ذکر مجلس حضرت زهرا (سلام الله علیها)

خطبه 202 نهج البلاغه

هنگام به خاكسپاري فاطمه ( سلام الله علیها)


 اي پيامبر خدا، صبر و بردباري من با از دست دادن فاطمه (ع) كم شده و توان خويشتنداري ندارم اما براي من كه سختي جدايي تو را ديده و سنگيني مصيبت تو را كشيدم، شكيبايي ممكن است.
اين من بودم كه با دست خود تو را در ميان قبر نهادم و هنگام رحلت جان گرامي تو ميان سينه و گردنم پرواز كرد پس همه ما از خداييم و به خدا باز مي گرديم.
پس امانتي كه به من سپرده بودي برگردانده شد و به صاحبش رسيد، از اين پس اندوه من جاودانه و شبهايم، شب زنده داري است، تا آن روز كه خدا خانه زندگي تو را براي من برگزيند.
 به زودي دخترت تو را آگاه خواهد ساخت كه امت تو چگونه در ستمكاري بر او اجتماع كردند، از فاطمه (ع) بپرس و احوال اندوهناك ما را از او خبر گير كه هنوز روزگاري سپري نشده و ياد تو فراموش نگشته است.

یاس را پیغمبران بو کردند
یاس را آیینه ها رو کردند
یاس بوی حوض کوثر می دهد
عِطر اخلاق پیامبر ( پیمبر) می دهد
حضرت زهرا دلش از یاس بود
دانه های اشکش از الماس بود

انشاء الله فردا صبح مجلس ذکر فضائل آن صدیقه طاهره ( سلام الله علیها) در منزل مرحوم آیت الله سامت ، باشکوه تر از هر سال منعقد و مورد قبول حضرت باری تعالی قرار گیرد.

خانگیست غمازم

کلیپ شباهت ها و تفاوت های بنیانگذار انقلاب و شاه معدوم

https://telegram.me/koroshiranian

 سوال این کلیپ در بردارنده آنست که " آیا چیزی عوض شده است یا نه !؟“

چند سال پیش که شایع شده بود در فلان شب اولین تبلیغ موثر تاریخ با درج نام شرکت کوکاکولا بر روی ماه اتفاق خواهد افتاد ، خاطرم می آید در شهرها و همین قزوین خودمان جوان ها تلسکوپ به دست رو به ماه ایستاده بودند و منتظر این واقعه عجیب بودند. مخفی نماند که حقیر نیز نیم نگاهی به ماه انداختم که مکناد این حادثه عجیب رخ نمایاند.

فردای آن روز بی بی سی تیتر زد که جوانان و مردم ایران از عکس آ.خمینی تا تبلیغ کوکاکولا بر روی ماه و سپس تحلیلی از زودباوری مردم ایران و نگاه های سطحی نگرانه مردمان ما ارائه داد.

آری "از ماست که بر ماست" و گرنه فرقی بین شاه و امام نیست و هر دو در هنگامه قدرت در مظان خطرند هر چند که روزی از مردم برخاسته باشند و یا دستی در دین داشته باشند. مولا علی علیه السلام در جریان استقبال مردم الانبار که پشت او می دویدند آنان را از این چاپلوسی نهیب داد و نبی مکرم اسلام ( یا حضرت امیر ، اختلاف از نسیان بنده است) وقتی دید شخصی پشت او راه می رود فرمود یا پیش برو یا پس بیفتد که خوش ندارم شخصی دنباله من رود و نقل است که هیچگاه پیامبر در جمعی جلوتر حرکت نمی کرد و در اجلاس دایره ای می نشست که در کانون.و سر مقصد نباشد. متاسفانه این مردم هستند که برای رفع احتیاجات خود چنین صحنه هایی را می سازند و ما نیز باید هماره از اینکه در معرض چنین ابتلائاتی قرار بگیریم به قادر متعال پناه آریم

 

نامه ای به رهبری پس از انتخابات

 

