات دولت خالی باف، به کار بردن چند باره ضمیر "تو" در مناظره سوم، ایراد اتهامات اثبات نشده علیه ایشان در مناظرات  

2-    نهایتا در خصوص عملیاتی نشدن وعده های 100 روز دوره اول ، توضیح اقناعی شما مکفی نبود و ای کاش به جای طفره از آن عذر خواهی می کردید.

3-    با همه تعاریفی که از رکود موجود است ، ای کاش در خصوص  رکود بی سابقه در صنعت و خدمات و عرضه و فروش کالا به جای تعاریف جدید از رکود و آمار و غیره ، از محضر ملت عذر خواهی کرده و ضمن عرض مشکلات راهکارهای جدید  و اقدامات آتی خود را ارائه می فرموید

4-    چگونه با روش رئیس جمهور متوهم و دروغ گوی سابق ادعای دیوار کشی در خیابان ها در صورت برنده شدن رقیب را ابراز کردید ، آیا در این روش به مباهته روی آوردید؟

5-    چرا توضیح ندادید که وعده هایتان در خصوص رفع حصر به چه علت محقق نشد و حتی به ممنوع تصویری و ممنوع صدایی و ممنوع خبری هم سرایت کرد!!!

6-    با قبول همه سخت فکری و منیت های رقبا آیا ادعای آزادی خواهی و به گردن انداختن گناه همه اعدام ها و قلم شکنی ها و زندانی ها توسط رقیب صحیح است و شما در سوابق بیست ساله امنیتی تان و جریانات ابتدای انقلاب و 67 و 78 بی گناه بودید؟ ای کاش به جای طرح این سوالات همچون بزرگانی همچون منتظری و صدر حاج سید جوادی و سحابی و غیره به خاطر حضور یا سکوت در آن دوران خفقان از ملت عذرخواهی می کردید

7-    چگونه توانستید روش دولت قبل در توزیع یارانه در شب انتخابات را با اعطای سهام عدالت در نزدیکی انتخابات و بازگرداندن محذوفات از یارانه نقدی پس از دو سال در این ایام ، اجرایی کنید

8-    چرا افتتاح کارخانجات و پروژه ها در قزوین و همدان و پژو و... را به روزهای پایانی دولت خود موکول کردید؟ آن هم پروژه هایی با چند بار افتتاح یا عدم تکمیل ؟!!!

9-    چگونه به روش ایذایی و بهتانی رقبا ، تهمت بدون اثبات در دادگاه را به فرزند رقیب زدید؟

10- اگر چه روش  نامزد پوششی یک برنامه مبتکرانه از سوی بزرگان اصلاحات بود ، ولی آیا روشی دینی و اخلاقی نیز بود؟

11- چگونه است که اتفاقات دیدار با کارگران و معدن چیان را کتمان می کنید و به برخوردهای مجریان آن و توهین به ایشان پاسخ نمی گویید

12- ارعاب مردم از دولت و روش احمدی نژاد به جای ارائه برنامه و علت عدم توفیق برنامه ها در دوره قبل را چرا در دستور برنامه تبلیغات خود قرار دادید؟

13- شما که مفتخر به لباس روحانیت و مبلغ دین و منادی اعتدال و اصلاحات هستید ، چرا به روش امیرالمومنین علیه السلام در زندگی ساده و بی پیرایه تمسک نمی نمایید و روحیه اشرافی گری را با منش و رفتار خود و وزرا تبلیغ می نمایید و فقرا و محرومین و مستضعفین را بیش از پیش از شکاف طبقاتی می رنجانید ، هر چند منظور بنده نه تشابه به روش رقبا و بسیاری از متظاهرین که اصالت به روش دینی است.

14- استفاده از کابینه برای تبلیغات اگر خلاف قانون نباشد خلاف عرف و اخلاق است و این مساله در تبلیغات شما رعایت نشد.

