مسمای نام نهادن روز ولادت حضرت معصومه (س) به عنوان روز دختر

در احادیث داریم که هر گاه خواستید زیارت حضرت زهرا(س) را بنمایید به زیارت حضرت معصومه بروید.

نقل است که شاه سعودی که در ایران به سر می برد برای همنشینی و دیدار با آیت الله بروجری(ره) مرجع بزرگ تقلید شیعیان جهان ابراز تمایل کرد ولی ایشان از به حضور پذیرفتنشان در قم طفره رفته و در پاسخ مریدان برای عدم این دیدار ، آن را به علت عدم اعتقاد پادشاه سعودی به زیارت حضرت معصومه در جریان سفر به قم دانستند که  قاعدتا نمی خواستند مستوجب پدید آمدن این برحرمتی گردند

عدم ازدواج حضرت را به دلیل قحط مردی همتراز مقام ایشان در عالم وجود برای همسری ایشان دانسته اند و  یقینا نیز شخصیتی چون ایشان که زیارت مضجع مطهرش با زیارت بانوی بی نشان عالم همتراز است را باید مردی چون مقام علی ابن ابیطالب همسان ایشان پدید می آمد تا فخر دامادی چنین دردانه ای را بر پیشانی زند

ذکر القاب و نسب ها و سبب ها و حتی جنسیت ها فقط ویژگی بازشناخت انسانها از یکدیگر و دلایلی همچون توالی نسل ، تفاوت عصر و بهانه ی بزم و دهها علم ناشناخته و یا کشف شده ی بشر را به همراه دارد، همچنان که قرآن می فرماید:

یا أیُّهَا النّاسُ إِنَّا خَلَقناکُم مَن ذَکَرٍ وَ أُنثَی وَ جَعَنَاکُم شُعُوباً وقَبَائِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکرَمَکُم عِندَاللّهِ أَتقَاکُم إِنَّ اللهَ عَلیم خبیر(سوره حجرات،آیه 13(

کوتاه سخن آنکه ، نام نهادن روز ولات ابوالفضل العباس به نام روز جانباز ، زینب کبری روز پرستار ، امام حسین روز پاسدار ، امام حسن هفته ی اکرام و دهها عنوان اینچنین فقط برای تجلیل خوبان عالم در کنار برگزیدگان الهی است و گرنه :

چند ازین الفاظ و اضمار و مجاز        

سوز خواهم سوز با آن سوز ساز

آتشی از عشق در جان بر فروز         

سر بسر فکر و عبارت را بسوز

عاشقان را هر نفس سوزیدنیست         

بر ده ویران خراج و عشر نیست

  در درون کعبه رسم قبله نیست         

چه غم از غواص را پاچیله نیست

 

پیامبر چهره ی رحمانی انسانیت

انتشار فیلم موهن در خصوص پیامبر عظیم الشان اسلام در کنار حوادث دیگری که در چند ساله ی گذشته در خصوص وهن جناب ایشان در دنیای پر رمز و راز کنونی و در دهکده ی جهانی اطلاعات رخ داده است ، بار دیگر لزوم شناخت این دُرّ زیبای بشریت را به انسانها نوید می دهد . این واقعه به خصوص برای جوانان نوپا و مستغرق در دنیا تکنولوژی روزگار نوین ، فتح بابی است تا با این تلنگر بدخواهان به شان والا و چهره ی رعنای ایشان توجهی دوباره نشان دهند ، چه آنکه:

عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد

محمد کودک یتیم مانده عبدالله که چهره ی درخشان و سیرت و ضمیر صافش اگر مختوم به پیامبری نمی گردید نیز وجودی بود بی بدیل در زمان خویش ، چه آنکه او برگزیده ی خدیجه بود ، ثروتمند قریش و از بزرگان شبه جزیره و دردانه ی ابوطالب بود ، بزرگ مکه. حتی بدخواهانی که سال ها پس از اعلان رسالتش با او جنگیدند ، به غیر از منادی که او از جانبش آمده بود با او بر سر چیز دیگری اختلاف نداشتند . راست بود و صادق. این را می توان از تاریخ گواه خواست . از آنجایی که  وقتی با هزاران نفر از یارانش وارد مکه شد، می توانست عوض آن همه آزار و اذیتی که کفار و مشرکان کرده بودند را سرشان بیاورد.
یکی از یارانش هم داد می زد:«الیوم، یوم الملحمه!» یعنی امروز روز جنگ است.
فرستاد جلویش را گرفتند. بعد به علی گفت بلند بگویید:«الیوم، یوم المرحمه!» یعنی امروز روز مرحمت و گذشت است.