مقام رهبری

با سلام

انتخابات تمام شد. مردم هم نظر با شما در تهران و بسیاری از نقاط کشور به لیست ها رای دادند چون مانند جنابعالی خیلی( و نه حتی بعضی) از ایشان را نمی شناختند . آنها نیز مانند جنابعالی به کسانی که لیست دادند اعتماد کردند و رای شان را به صندوق ها ریختند. موثقان مردم نیز از شما خیلی هم دور نبودند . میرحسین موسوی و هاشمی رفسنجانی که روزگاری نزدیک ترین یارانتان بودند و سید محمد خاتمی که مدیدی وزیر دولت شما و سالیانی رئیس دولتی که با هماهنگی و اجازه شما کاندیدا و سپس با تنفیذ شما رئیس جمهور شد . حداقل در مورد هاشمی و خاتمی که هنوز نیز گاه و بیگاه از امتثال امر شما سخن می رانند و اعضای لیست مذکور( باران) یا خود را مقلدان شما ( همچون عارف) و یا ممتثلان جنابعالی( مانند مطهری) می دانند و همگی طبیعتا ذیل فرم های کاندیداتوری در التزام عملی به ولایت فقیه را امضا و مهمتر آن که از فیلتر سخت و استصوابی شورای نگهبان گذشته اند

آقای رهبر

 حتما رای جنابعالی که مخفی است در سال 76 و 80 به رئیس جمهور منتخب نبود و در 78 و 92 و 94 و سیل حضور مردم در انتخابات همسو با اکثریت رای خود را ننوشتید کما آنکه در 88 رسما و در نماز جمعه به رای تلویحی خود به منتخب مورد مناقشه اشاره کردید . پس لطفا پارادوکس مهم رای خود در مقابل اکثریت را تفسیر و بر اساس آن تصمیمی را که خیر کثیر دنیا ( که با همه تطویلش ، قلیل است) و متعاقبش اخری است اخذ نمایید.

آقای رهبر

واقفید خبرگانی که شما را برگزید اگر چه می توانست انتخاب های بیشتری داشته باشد و مردم و بزرگان می توانستند نسبت به آن معترض و لااقل سوال داشته باشند ، چنانی که حتی بزرگانی چون آیت الله مومن بر سر اجتهاد شما مطرح کردند ، اما در آن روزگار و با توجه به شرایط کشور و منطقه و ترس از حضور افراطیون در راس قدرت و یا چند دسته ای در رهبری شورایی ، همگی بر منتخب خبرگان که مجموعه ای از همه بزرگان لایق نظام بود صحه گذاشتند و فقید سعید مرحوم آیت الله منتظری قدس الله نفسه الزکیه که به گواه خود اعضای خبرگان منتخب ملت و مورد اعتماد بنیانگذار انقلاب و قاطبه بزرگان کشور و عهده دار منصب جانشین چند ماه قبل از تصمیم جدید خبرگان را داشتند در پیامی به جنابعالی این حسن انتخاب را تبریک گفتند. این حمایت ها به خصوص در پس موضع گیری هوشمندانه شما در جنگ خلیج ادامه یافت و سپس با شروع رد صلاحیت های جناحی در مجلس ، حذف چهره های پرسابقه ، ایجاد محدودیت برای سلایق مختلف ، گفتمان تک جناحی و نهایتا مساله قتل های زنجیره ای و حصرهای غیر قانونی ، کم رنگ شد و در مساله 88 و حمایت رسمی تان از دیدگاه های کاندیدای منتخب و مقابله با پرسش درباره آن انتخابات پر مناقشه به پایین ترین حد خود رسید تا جاییکه از برخی عناصر حزب اللهی و حتی بسیجی و سپاهی می شد به گوش شنوا اعتراض به حمایت نابجای شما از شخصی که به پیش بینی آ.خاتمی در همان روزهای اول گفت که این جریان در مقابل شما نیز می ایستاد را نیوش کرد

. آ.خامنه ای

اگرچه انتخابات های 92 و 94 نیز از حیث ردصلاحیتهای گسترده ، دموکراتیک و مورد تایید مردم نبود و در توهینی آشکار رای معترضان رای به تایید نظام ( البته نه اصل آن که اشتباهات چهل سال گذشته) تعبیر شد و علی رغم آنکه شما تاکید داشتید همه حتی آنهایی که شما را قبول ندارند و به خاطر ایران عزیز رای دهند مجدد رای مردم تایید همه چیز ( یعنی نظارت استصوابی و رهبری و.. ) خوانده شد ، اما مردم با انتخاب گزینه هایی که تقابل با نظام تعبیر شد ( البته خود منتخبان و حامیانشان چنین ادعایی نداشتند) بار دیگر به انتخابی دست زدند که لااقل مورد نظر شخصی شما ( و نه البته در مواجهه با مسولیت قانونی جنابعالی) نبود.