آقای رئیس جمهور

در کنار همه این نقدها البته تقدیر از شما به خاطر تحمل توهین ها و فشارها و حتی توصیه به هواداران به صبر در برابر ناملایمات جای تقدیر دارد ولی همه ما باید عامل به فرامین آن امامی باشیم که در خطبه 200 نهج البلاغه فرمود:

"سوگند به خدا که معاویه از من سیاستمدار تر نیست اما معاویه حیله گر و جنایتکار است ، اگر نیرنگ ناپسند نبود من زیرک ترین افراد بودم ولی هر نیرنگی گناه و هر گناهی نوعی کفر و انکار است . روز رستاخیز در دست هر حیله گری پرچمی است که با آن شناخته می شود"

آقای روحانی

بهتر می دانید که مردم ما چراغ خانه عزت کسی را تا صبح روشن نگاه نداشته اند و حتی امیر کبیرها و مصدق ها و بازرگان ها و منتظری ها و هاشمی ها و ... با همه بیگناهی تنها ماندند و در تنهایی به عزلت رفتند چه رسد به شاهان و درباریان و سید ضیاء ها و قوام ها و هویداها و احمدی نژاد ها و ... که چنان سیلی از ملت خوردند که در زباله دان تاریخ مدفون گشتند .اگرچه رقیب از هیچ گونه دروغ و تهمت و شایعه ای در خصوص افراد و کلیت دولت ابا نداشت و قاعده ی کذب مباهته را در انحای مختلف صرف کرد ولی شما سعی کنید که با روش و منشی که در پیش می گیرد در زمره دوم گروه نباشید که اگر در زمره اول بودید با خاطر صدق و آرمانی که با خدای خویش بسته اید ، دچار یاس و نامیدی نگردید و دعای خیر مردمان تاریخ را برای خود داشته باشید.

منتظر عهودی که با مردم بسته اید می مانیم:

1-    رونق اقتصادی و ملموس بازار

2-    فضای باز سیاسی

3-    رفع کامل تحریم های هسته ای و غیرهسته ای

4-    ارتباط دیپلماتیک عزت مندانه و برد – برد با جهان

5-    رفع حصر از رهبران جنبش سبز

6-    اجرای هدفمندی کامل یارانه ها و توجه به بخش بهداشت ، محیط زیست و محرومین

7-    از میان برداشتن فقر مطلق

8-    مبارزه با فساد اداری

امیدوارم که رای مردم را در بازی ها و مصالح سیاسی حرمان ننموده و به آرمانی که با ملت بسته اید پایدار بمانید.

زندگی جدید

سال جدید برای من دوره جدیدی از زندگی آغاز شد. پایانی بر چند سال گذشته ، که سختی هایی را برایم به همراه داشت. تقریبا 7-8 سالی می شد که روال قبلی به مرور ایجاد شده بود و با سال جدید تقریبا در حال محو آنها هستم .

حالا دیگر می توانم به دنبال اتوبوس بدوم ، صبح ها ورزش کنم، استحمام روزانه را به هفتگی تقلیل دهم، درد روده کمتری بکشم ، تنفس راحتی کشم ، چربی بدن کمتری را تحمل کنم ، موهای کمتری از سر ریخته شده ببینم ، پوست بهتری داشته باشم و کلا سلامتی و نشاط بیشتری را در جسمم احساس کنم.

 الحمدالله

امیدوارم این میزان امیدواری در بهبود جسمانی را به زودی در بهبود روحانی تجربه کنم

 

10 روز دیگر در چنین روزی!!!

با بررسی آماری انتخابات های گذشته و سنجش میدانی افکار و علایق و سلایق مردمی و همچنین توان دولت در برگزاری یک انتخابات سالم و قانونی به نظر می رسد که نتایج زیر در انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری رقم بخورد. البته اولا ایجاد موج های رای گیری در ایران معمولا 72 ساعت قبل از اخذ رای رخ می دهد، ثانیا مردم ایران قابل پیش بینی در اعطای آرا نبوده و نیستند و ثالثا اقدامات پیش بینی نشده همچون مسائل انتخابات 88 و دور دوم 1384 می تواند نتایج را دچار تغییرات شگرفی نماید.