پیامبر پس از جریان ابلاغ رسالتش با ده ها و صدها رنج ویران کننده از سوی دشمنان قسم خورده ی اسلام و شخص خویش مواجه می گردد ، اما هر گاه راه توبه و بازگشت پیش می آمد ، آغوش پیامبر برای پذیرش باز باز می نمود. نمونه های فراوانی در این موضوع را می توانیم در روزهای سخت و دشوار رسالت پیامبر مهر و محبت اشاره داریم. از بخشش وحشی تا صاحبان او(ابوسفیان و هند) تا داستان طائف و بخشش خالد و عَمر و عُمر که ای کاش در این فقره ی آخر تساحل و تسامح را به کنار می گذاشت و یکبار برای آنکه فاطمه اش ، پاره ی تنش و علی آن جان پیامبر در امان بمانند ، گناه مخالفتش را نمی بخشید.

خداوند رسول الله (ص) را اینگونه خطاب می فرماید که ای رسول ما، اگر تو اخلاق نیکو نداشتی مردم به دور تو جمع نمیشدند و پیامبر نیز می فرماید انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق و اما عجیب آنکه دین و پیامبری (اگرچه همه ی ادیان از یک ریشه اند و نام احمد نام جمله انبیاست)که بیش از همه در بسط و تبیین اخلاق و ارتقای فرهنگ انسانی و توجه به حذف تبعیضات جنسیتی ، نژادی ، قومی و حتی مذهبی کوشیده است ، اینگونه مورد بی مهری قرار می گیرد. محمدی که نامش و یادش و عشق و انتظار به ظهورش در همه ی ادیان ابراهیمی رفته است:

بود در انجیل نام مصطفی         

آن سر پیغامبران بحر صفا

بود ذکر حلیه‌ها و شکل او         

بود ذکر غزو و صوم و اکل او

طایفهٔ نصرانیان بهر ثواب         

چون رسیدندی بدان نام و خطاب

بوسه دادندی بر آن نام شریف          

رو نهادندی بر آن وصف لطیف

نام احمد این چنین یاری کند         

تا که نورش چون نگهداری کند

نام احمد چون حصاری شد حصین          

تا چه باشد ذات آن روح‌الامین

حجب و حیا و افتادگی محمد(ص) که نازپرود آسمان و زمین بود ، تا آنجا می رسید که در داستان دیدار اول بارش با جبرئیل چنان شد که مولانا می گوید:

مصطفی می‌گفت پیش جبرئیل          

که چنانک صورت تست ای خلیل

مر مرا بنما تو محسوس آشکار         

تا ببینم مر ترا نظاره‌وار

گفت نتوانی و طاقت نبودت         

حس ضعیفست و تنک سخت آیدت

گفت بنما تا ببیند این جسد         

تا چد حد حس نازکست و بی‌مدد

چونک کرد الحاح بنمود اندکی          

هیبتی که که شود زومند کی

شهپری بگرفته شرق و غرب را          

از مهابت گشت بیهش مصطفی

چون ز بیم و ترس بیهوشش بدید          

جبرئیل آمد در آغوشش کشید

اما در پایان داستان ، مولانا نقبی از اسرار جلیلش به میان می آورد که:

احمد ار بگشاید آن پر جلیل          تا ابد بیهوش ماند جبرئیل

وجود این نعمت بی بدیل چنان است که قرآن در سوره انفال در آيه 33 می فرماید:

وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُعَذِّبَهُمْ وَ أَنْتَ فِيهِمْ وَ ما كانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَ هُمْ يَسْتَغْفِرُون‏

ولى (اى پيامبر!) تا تو در ميان آنها هستى، خداوند آنها را مجازات نخواهد كرد و (نيز) تا استغفار مى‏كنند، خدا عذابشان نمی كند.