آقای خامنه ای

یقین بدانید که اگر جنابعالی پرچم اصلاحات جهت کنار زدن افراطیون، ضابطه مند کردن نقش سپاه در مسائل اقتصادی ، تحدید چهره های غیر منتخب نظام ، کاهش قدرت و ثروت هسته های پرنفوذ کشور ، حمایت منطقی و قانونی از مسائل سیاست خارجی به خصوص مساله فلسطین و لبنان و رابطه با غرب ، مردمی کردن صدا و سیما و دیگر موضوعات مورد خواست ملت را که همگی در همان شعار اصلی استقلال ، آزادی و جمهوری خواهی که از قضا همچنان نیز متصف به دین است را بالا برده و از آن دفاع کنید ، مردم مشتاقانه تر و پرشور تر از رای و نظر شما تبعیت خواهند کرد. چرا نباید صدای مردم در خواسته های به حق و قانونی شان شنیده شود و با یک انتخابات هیجانی ، عده ای مجلس اولی وارد مهمترین نهاد تصمیم گیری کشور گردند؟ چرا باید بر اساس یک تنگ نظری سیاسی ، عده زیادی از متخصصین از گردونه رقابت از انتخابات عقب بمانند؟ چرا باید با حذف و تهدید تحدید و با همه دعوت ها از مردم برای حضور در انتخابات نزدیک چهل درصد از مردم با صندوق قهر کنند؟ چرا باید رای معترضانه مردم به لیست امید و چنین حضوری دوباره دعوت نظام اسلامی به انتخابات خوانده شود و مردم مورد توهین آیند؟

آقای رهبر

 امیدوارم مجددا با همان نگاهی که سال ها برای انقلاب مبارزه کردید و سپس در میان اعتماد و علاقه مردم به مناصب گوناگون دست یافتید در این برهه تاریخی تصمیمی تاریخ ساز اخذ نمایید و آنچه را اکثریت خواستار آن اند و به نظر نیز سخنی منطقی و شرعی و قانونی است عمل نمایید.

سخنی با اصلاح طلبان

هنگامه شکست ها و سرخوردگی ها معمولا نه حال شنیدن است و نه قال گفتن ولی در هنگامه سرمستی شادی و غریو پیروزی نیز معمولا سخن گفتن از غیر شادکامی نصر نیز بر نیوشنده خوشایند نیست. 

انتخابات تمام شد ، مردم به اعتبار چند دقیقه و چند جمله ای که سید محمد خاتمی از آبروی خود مایه گذاشت ، لیست امید را به هزاران آرزو برگزیدند و درسی فراموش نشدنی به "جیم" و افراطیون مجلس دادند. رهبری علی رغم همه انذارها و درس های گذشته ، پاسخی دیگر از رای ملت با همه خود خواندگی از رای ملت به تعبیر رای به خود گرفت و اگرچه عده ای نا آشنا و مجلس اولی به مهمترین نهاد تصمیم گیری کشور راه یافتند ولی بار دیگر اتمام حجتی با روش دموکرات مآبانه برای رسیدن به آرزوی دیرینه استقلال ، آزادی و جمهوری خواهی اعلام و علنی شد. 

اما سخن این حقیر به همه دوستان و بیشتر جوانان که از این ماحصل مسرورند نه پیام تبریک که یادآوری است . یادآوری تاریخ به پهنای اشتباهات آدمی و به خصوص ملت ما در چهار دهه اخیر و 150 ساله معاصر.

یادآوری وظیفه ای است که بر عهده ی همه ماست که "کلکم راع و کلکم مسول عن رعیته" ، مبادا بار دیگر همچون مرداد 1286 ، اسفند 1299 ، شهریور 1320 ، تیر 1330 ، 1341 ، بهمن 1357 ، خرداد 1376، بهمن 1378 ، تیر 1384، خرداد 1392 و دیگر تواریخ ریز و درشتی که خواستیم با رای در فضای باز به وضع موجود اعتراض خود را نشان دهیم از چاله ای به چاهی که به واقع “ چاه ویل" است استبداد را ریشه دار تر کنیم. مطالبه و پرسش و پرهیز از روحیه قهرمان پروری( که به تعبیر آ.خاتمی بزرگ ترین خیانت به کشور است) را در این منتخبین پیاده سازیم و روحیه استبداد( که باز هم به تعبیر آ. خاتمی از خود استبداد هم بدتر است ) را جانی دوباره بخشیم.