به هر روی آمار زیر را با شرایط موجود به واقعیت نزدیک تر می دانم:

آمار رسمی واجدین شرایط رای: 56.410.234

درصد مشارکت مردم: بین 60 تا 65 درصد

حضور مردم : حدود 33 میلیون نفر

حسن روحانی: حدود بیست میلیون رای

ابراهیم رئیس السادات : حدود 7 تا هشت میلیون رای

محمد باقر قالیباف : حدود 5 میلیون رای

مجموع آرای باطله و مصطفی میر سلیم و مصطفی هاشمی طبا : حدود 1.5 میلیون رای

 

باید به انتظار نشست.
تکمیلی (بعد از انصراف قالیباف- ساعت 15 روز 25-2-96)

حسن روحانی: حدود بیست و یک و نیم میلیون رای

ابراهیم رئیس السادات : حدود هشت و نیم میلیون رای

مجموع آرای باطله و مصطفی میر سلیم و مصطفی هاشمی طبا : حدود 2 میلیون رای

انتخابات

آیت الله علی خامنه ای

سلام؛

اینکه "هر کس کشور، نظام و امنیت را دوست دارد در انتخابات شرکت کند زیرا این حضور تعیین‌کننده ، شرّ دشمن را از سر کشور کم خواهد کرد." و "ملت عزیز بدانند حضور در انتخابات در موضوع امنیت ملی تعیین‌کننده است و اگر مردم پای صندوق‌های رأی بیایند ، کشور در امنیت باقی خواهد ماند." مستخرجه از سخنرانی جنابعالی در 10-2-96 به حضور در صحنه مردم برای دفاع از ملیت و ارزش های ملی ، مذهبی و قومی و از همه مهمتر حفظ تمامیت ارضی تاکید دارد ، کاملا صحیح است . اما تا کی قرارست کشور را با وضعیت بحرانی ، تهییجی و با بیم از آینده اداره کنیم.

آقای خامنه ای

جنابعالی به عنوان یک کارشناس خبره و باتجربه سیاسی حتما از اوضاع دیگر کشورهای دنیا مطلع اید و می دانید که معیار مردم سالاری و دفع خطرات استعمار و استثمار لزوما با معیار مشارکت مردم در انتخابات ، راهپیمایی حمایت از نظام ، مدح و ثنای مقامات کشوری نیست و در دموکراسی های عمیق شاهد آنیم که هیچ هراسی از کاهش مشارکت مردم در انتخابات ، بی اعتمادی مردم به مسئولین و حتی توهین به آنها وجود نداشته و اصولا مردم برای کسی "جان و خونی که در رگ "شان است را  نمی دهند ، بلکه آنچه نشان از ، در صحنه بودن مردم است ، خواست عمومی مردم از حفظ نظام و ملیت و حراست از مرزهایشان است. اگر اتفاقات ناپسند و غیر مترقبه ای نیز همچون انتخاب یک رئیس جمهور نامتعادل که کشور را به سمت پرتگاه خطر متمایل سازد نیز رخ نمایاند ، دستگاه ها و ضابطه ها و حضور مردم تا حد ممکن و برطرف نمودن آن خطر ، ضامن بقای حفظ نظام است ؛نظیر آنچه را در آمریکا شاهدیم که مردم به راحتی ضد ترامپ راهپیمایی می کنند و از قضا با این کار به حفظ نظام خویش می پردازند و قوه قضائیه مستقل نیز در مقابل زیاده خواهی او ایستادگی میکند . این قدر مسئولین در نظر این کشورها در درجه خفیفی قرار دارند که در خاطرم هست در زمان کاهش محبوبیت تونی بلر نخست وزیر انگلستان ، شهرداری جهت ترغیب مردم و فرهنگ سازی عدم ریخته شدن آدامس های جاویده شده مردم ، بیلبردهای مخصوصی را برای چسباندن آنها به بینی بلر اختصاص داده بود!؟

آقای خامنه ای

متاسفم از اینکه شخصی را که هنوز جوهر حکم شما برای ریاست و به قول خود ایشان خادمی اش به متبارک ترین مکان و شخصیت این سرزمین "امام علی بن موسی الرضا علیه و آلاف تحیه و ثنا" خشک نشده است ، خود را در بازی سیاسی ریاست جمهوری قرار می دهد و شما نیز در این قبال نه تنها موضع انتقادی نداشته ، بلکه ظاهرا سکوت شما علامت رضاست؟!