اگرچه مفسران در تفسیر این آیه سخن از وجود عذاب در صورت عدم حیات پیامبر برای مجازات قوم ایشان دانسته اند ولی مگر می توان پیامبر را حتی پس از آنکه جسمش در خاک آرمیده است ، مرده ای همچون من و ما دانست.وقتی وارد می شوی به آن صحن و سرا و سلامی می دهی به قبه الخضرا، انگار پیامبر را می بینی که ایستاده است و بر تو سلام می دهد ، سلامت را می گیری، احوالت می پرسد ، حاجتت را می دهد و اگر کمی بیشتر با او مانوس شوی شاید....

خوشا بحالت کاریکاتوریست دانمارکی و تو ای فیلمساز آمریکایی و تو ای کشیش تری جونز که محمد را خطاب خود کرده ای ، محمدی که آنقدر ماخوذ به حیاست که وقتی عرب جاهل از حجرات او را خطاب می دهد ، جلویش پای را دراز می کند ، رعایت ادب احوال او را نمی کند ، آن قدر محمد تحمل می کند که خدا آیه می فرستد تا دیگر چنان نکنند ، یا آن احوال یهودی را که بر روی او هر روز خاکروبه می افکند در روز غیبتش می پرسد و تفقدش می کند :

ای نوبهار عاشقان داری خبر از یار ما        

ای از تو آبستن چمن و ای از تو خندان باغ‌ها

ای بادهای خوش نفس عشاق را فریادرس        

ای پاکتر از جان و جا آخر کجا بودی کجا

ای فتنه روم و حبش حیران شدم کاین بوی خوش         

پیراهن یوسف بود یا خود روان مصطفی

ای جویبار راستی از جوی یار ماستی         

بر سینه‌ها سیناستی بر جان‌هایی جان فزا

ای قیل و ای قال تو خوش و ای جمله اشکال تو خوش         

ماه تو خوش سال تو خوش ای سال و مه چاکر تو را

لبیک یا علی(ع)

مقام رهبری

با سلام

دینداری به لطف سیاستهای مزورانه ی برخی از زراندوزان که سودای دنیایشان تنها پس از انقلاب از تاج و تخت به منبر و عمامه تغییر پیدا کرده است روز به روز در کشوری که قرنها ام القرای امت اسلامی بوده است تنزل پیدا کرده و دین چه در هسته ی خود که حاوی اصول حاکم و چه در پوسته و در قالب فروع عملا به ورطه ی استغراق رفته است.

حضرت آیت الله

دین مبین اسلام که سه دهه ی پیش تمرکز دهنده ی یک انقلاب مردمی حتی در جناح ناباوران به آن بود و موتور محرکه ی جوانانی سر از پای نشناخته که حدود یک دهه را نیز جان و مال خویش را فدای نگه داشت آن نمودند، امروز حداقل در صحنه ی اجرا و عمل دارای روحی زنده و حرکتی پاینده نیست.

واقعه ای که علت تدارک این نامه بود در میان دهها حادثه ای که قلب و جان مرا به عنوان یک علاقه مند به دین و آموزه های گران سنگ آن به درد آورده است قابل تامل برای جنابعالی که رهبر دینی و مذهبی این کشور و دارای مسئولیت قانونی در رهبری کشوری هستید ، می باشد.



Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA

در دو روز گذشته و به هنگامه ی نماز صبح در دو شهر توریستی اردبیل و آستارا و در کنار دهها چادر برپاشده ی مسافرین ، وقتی برای ادای این فریضه ی واجب الهی برخاستم ، نه تنها با قلت حضور افراد انگشت شماری که شاید در میان بیش از 1000 نفر حاضر در آن محدوده ی کوچک حضور داشتند برخورد کردم تاسف بار تر آنکه یا همچون بازار بزرگ آستارا با آن شهرت کشوری ، نمازخانه ای برای اداری نماز نبود و یا همچون پارک بزرگ شورابیل که محل تجمع ده ها که نه بیش از یکصد چادر مسافرتی گردشگران بود ، نمازخانه ی آن بسته شده بود.