رای دادن در انتخابات به خصوص به کسان و جناحی که خود عاملان گرفتاری امروز ما بودند به خصوص با آن توهین بزرگی که رای مردم نشانه تایید نظام و رهبری خوانده شد ، از خود گذشتگی و ایثار و بخششی از سوی ملت بزرگوار ایران بود که در مقابل آن مظالم به نفع جناح مزبور به صندوق ها ریخته شد ، کاری که حداقل دل یا غرور من اجازه آن را نداد که چنان کنم ولی گمان می کنم که حداقل همه ما ( تحریمی ها و رای دهندگان) توانستیم بر قدرت طلبان بقبولانیم که مردمانی در این سرزمین هستند که علی رغم دل داشتن در گرو دین و ملت و حتی ارزش هایی که برای آن انقلاب کرده و جنگیدیم و شهید دادیم ؛ نسبت به قانون اساسی ، رهبری ، نظارت استصوابی و ده ها مساله بزرگ و کوچک معترض اند و خواستار اصلاح مسالمت آمیز آن اند. اما این امر ( یعنی تحریم یا رای معترضانه) که از 76 شروع و اکنون آخرین نوبت آن بود اول راهی است که باید طی کرد. راهی که باید حمایتش مشروط ، اعتراضش قالب ، پیگیری اش سخت ، عزمش جدی ، صبرش زیاد و از همه مهمتر اصلاحش واقعی باشد . به قول دکتر سریع القلم ( نقل به مضمون) اگر تصمیم بگیریم سالیانی در این کشور انتخابات را تعطیل و هزینه های گزاف مادی و معنایی اش را صرف ترویج و توسعه قانون و اخلاق نماییم ( که در آخرین اظهار نظر صریح و سریع خود بندهای ساده و جالبی منجمله رعایت قوانین راهنمایی رانندگی، استحمام کردن، چشم چرانی نکردن و...را اشاره کرده بود) ضرر نکرده ایم. 

پایان سخن آنکه بیاییم دموکراسی را از خانه و مدرسه و محل کارمان آغاز کنیم، به آرای یکدیگر احترام بگذاریم و نقد قدرت را با تمام توان و بدون واهمه ( به قول قدیمی ها نه زیر کرسی) ابراز کنیم. 

خوشا مرز ایران عنبر نسیم

که خاکش گرامی تر از زر و سیم

همه بوستانش سراسر گل است

به باغ اندرون لاله و سنبل است

 

و اینک این مائیم و عهدی که با خدای خویش و این ملت بزرگوار بسته ایم ( آخرین جمله سید محمد خاتمی در تحلیف ریاست جمهوری دور دوم )

علل ناراحتی از مشکلات

مشکلات چیست!؟

همه روزه ما انسان ها با مشکلاتی روبرو هستیم که بعضا و بنا بر وسعت آن به میزانی از اشتغال ذهنی ما را درگیر می سازند  بعضی عمری با ما سپری می کنند .

بیماری ها، مسائل مالی ، غربت ، خواستن ها و نتوانستن ها و ده ها مشکلی که بازگو کردنش به تک تک انسان ها بازگشته ، اما می توان آنرا در دسته بندی های نزدیک به یکدیگر منسجم ساخت.

از دیدگاه دینی ظاهرا علل شکل گیری این مشکلات در چهار وجه قابل بررسی است:

1) قضا و قدر الهی

2) آزمایش

3) نتیجه عمل

4) کفاره گناهان یا ارتقا مقام معنوی

5) معلول بودن رنج در علت دنیای مادی

ذیلا شاهد امثالی بر این مدعا از قرآن کریم به عنوان کتاب مبین و راهنمایمان ارائه می گردد که تامل بر آنها رهگشاست

وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ

قطعا همه شما را با چيزي از ترس، گرسنگي، زيان مالي و جاني، و كمبود ميوه‏ها آزمايش مي‏كنيم و بشارت ده به استقامت كنندگان!

سوره: 2 . بقره آیه: 155

كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ وَهُوَ كُرْهٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَهُوَ خَيْرٌ لَكُمْ وَعَسَى أَنْ تُحِبُّوا شَيْئًا وَهُوَ شَرٌّ لَكُمْ وَاللَّهُ يَعْلَمُ وَأَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ

جهاد در راه خدا، بر شما مقرر شده، در حالي كه برايتان ناخوشايند است. چه بسا چيزي را خوش نداشته باشيد، حال آنكه خير شما در آن است. و يا چيزي را دوست داشته باشيد، حال آنكه شر شما در آن است. و خدا مي‏داند، و شما نمي‏دانيد.

