ما را در تلگرام دنبال کنید

https://telegram.me/abezendagi

به مناسبت سالروز ارتحال علامه طباطبایی

خداوند ایشان را قرین رحمت واسعه گرداند و اولاد و احفاد و مجاورین و مقاربین ایشان را در راه فکر و منطق و دین داری ایشان مستدام بدارد. هر چند علامه شعر را خیال می پنداشتند اما یقینا انسانی فلسفی چو ایشان در سرودن شعر معروف کیش مهر ، بی منطقانه از مهر و عشق سخن نرانده و بی جهت افسانه ای چون فرهاد را به تصویر نکشانده است . به هر روی هنر علامه اگرچه در تفسیر او در اوج فصاحت و تاویل است اما حضرت ایشان در فنون دیگری چون فلسفه ، شعر و دیگر مواردی چون هندسه و جبر و نجوم تبحر داشتند و الحق علامه ای ذوفنون بودند.
همی گویم و گفته‌ام بارها  
بود کیش من مهر دلدارها

پرستش به مستی است در کیش مهر  
برونند زین جرگه هشیارها

کشیدند در کوی دلدادگان
میان دل و کام دیوارها


 چه فرهادها مرده در کوه ها  
چه حلاج‌ها رفته بر دارها

فعال شدن دامنه .ir

دامنه زیر فعال شد:

http://abezendagi.ir

 

 

تذکیری بر اهل منبر


منابر معمولا به دلیل تکثر کرسی نشینانش به خصوص در دو ماهه محرم و صفر با مناقشاتی همراه بوده اند. سال هاست سخنرانان اعم از روحانیون تا مادحین به ذکر حوادث ، روایات و مسائلی می پردازند که هر یک به نوبه خود جای بحث و بررسی و تدقیق نظر دارند . برخی از امور به روایاتی باز می گردد که ریشه در کهن دارد و برخی در حکایات کشف و شهودی متاخرین و بعضی در امور علمی که هر کدام به دلیل اعجاب و بدیع بودن مساله برای گروهی از شنوندگان مایه یقینی بیشتر برای ایمانشان به مساله و برای گروه دیگر تشکیک بر مساله و نهایتا نفوذ در عقیده اولیه می گردد.
به عنوان آخرین نمونه از این دست که البته خیلی هم قدیمی نیست ، ادعای تشیع پروفسور انیشتین بر اثر نامه نگاری با آیت الله بروجردی بر مبنای حدیث معراج است که در منبری توسط مادحی در جمعی که کثرتا فرتوت می نمود مطرح شد ، آنهم با تشریح فرمول نسبیت و ارتباط آن با حدیث مزبور !؟
بالفرض چنین در نظر بگیریم که انیشتین یک شیعه معتقد بود ، زمین از دور دست تنها به چند نقطه نورانی که قبور مطهر معصومین علیهم السلام و کعبه معظمه دیده می شود ، آثار شق القمر به عینه توسط دانشمندان بر روی کره ماه دیده شد ، دست و سینه فلان دختر هندو بر اثر سینه زدن در مراسم حسینی در آتش نسوخت، یک ارمنی توسط حضرت عباس سلام الله علیه در عالم شهود شفا یافت ، امام حسین علیه السلام و یاران هر یک به تنهایی در روز عاشورا چندین دژخیم را از پای درآوردند و ده ها و صدها مساله ای که به قول پیرمرد پشت سری ام در هنگامه اثبات فرمول نسبیت توسط مداح در مسجد گفت :" مساله خیلی پیچیده و علمی شد "
اُسّ و اساس این داستان ها و روایات و حکایات چیست؟
حتما گویندگان و ناقلین به خصوص در منبر با عظمت اباعبدالحسین علیه السلام، جز قصد خیر و تبشیر و انذار مومنین ندارند و انشاء الله قصد خیر دارند.
فرض اول را به صحت همه این مسائل می گذاریم و افاده اش را بر هر دو گروه بررسی می کنیم.
آیا جایی که آب هست ، تیمم باطل نیست ؟! تاثیر مذهب بزرگ شخصیتی در دنیای معاصر همچون انیشتین برای انسانی که یقین به ایمان خود پیدا کرده است چه می تواند باشد ؟ اگر ایمان را به مثابه قبول عینی و عقلی به مسائل مهمه ای همچون وحدانیت ، معاد و نبوت بدانیم و همچون ایمان آن یاران صدیق امام حسین علیه السلام در روز عاشورا که بعد از هفتاد بار کشته شدن ، خود را فدایی امام خویش بدانند به اعتقادات خود پابرجا باشند ، چه تفاوتی در اینکه هزاران و بلکه میلیون ها نفر دیگر چه اعتقادی دارند ، می توان یافت.
در واقع برای مومنین واقعی:
یار بی پرده از در و دیوار
در تجلیست یا اوالابصار