ادامه نوشته

دین در محضر بزرگان

سالروز شهادت امام صادق تسلیت باد

سوال بسیاری از عوام این است که چرا روز شهادت امام صادق(ع) در میان شهادت دیگر ائمه تعطیل و این خسارت کاری و مالی برای کشور حادث گردیده است با این مقدمه به سراغ دینداری امام می رویم:

ادامه نوشته

مواضع بخردانه در خصوص انرژی هسته

حضور مقام رهبری

با سلام

انرژی هسته ای با تمام کاربردهای صلح آمیز و  حتی غیر متعارف آن حق مسلم و طبیعی هر ملتی است.همانگونه که هر کشور حق دارد در راستای اهداف تعیینی کشورش به سازندگی و عمران و آبادانی بپردازد ، حق دارد حتی برای دفاع از کشورش به ساختن بمب و سلاح نیز دست پیدا کند.

اما دنیای امروز ، دنیای گفتگوست و هر انسان عاقل و متدینی باید به استناد آیه ی شریفه ی "وَ بَشّر عِبادیَ الذینَ یَستمِعونَ القولَ وَ یَتبَعونَ أحسَنَه " و همچنین گواهی همه ی خردمندان عالم در راه منطق عمل نماید ، هر چند که ممکن است ، مخاطب او در این امر کُمیتی لنگ داشته باشد.

رئیس محترم قوه ی قضائیه در جلسه 23 فروردین ماه 1391 در جلسه ی شورای عالی قضائی  خطاب به غربی ها اینگونه استدلال می کنند که " این کشور‌ها اگر به دنبال بهانه‌جویی نیستند باید بدانند که وقتی که مقام معظم رهبری می‌فرمایند ما به دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم و به‌کارگیری آن را حرام می‌دانیم، سخن ایشان بالاترین تضمین است، چرا که این سخنان از سوی کسی مطرح می‌شود که مرجع دینی و سیاسی بسیاری از مسلمین دنیاست و تمام قوای نظام جمهوری اسلامی ایران نیز زیرنظر ایشان انجام وظیفه می‌نمایند."

این گفتار در سخنان دیگر مسئولین و مذاکره کنندگان ایرانی با طرف های خارجی هم مطرح گردیده است ، اما دریغ از اینکه با این استدلال ضعیف تنها شانس پیروزی در گفتگو را به دلیل محاط کردن خود در پیله ی اندیشه های نابخردانه از دست داده ایم.

هر شخصی که کمی با تفقه در تشیع آشنا باشد ، می داند که احکام ثانویه ی اسلام دچار تغییر و تحول است و موضوع آن به زمان و مکان و استدلال فقیه برمی گردد . با این استدلال ضعیف ، طرف مذاکره با سخره به ما می نگرد و ما را به خودمان تذکیر می دهد که "شما به اسلوب منطقی که می آورید ، واقف نیستید؟!"

از آن مقام محترم ، خواهشمندست به جهت حفظ کیان و اعتبار کشور جمهوری اسلامی ایران و حق مسلم مردم ایران در دستیابی به زندگی آرام و همراه با عزت و پیشرفت به مسئولینی که با چنین منطقی ضعیف ، نام و نشان ایران را به زیر  لگام می کشند ، تذکر و رهنمود صحیح خود را مبذول نمایید

 

فقر و ریشه های آن از دیدگاه قرآن

 

همواره دیدن صحنه های فقر در زندگی بشری برای آدمی صحنه هایی رقت انگیز و بعضا دلخراش بوده است که تحمل آن بدون آب روی در برخی زمان ها و دیدن برخی انسانها پیچانده شده در این احوال میسر نیست. اما از دیدگاه قرآن کریم ، این فقر دارای ریشه هایی است که راقم سطور به زعم سواد ناآگاهانه ی خود ، در موضوع به دست آورده است

 

نوعی از مشکلات برای تحقق آیه ی زیر است:
احسب الناس ان يتركوا ان يقولوا آمنا وهم لا يفتنون(عنکبوت- آیه 2(
آيا مردم پنداشتند كه تا گفتند ايمان آورديم رها مى‏شوند و مورد آزمايش قرار نمى‏گيرند

 

در این آیه ، علت برخی مشکلات که یقینا آزمایش و ابتلای فقیر در تحمل سختی ها و میزان گشاده دستی غنی در یاری جستن فقیر از آن جمله است جهت  آزمایشات و ابتلائات الهی است که هم فقرا و هم متملکین مورد آزمایش قرار گیرند

نوعی از فقرها و دارایی ها به دلیل زیر است:
و الله يقبض و يبسط و اليه ترجعون. (264 - بقره)
و خداست که تنگ مي گيرد و يا مي بخشد و بازگشت همه شما به سوي اوست.