آقای خامنه ای

به واقع میان ملت و نظام به جهت همین حرکات ایذایی و دیگر تذاکراتی که در نوشته جات قبلی منظور داشته ام فاصله افتاده است و مردم از نظام و مسئولین بلند پایه اش دلخوری دارند.

مردم دلخوری دارند از آنکه چگونه شخصی را که شما همین چند سال پیش "نظر خود را به نظر ایشان نزدیک تر دانستید" و به خاطر ایشان صد ها نفر کشته و مجروح و زندانی شده و کشور به فتنه ای بزرگ دچار گردید و بدترین قطعنامه های تاریخ شورای امنیت و از سخت گیرانه ترین تحریم های بین المللی بر این کشور جاری شد که همه از بی تدبیری و عدم صداقت او بود ، بعد از همه آن بلایا تازه نظام به این نتیجه می رسد که او  صلاحیت ندارد؟!  . هر چند که بهتر می دانید ایشان از چند ماه پس از همان انتخابات بحث برانگیز با تدبیر شما و جهت فتنه ای بزرگ تر ، تحمل گردید .

مردم دلخوری دارند از اینکه چگونه است که پایگاه رای 24 میلیون نفری آن فرد کذایی بعد از رد صلاحیت او در انتخابات پیش روی هیچ اعتراضی نمی کنند و در عین حال هنوز اعتقاد به صحت آرای آن سال و فتنه گر خواندن رقبایش از تریبون های رسمی شنیده می شود

مردم دلخوری دارند از اینکه منتخبی که دو بار با حدود 20 میلیون رای در عالی ترین مسند کشور و با بهترین روش اقتصادی و سیاسی به اداره امور می پردازد و همین دو سال پیش مردم با یک ویدئوی پنج دقیقه ای از او که نه از کانال های رسمی که به صورت مجازی دست به دست چرخیده ،  نیمی از مجلس شورای اسلامی و صد در صد لیست پایتخت و دیگر آمار دو انتخابات سال مزبور را ولو به افرادی گمنام با اعتماد او انتخاب می کنند ، مسئولین عالی رتبه نظام او را راس فتنه خوانده و حتی از پخش تصویر و نام او واهمه دارند.

مردم دلخوری دارند از اینکه چگونه است که وقتی مسئولین دستگاه دیپلماسی کشور توان آن را دارند که با راهبری جنابعالی در مقابل شش ابر قدرت دنیا نشسته و آنها را وادار به عقب نشینی از مواضع شان کنند و سایه جنگ را در سایه حمایت و اتحاد و رای ملت از مرزها دور کرده و با توکل و استعانت در کنار خواست و اراده ملی در منطقه سراسر تروریستی خاورمیانه ایران را به جزیره امن تبدیل کنند ،کشور باید وارد جنگ در سوریه و عراق و لبنان و یمن و... شده و خون پاک جوانان این مرز و بوم و امکانات مالی را صرف آن کند .

مردم دلخوری دارند از اینکه بی قانون ترین اجرای حکم که خلاف همه قوانین عمومی ، جزائی و از همه مهمتر قانون اساسی است در قبال محصورین معترض انتخابات 88 اعمال شده است و قانون جرم سیاسی تبدیل به سلیقه اقدام علیه امنیت ملی شده و صدای هر اعتراض و نقدی در نطفه خفه می شود.

مردم دلخوری دارند از بسیاری قضایا که علت آن بی تدبیری ، قدرت خواهی و سیاسی کاری مسئولین بلند پایه نظام است ؛ اما نجابت ایشان مستوجب گردیده است که از این خطاها بگذرند و پای کار بمانند تا سرنوشت ما به مثابه کشورهای منطقه به خصوص نمونه های عینی عراق و افغانستان و سوریه و پاکستان که در سایه اختلافات قومی ، ملی و مذهبی می سوزند ، تبدیل نگردد.