در مبنای این صاحبان دیده ، آیات 17 الی 21 سوره مبارکه غاشیه عجیب تکان دهنده است که :
أَفَلَا يَنْظُرُونَ إِلَى الْإِبِلِ كَيْفَ خُلِقَتْ
وَإِلَى السَّمَاءِ كَيْفَ رُفِعَتْ
وَإِلَى الْجِبَالِ كَيْفَ نُصِبَتْ
وَإِلَى الْأَرْضِ كَيْفَ سُطِحَتْ
فَذَكِّرْ إِنَّمَا أَنْتَ مُذَكِّرٌ
لَسْتَ عَلَيْهِمْ بِمُصَيْطِرٍ
 و اما در خصوص گروهی که به غیر از آنکه مستمع چنین مجالسی نیستند و معمولا هم سخنان پای منبر آن قدر منسجم و مستدل نیست که بتواند به عنوان برهان جهت محاجه با ایشان توسط مومنین مستمع منبر بهره رود ، مجموعا برهان و استدلال ثانویه است . یعنی وقتی شخصی بر اساس براهین موجوده در اصل وحدانیت به عنوان محور و قائمه ایمان دارای ظن و تردید و بل آنکه عداوت است ، نه تنها به ذکر شنیداری چه آنکه دیداری معجزات و خرق عادات هم مومن نمی شود. غیر از داستان گوساله پرستی قوم حضرت موسی علی نبینا و آله و علیه السلام بعد از آنهمه معجزه از عصا و دست بیاض و عبور از رود خروشان نیل که به روایت قرآن نه معجزه بود با تنها چند روز تاخیر ایشان از بازگشت میعاد ، قرآن به خواستاران معجزات اقتراحی می فرماید:
وَأَقْسَمُوا بِاللَّهِ جَهْدَ أَيْمَانِهِمْ لَئِنْ جَاءَتْهُمْ آيَةٌ لَيُؤْمِنُنَّ بِهَا  قُلْ إِنَّمَا الْآيَاتُ عِنْدَ اللَّهِ وَمَا يُشْعِرُكُمْ أَنَّهَا إِذَا جَاءَتْ لَا يُؤْمِنُونَ
با نهايت اصرار سوگند به خدا ياد كردند كه اگر نشانه‏اي (معجزهاي) براي آنها بيايد حتما به آن ايمان مي‏آورند بگو معجزات از ناحيه خدا است و شما نمي‏دانيد كه آنها پس از آمدن معجزات (باز) ايمان نمي‏آورند!
سوره:  انعام  آیه: 109
کوتاه سخن آنکه یومن بالله و الیوم الآخر و النبیئین که هدف اصلی اهل منبر است با تکیه بر براهین عقلی و سپس تبشیر و انذار وحی و آنگاه شیوه های قطعی نقلی پدید می آید و این قبیل امور که در بدایت به آن ذکر شد نه تنها یقینی به مومن نیفزوده و تشکیکی از بی اعتقادان نمی کاهد ، بلکه اگر خدای ناکرده نه شماری که اندکی از آنها در زمره شایعه و کذب باشند به ضعف ایمان منجر می گردند و این مستمع کوچک منبر از وعاظ و مداحین رهروی از مکتب پیشینیان در بیان همان روضه ها و نواهای قدیمی که تکرارش نه تکدّر که تفاخرست و از مستمعین  مطالبه آن را ، عرض حاجت می برم و اگر خطایی در استدلال فوق داشته ام ، تصحیح فرمایند