 



نوعی از تفاوت ها نیز در آیه ی زیر نهفته است:
وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَى ﴿۳۹- نجم﴾
و اينكه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست

 

والبته منطق دیگر در خصوص این ناداری ها نیز در جای دیگری اینچنین آمده است:

وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِن يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَّا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ ﴿۲۷-شوری﴾

و اگر خدا روزى را بر بندگانش فراخ گرداند مسلما در زمين سر به عصيان برمى‏دارند ليكن آنچه را بخواهد به اندازه‏اى [كه مصلحت است] فرو مى‏فرستد به راستى كه او به [حال] بندگانش آگاه بيناست

وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ

فقیه عالی قدر حضرت آیت الله جوادی آملی(حفظکم الله)

با سلام و تحییات؛

اگرچه سلسه مباحث خیار خارج فقه آن مقام شامخ بر نیوش مومنین از رسانه ی ملی به همراه زمزمه های  مرجعیت فقهی جنابعالی لقب فقاهت را بر شما در صفت خطابه ظاهر نماینده است ، اما اشتهار شما در تفسیر قرآن کریم به همراه انتساب بی واسطه ی شما در تلمذ مقام سید الاستاد خویش ، مفسر کبیر قرآن کریم مرحوم علامه ی طباطبایی(طاب ثراهما) شما را در زمره ی عالمان این رسته یعنی تفسیر قرآن کریم که شامل معارف عمیق فقهی ، فلسفی ، کلامی ، حکمی ، عرفانی و دیگر علوم جلاله است ، نشانیده و تفضل جرعه نوشی از این معرفت عظیم را به شما هبه داشته است.

محاجه به واسطه ی علم کثیر شما و عمل قلیل حقیر میسر نیست ولیکن شاهد مثال هایی در خصوص موضوع حداقل برای برچیدن وظیفه ی امر به معروف و نهی منکر از حقیر خالی از لطف نمی باشد

وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاء بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ(توبه - 71)

و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مى‏دارند و از كارهاى ناپسند باز مى‏دارند

هر چند در عالم وجود نمی توان لزوما احاطه داشتن انسانی بر علم و کتاب و دانشی را به معنای عمل بر گفته ها و کردارهای آن علم و کتاب و دانش دانست چه آنکه شایدمی توان یکی از بزرگترین مفسران انطاق امیر المونین در کتاب شریف نهج البلاغه را جرج جرداق مسیحی دانست که علی رغم محفوظ داشتن بسیاری از جملات این کتاب در 200 بار مرور آن و همچنین انتساب او به عنوان یکی از مریدان این سخن و کلام همچنان در مذهب و ردای خویش بازمانده است. همچنین است مفسران بزرگ علم اخلاق و معرفت که خود گرفتار بی اخلاقی شده و مصداق آیت زیر گردیده اند که:

أَتَأْمُرُونَ النَّاسَ بِالْبِرِّ وَتَنسَوْنَ أَنفُسَكُمْ وَأَنتُمْ تَتْلُونَ الْكِتَابَ أَفَلاَ تَعْقِلُونَ ﴿۴۴- بقره﴾

آيا مردم را به نيكى فرمان مى‏دهيد و خود را فراموش مى‏كنيد با اينكه شما كتاب [خدا] را مى‏خوانيد آيا [هيچ] نمى‏انديشيد

سابقه ی روشن شما در عدم قرار گرفتن در زیر بیرق باطل و به خصوص نطق پایانی خود در آخرین نماز جمعه ی شهر قم و همچنین  بی حرمتی هایی که در قبال مواضع حقه ی شما در سال های گذشته صورت پذیرفته است ، شما را در مقام مثال فوق نگنجانیده و هماره در افوام عموم شما را مبری از اهل ظلم نموده است ، اما برخی خاصّه ی ارادتمندان در حقیقی یا تقیه بودن تایید شما بر مسئولین سیاسی و مذهبی کشور ابهام و آن را مستوجب تعطیل احکام قرآنی دانسته اند.