سوره: 2 . بقره آیه: 216

ذَلِكَ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيكُمْ وَأَنَّ اللَّهَ لَيْسَ بِظَلَّامٍ لِلْعَبِيدِ

اين دو به خاطر چيزي است كه دستهاي شما از پيش فرستاده (و نتيجه كار شماست) و خداوند، به بندگان (خود)، ستم نمي‏كند.

سوره: 3 . آل عمران آیه: 182

كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِينَةٌ

هر كس در گرو اعمال خويش است.

سوره: 74 . مدثر آیه: 38

وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا إِلَى أُمَمٍ مِنْ قَبْلِكَ فَأَخَذْنَاهُمْ بِالْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ لَعَلَّهُمْ يَتَضَرَّعُونَ

ما به امتهائي كه پيش از تو بودند (پيامبراني فرستاديم و هنگامي كه به مخالفت آنها برخاستند) آنها را به شدت و رنج و ناراحتي مواجه ساختيم شايد (بيدار شوند و در برابر حق) تسليم گردند.

سوره: 6 . انعام آیه: 42

لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِي كَبَدٍ

كه ما انسان را در رنج آفريديم (و زندگي او مملو از رنجها است).

سوره: 90 . بلد آیه: 4

اما بررسی درد و رنج از دیدگاه عرفای ما که کثرتا در زمان کهن با زبان شعر به مقصود می پرداختند و البته مدار منطقی ایشان خارج از موارد معنونه نیست ، اما به عنوان شاهد مثال به مواردی اشاره می گردد:

مرد را دردی اگر باشد خوش است

درد بی دردی علاجش آتش است( نیاز جوشقانی)

هر که در این بزم مقرب ترست

جام بلا بیشترش می دهند( حافظ)

مقام عیش میسر نمی شود بی رنج

بلی به حکم بلا بسته اند عهد الست( حافظ)

روندگان طریقت ره بلا سپرند

رفیق عشق چه غم دارد از نشیب و فراز( حافظ)

بنابراین اگر بیش از حد در متاعب به جزع و فزع گرایش داریم ، باید بر ضعف ایمان خود تاملی کنیم و بر خداوند غفار پناه آریم. بی مناسبت نیست که پایان سخن را به حدیثی کاربردی برای تزکیه نفس خویش بر مبنای عبادت مزین گردد:

امام صادق(ع) از پدرانش از امام علی(ع) روایت کرده که رسول‌خدا(ص) فرمودند: در بهشت خانه‌هایی هست که بیرون آن از درونش و درون آن از بیرونش پیداست. از امت من کسانی در آنجا اقامت می‌گزینند که سخن به نیکی بگویند، اطعام نمایند، آشکارا سلام کنند، دائما روزه‌دار باشند و در شب که مردم خوابیده‌اند، نماز بخوانند.

امام‌علی(ع) پرسیدند: ای رسول خدا(ص)! چه کسی از امت شما توان این امور را دارند؟

پیامبر(ص) فرمودند: ای علی(ع)! آیا می‌دانی نیکو سخن گفتن چیست؟ آن است که انسان در صبح و شام ده مرتبه تسبیح و تحمید و تهلیل و تکبیر بگوید و اطعام نمودن، نققه و مخارجی است که مرد به خانواده و عیال خود می‌پردازد و دائم روزه‌دار بودن به این معناست که علاوه بر روزه ماه مبارک رمضان در هر ماه سه روز را روزه بگیرد که ثواب روزه‌ همیشگی برای او نوشته می‌شود. مراد از نماز در شب هنگامی که مردم خوابند، این است که هرکسی نماز مغرب و عشاء و نماز صبح را در مسجد به جماعت بخواند، گویا تمام آن شب را از اول تا آخر شب زنده‌داری کرده است. مقصود از افشای سلام آن است که انسان در سلام کردن بر هیچ یک از مسلمانان بخل نورزد (معانی الاخبار، ص 250؛ الامالی الصدوق، ص 328، ح 5؛ وسائل الشیعه، ج 12، ص 60، ح 15646؛ بحارالانوار، ج 66، ص 369، ح 9 و ج 85، ص 7 و ج 94 ص 99)