به مناسب سالروز شهادت زین العابدین علیه السلام

چندی پیش مروری بر صحیفه کامل سجادیه کردم و پس از خوانش پنجاه و چهار دعای اصلی ، دعاهای غیر اصلی و غیر معروف آن ها را هم خواندم.
خیلی سعی کردم بر خودم بقبولانم که حتما من نتوانسته ام بین این دو بخش ( 54 دعای اصلی و چند دعای غیر معروف) تفکیکی ننهم و هر دو را از معصوم علیه السلام بدانم ولی ناخودآگاه ذهنم به این رفت که چرا برخی از متون این ادعیه به خصوص فرعی ، ضعیف به نظر می رسد .
امشب توفیقی بود که با عنایت به سالروز شهادت امام علیه السلام از منبر آقای فاطمی نیا موارد زیر را استخراج کنم که امیدست به حال دیگر اعزا آید:
1- علامه جوهری طنطاوی مفتی اسکندریه در پاسخ به نامه و اهدای یک جلد صحیفه توسط آیت الله مرعشی در سال 1353 می نویسد:
... . به راستی که این از بدبختی ماست که تا کنون بر این اثر گرانبهای جاوید که از میراث‌های نبوّت و اهل بیت است، دست نیافته بودیم، من هر چه در آن مطالعه و دقّت می‌کنم، آن را از گفتار مخلوق برتر و از کلام خالق پایین تر می‌یابم.....
2- ادعیه امام علیه السلام به تلاش برخی از علما جمع آوری و تحت عناوینی همچون "مستدرک صحیفه سجادیه" که شامل ادعیه ای افزون بر 54 دعایی که ظن قوی از خود ایشان انشا گردیده است ، تهیه کرده اند
3- برخی از عبارات ادعیه فرعی همچون فراز زیر از دعای روز یک شنبه از معصوم علیه السلام بعید به نظر می آید:
اللهم انی ابرء الیک فی یومی هذا و ما بعده من الحاد من الشرک و الالحاد
یعنی خدایا من در این روز و روزهای بعدش از شرک و الحاد به تو بیزاری می جویم.
(به دلیل اصرار بر بیزاری از الحاد در روز خاص!)
البته به قول ایشان ، شاید سواد من طلبه توانایی درک این مطالب را ندارد ولی به هر روی به قول ابن جوزی ( از دانشمندان بزرگ اهل تسنن):
{اگر زین العابدین و صحیفه او نبود، مسلمانان راه و روش مخاطبه با خدا و مکالمه و رازگویی با او را در مقام عرض حاجت به بارگاه ربوبی را نمی‌دانستند، و او بود که شیوه گفتگو با آفریدگار بزرگ و شکوه بردن در سختی‌ها و گرفتاری‌ها به پیشگاه او را به ما آدمیان آموخت. «بنابراین، او نسبت به مردم تا روز رستاخیز، حق آموختن و آگاهاندن را دارد.} و نمی توان به صرف چند ظن بر اغلاط که یا ناشی از سهو یا عمد است از این کتاب بزرگ غافل شد . همچنین این قبیل محاجه ها ، جهت سوال و احتجاج با مومنین است تا از اذهان رفع شبه گردد