فارغ از دیدگاه های سیاسی و بدون استناد به حکم مرجعیت و مسئله ی ولایت فقیه که سطور فراوانی از شما در این خصوص به کتابت آمده است ، آیا حوادثی همچون اعدام های بی محاکمه و عجولانه ی ابتدای انقلاب و همچنین کشتارهای سال 67 که مورد اعتراض فقیه عالیقدر مرحوم منتظری قرار گرفت ، شکنجه های زجرآور ، رد صلاحیت نامزدهای انتخاباتی ، هجمه بر مطبوعات و شکستن قلم های نویسندگان ، عزل مرحوم منتظری و افترائات به ایشان ، عزل بنی صدر و افترای خیانت بدون محاکمه به ایشان ، طویل المدت کردن جنگ ، داستان آقای شریعتمداری و دهها خطای بنیانگذار انقلاب ؛ مجوز ترورهای مخالفین ، حوادث 18 تیر 1378 ، دستبرد در آرای مجلس ششم ، قتل های زنجیره ای ، حبس و شکنجه ی معترضین و مخالفین به وخیم ترین اوضاع ، حوادث سال 1388 ، توهین به مقام مرجعیت و وهن مرحوم منتظری و صدها اشتباه فاحش رهبری نظام حداقل برای قدری تفکر از سوی شما که سال ها با قرآن کریم و آیات متعدد آن مانوس بوده اید کفایت نکرده است تا حداقل نه در رد که در تایید ایشان ، سخن سرایی نکرده و راه و چاه را یکی نخوانید.

تعدد آیات ظلم به مقدار کیفیت آن از کوچکترین خطا تا بزرگترین آن را بارها در خلال سخنانتان به تفسیر رفته اید و مستحضرید که این صحیفه ی مقدس به چه  میزان بر این عنصر تاکید دارد ، چه را و که را ظالم می داند و چه عهدی از علما در مقابل ظلم گرفته است.

لاَ يَنَالُ عَهْدِي الظَّالِمِينَ ﴿۱۲۴- بقره﴾

پيمان من به بيدادگران نمى‏رسد

اصفات خاصه ی حق سبحانه و تعالی و ائمه ی معصومین که از دّر کلام شما برمی خیزد هنگامیکه با تمجید و تایید شما بر حضرات صدرالاشاره تمزیج می گردد ، مستوجب تشکیک در عظمت و بلندی آنان است ، چرا که قیاس حیّ و حاضر بر مصداق مثالی شما ممزوج گردیده و این هاله ی ابهام را به وجود می آورد که ذات اقدس حق بر چنین ظلمه ای رضایت و رفتار معصومین (علیه و علیهم افضل الصلوات) بر چنین مداری بوده اند.

الله الاعلم

 

 

 

 

تناقض در سخنان بنیانگذار انقلاب

اختلاف بین سخنان بنیانگذار انقلاب ، قبل و بعد از تشکیل حکومت بر کسی پوشیده نیست ، تا آنجا که بررسی صحیفه ی نور در دو چاپ قبل و بعد از سال 1368 نشان از محذوفات فراوان در این سند تاریخی ،نشان می دهد که این امر برای حافظان نشر آثار و تابعان پس از ایشان پذیرفته شده است و حتی در برخی از اوقات و از سوی یاران نزدیک ایشان مورد بهره قرار می گیرد.اصلی ترین نکته ی مورد اشاره از سوی تابعین و واثقین ایشان در این تناقض گویی وجود واقعه ی عسر و حرج بر مسلمین در دو فتنه ی داخلی و خارجی یعنی گروهک های شبه نظامی همچون اکراد و مجاهدین و در بعد خارجی گسیل ارتش تا بن دندان مسلح مزدور خارجی بود که در فاصله ی کوتاهی که از عمر ایشان پس از جنگ می گذشت با حذف برخی مقررات سخت گیرانه قبلی ، کشور را به علت ورود به فضای صلح و آرامش دعوت و مقررات حالت گذار را کنار زدند.