آقای خامنه ای

در سخنرانی مزبور مشابه دیگر مواضع تان در چند انتخابات گذشته اشاره داشته اید که "اصرار دارم که در پای صندوق رأی حاضر باشید و به هر کسی تشخیص می‌دهید رأی دهید." اما نفرموید که با این نظارت استصوابی و رد صلاحیت های فله ای ، بدون قاعده و با شیوه رد صلاحیت های مهندسی شده ، مردم چه کسانی را باید منتخب خویش قرار دهند ، هر چند که متاسفانه آرای همین منتخبان فیلتر شده که سال ها معتمدین نظام بوده و اکنون نیز قسم خورده و پای بند به نظام اند ، تحمل نمی شود و هاشمی ها که اساس و بنیان انقلاب و نظام اند ، رد صلاحیت شده و موسوی ها و کروبی ها که پیوند خورده با متن آن اند پا پس زده می شوند.

 

 

ادامه نوشته

افتتاحیه حسینیه حضرت آیت الله سامت (ره)

حسینیه مرحوم حضرت آیت الله سامت قزوینی قدس الله نفسه الزکیه -زعیم پنجاه ساله حوزه علمیه قزوین و شیخ العلمای این دیار- در بنایی باشکوه و رفیع بالغ بر 500 متر مربع پذیرای حضور مومنان و ارادت مندان خاندان رسالت صلوات الله  علیهم گردید.

این حسینیه بر بنای قدیم بیت آن مرحوم که قریب به پنجاه سال محل رفت و شد علما ،صلحا و بزرگان و همچنین مکان جلوس و عبادات ایشان بود ، استوار گردیده است . آن منزل را خیری از صلحای وقت  (مرحوم حاج یحیی سلطانیه) به ثمنی بخس به مرحوم شیخ جهت آسایش و راحت ایشان بخشید تا شیخ با طیب خاطر به پرورش ذراری خویش به همراه صبیه مرحوم حجت الاسلام فاروقی (ره) که همسری نمونه و اسوه تقوی و اخلاق فاطمی بود بپردازد که هم اکنون هر یک از فرزندان به خصوص خلف صالح او -حجت الاسلام و المسلمین حاج شیخ محمد رضا سامت- منشا خدمات ارزنده در اجتماع گردیده اند.

مراسمات حاضر در این حسینیه هم اکنون مصادف با جشن های شعبانیه (میلاد باسعادت سروران کربلا) هر شب بعد از نماز عشاء با حضور جمع پرشور مومنان و ارادت مندان اهل بیت عصمت و طهارت  صلوات الله علیهم دار المونین و باب الجنه قزوین برگزار می گردد.

ورودی مردانه: (درب شرقی) خیابان نادری جنوبی - کوچه شهید زرآبادی - روبروی مسجد ملاباشی- بن بست صداقت- حسینیه مرحوم آیت الله سامت قزوینی (ره)

ورودی زنانه:(درب جنوبی) خیابان عبید زاکانی - بعد از مسجد آقا کبیر (فاطمه زهرا سلام الله علیها)- انتهای بن بست هشتم - حسینیه مرحوم آیت الله سامت قزوینی (ره)

بر سنگ بنایش بنگارید که از زر بودســـــت

 خاک این کوی ، گذر اهل فضائـــل بودست

 

تا سحر ورد دعا و سخـــــــــــــن اهل دلان

 تا به شب ، رفت و شد مرد افاضل بودست

 

عصرها محفل احفاد به رســـــــــم ادبــــی

 جهت وصله ارحام به خویشـــان بـودســـت

 

گرچه این خانه مُعزّ بر مرد خدا بود،ولـــــی

 زنی از جنس "عزیز" ، رهبر دلها بودســـت

 

خاک این کوی ز پیش از این جمـــــــــــــــع

 متعلق به نکونام و بلندای مقامـی بودست

 

بعد از این نیز به همت طلــــــــبانی از جمع

 مُحدَثی با برکات ســــــــــــبق خود بودست

 

انّما یَعمَر مسجد به نــــــــــــــــــــــدای قرآن

 نه همین لفظ به این سنــگ و بنایی بودست

 

ماندن و گفتن و تذکـــــــــــیر و مرارت در دین

 همچو جدّی که مروّج به احکام الهی بودست

 

آنچنان ذُکر سخـــــــن از شیخ بگویای "عماد"

 تا بدانند که این جـــاه از چه مقامی بودست