به یاد قدیم ترها که همه منتظر داربی تهران بودند


 شش هفت ساله بودم و آن روزها که مردم غوطه ور در ویرانه های جنگ بودند جز دل خوشی های کوچکی همچون فوتبال که نه موجبات سرگرمی که نوعی باور زندگی در جمع مردمان شده بود از معدود موضوعاتی بود که می توانست کمی آلام روزهای دهه سیاه زندگی ملت ایران ( دهه شصت) را بکاهد.
کثرت مردم یا طرفدار آبی ها بودند یا قرمز رنگ تیم شان که چه عرض کنم ، باور تعصبی شان شده بود ؛ من خردسال نارس هم یک روز که آبی ها در صدر بودند ، آسمانی می شدم و چون قرمزها جلو می افتادند ، رنگ رخ سرخ را پرچم می کردم تا اینکه یک روز احدی از دایی هاکه عُلقه و ارادت بر ایشان سابق و دائم است ، آمد و گفت : " دیگر استقلالی نیستی !؟ برو و همان پرسپولیسی شو" من که انگار آخر دنیا شده بود ، همان جا روی قرآن قسم یادکردم که به استقلال وفادار بمانم!!!
بنابراین استقلالی شدن و ماندن من صرفا یک تصمیم احساسی و بر اساس علاقه به ایشان بود وگرنه سالهاست حتی از نتایج دربی هم اطلاعی نمی گیرم ولی هر وقت که موعد داربی فرا می رسد یاد روزهایی می افتم که چقدر شور و هیجان در میان مردم در میان همه سختی ها بود با همه کمبود ها ولی امروز همه چیز هست ولی خبری از آن شور و دل خوشی ها نیست.

خاتمی و ندامت از تندروی ها

من قبول دارم. واقعا اگر مي خواستم الان مطالب را بنويسم، آنطور نمي نوشتم. بعضي مطالبي كه آن وقت نوشتم جفا بود نسبت به افراد. با اينكه اختلاف نظر و اختلاف سليقه داشتيم، همان زمان براي آن ها احترام قائل بودم، الان هم احترام قائلم.
 
ولي بنده هم قبول دارم كه بعضي وقت ها تحت تاثير فضاي احساساتي موجود قرار گرفتم. نمي توان هميشه از انسان انتظار داشت كه احساس را ناديده بگيرد و منطق هميشه كارگر بيفتد. شايد توسط قلم من هم به عزيزان و بزرگاني در اين مملكت جفا شده باشد. به هر حال هر كس در زندگي اش از اين اشتباهات و مشكلات وجود دارد.
 
من آن زمان معتقد بودم جرياناتي مثل نهضت آزادي و افرادي مثل آقاي مهندس بازرگان، آيت الله طالقاني كه از دوست داشتني ترين چهره هاي يك قرن گذشته هستند، اگر خيال پردازانه نگاه نمي كرديم مي بايست همراهي آن ها با انقلاب و نظام بيشتر مي بود تا ما اين حالت بحران را بگذرانيم.
 
گزیده ای از مصاحبه آ.خاتمی با سایت تاریخ ایرانی در سال 91 که صراحتا از اشتباهات خود به خصوص نسبت به مهندس بازرگان(ره) ابراز ندامت می کند.

http://www.tarikhirani.ir/fa/files/51/bodyView/519/


به نظر من باید " چشم ها را شست و جور دیگر باید دید" و اگر بخواهیم همه را به چشم دشمن ببینیم چیزی حل نمی شود.
شما به آمار شهدای کربلا نگاه کنید ، بعضی از آنها به خلفا وفادار بودند ولی به جهت همراهی با حسین بن علی( ع) ماندگار شدند.
البته یقینا کسی هم در عالم اخلاق سیاسی به پای مصدق ها و بازرگان ها و هم سلکان ایشان نمی رسد ولی امثال آ.خاتمی از نظر حقیر معاند با مردم نیستند و انشاء الله به واسطه خدماتشان توسط مردم بخشیده و مورد عفو ایزدمنان قرار خواهند گرفت . حتی من معتقدم امثال هاشمی با آن همه ایراد به زندگی سیاسی اش در ابتدای انقلاب تا پایان دوره اصلاحات، به علت عملکرد 88 به این طرفش قابل چشم پوشی است.
زمان ما وقتی ناظم ها برای دادن نمره انضباط سر کلاس می آمدند ، به خاطر سختی کار مبصر کلاس به او با ارفاق نمره بالاتری می دادند و از خیلی اشتباهاتش می گذشتند ، الان هم به نظر من باید برای عاقبتی بهتر برای کشور به جای مرگ و عناد با کسانی که خود مسبب این اتفاقات بودند ولی الان توبه کرده اند ، آشتی کرد و توبه شان را پذیرفت.

خلاصه منبر مسجد امام حسن (ع) در دهه محرم

تقریبا یک دهه سخنرانی جلسه حسن جان در مسجد امام حسن مجتبی(ع) به این سخن اختصاص داشت تا بر اساس روایات و آیات به مومنین نوید دهد که :
هر که در این بزم مقرب ترست
جام بلا بیشترش می دهند( حافظ)

اما سوال اینجا بود که :
مومن سختی می کشد یا هر که سختی می کشد مومن است.
یقینا آن قدر ذکر عذاب الهی در پیشینیان به روایت قرآن شنیده ایم که نمی توانیم قول دوم را بپذیریم و ممکن است هر سختی از باب ابتلا و درجه نبوده و عذاب الهی باشد و چنین بود که سخنران حاذق مجلس امشب را به نشانه های مومن اختصاص داد.
امام سجاد(ع):
علامات المومن خمس
الورع فی الخلوه
الصدقه فی القله
الصبر عند المصیبه
الحلم عند الغضب
الصدق عند الخوف

قال الله تعالی:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَى رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ
مؤ منان تنها كساني هستند كه هر وقت نام خدا برده شود دلهاشان ترسان مي‏گردد، و هنگامي كه آيات او بر آنها خوانده مي‏شود ايمانشان افزون مي‏گردد و تنها بر پروردگارشان توكل دارند.
سوره: 8 . انفال آیه: 2
الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ يُنْفِقُونَ
آنها كه نماز را بر پا مي‏دارند و از آنچه به آنها روزي داده‏ايم انفاق مي‏كنند.
سوره: 8 . انفال آیه: 3
أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقًّا لَهُمْ دَرَجَاتٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَمَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ
مؤ منان حقيقي آنها هستند، براي آنان درجات (فوقالعاده‏اي) نزد پروردگارشان است و براي آنها آمرزش و روزي بينقص و عيب
سوره: 8 . انفال آیه: 4
قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ
مؤ منان رستگار شدند.
سوره: 23 . مومنون آیه: 1
الَّذِينَ هُمْ فِي صَلَاتِهِمْ خَاشِعُونَ
آنها كه در نمازشان خشوع دارند.
سوره: 23 . مومنون آیه: 2
وَالَّذِينَ هُمْ عَنِ اللَّغْوِ مُعْرِضُونَ
و آنها كه از لغو و بيهودگي رويگردانند.
سوره: 23 . مومنون آیه: 3
وَالَّذِينَ هُمْ لِلزَّكَاةِ فَاعِلُونَ
و آنها كه زكات را انجام مي‏دهند.
سوره: 23 . مومنون آیه: 4
وَالَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ
و آنها كه دامان خود را از آلودگي به بيعفتي حفظ مي‏كنند.
سوره: 23 . مومنون آیه: 5
إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَيْرُ مَلُومِينَ
تنها آميزش جنسي با همسران و كنيزانشان دارند كه در بهره گيري از آنها ملامت نمي‏شوند.
سوره: 23 . مومنون آیه: 6
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاءَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ
و هر كس غير اين طريق را طلب كند تجاوزگر است.
سوره: 23 . مومنون آیه: 7
وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ
و آنها كه امانتها و عهد خود را مراعات مي‏كنند.
سوره: 23 . مومنون آیه: 8
وَالَّذِينَ هُمْ عَلَى صَلَوَاتِهِمْ يُحَافِظُونَ
و آنها كه از نمازها مواظبت مي‏نمايند.
سوره: 23 . مومنون آیه: 9