 

خدا رحمت کند مرحوم مهندس بازرگان را که در مقابل اصرار امام برای سپارش مسئولیتی در دولت موقت به دکتر بنی صدر ، می فرمایند:"من به کسی که در عمرش حتی یک مکتب خانه را اداره نکرده است ، مسئولیتی نمی دهم" اما ایشان بدون توجه به چنین نصیحت مصلحانه ای ، راه انقلاب نوپا را با تاکتیک آزمون و خطا گذرانند و بر این اساس تناقضات فراوانی را متحمل نظام نوبنیاد ایران نمودند.

تجربه ی کار اجرایی به خصوص در دوران اختناق و فشار که در یک دوره ی کوتاه با مرگ ، آوارگی و نیستی جمع کثیری از عوام و ترور عالی ترین مقام های کشوری و لشگری همراه می گردد را نمی توان با یک مدیریت چه بسا سطح عالی در یک گروه و شرکت 50 یا حتی 500 نفره مقایسه کرد اما به همین امر می توان بسنده کرد که معیار بین سخن و عمل قبل و بعد از قبول مسئولیت میان هر دو گسترده است، چرا که در عمل بسیاری از معیارهای ذهنی و پارامترهای محاسباتی به دلایل مختلف همچون اشتباهات سهوی محاسبه گر و یا متغییر بودن نظام هستی اعم از طبیعت ساکن یا متحرک ، طور دیگری عمل می نمایند.

جمع بندی پایانی از سه وجه سخنی که گذشت اگر بر یک کانون جمع آید ،خوشه چینی از کلام امیر مومنان(ع) است که  با درک خلق ضعیف انسان(خلق الانسان ضعیفا) می فرمایند : حق در میان سخن فراخ و در میدان عمل بسیار تنگ است . از این روست که باید عبرت را میوه ی چنین رفتارهایی بدانیم تا غزل سراییم:

جز تو یاری نگرفتیم و نخواهیم گرفت              بر همان عهد که بودیم بر آنیم هنوز

و در سراسر زندگی به اسارت چنین ابتلائات بزرگی دچار نشویم.زندگی فردی بسیاری از عوام نیز با چنین مقتضیاتی همراه است و چه بسا چون بر احوال دیگران که مبتلای به ایراد و خطا رفته اند خنده ای برآوریم ، جزای امتحان و ابتلایش را باید به رنج آوریم.

یا رب از ابر هدایت برسان بارانی               

                                      پیشتر زان که چو گردی ز میان برخیزم

 

میانجی اتحاد

آقای حاج شیخ علی اکبر هاشمی

سلام علیکم،

نقش محوری شما در بین علمای حکومتی و در صدر آنها مقام رهبری و علمای فقهی و حوزی که هر یک به ظن خویش ،شما را از واثقان خود می دانند و همه بر روی نفوذ و قدرت شما تاکید دارند ، مسئولیتی عمده برای شما در دو مسئولیت سیاسی و فقهی اقتضا می کند.

یکی از مسائلی که در چند سال گذشته و به خصوص سال جاری مستوجب افتراق در بین ملت مسلمان ایران گردیده است و می رود تا با بی تدبیری هر دو گروه به آتش برافروخته شعله ور گردد ، بحث ثبوت هلال ماه نو و برداشت های هر یک از گروه ها در این خصوص است.

تبلیغات فزاینده ی رسانه های بیگانه که این مسئله ی کوچک و قابل حل فقهی را به وجود اختلاف در بین مراجع تفسیر نموده بودند ، می تواند باعث کمرنگ شدن اتحاد بین احاد ملت و تضعیف همپیمانی ملی گردد ، چه آنکه عید بزرگ فطر در اثر این افتراق به کام مردم در سال جاری به تلخی گرایید و شاهد تفرقه در انجام مراسیم عید نه در کل امت بلکه در یک شهر و حتی یک خانواده بودیم.

نقش شما در مجاب داشتن اتحاد بین مراجع در این خصوص چه در ابعاد فقهی و چه ابعاد ملی می تواند ضامن این اتحاد و در پس آن همگرایی بین مسلمین و ملت مسلمان ایران گردد ، مبرهنا جنابعالی با درک وضعیت منطقه و تیزی شمشیر از روی بسته دشمنان علیه ملت ایران ، در این خصوص به ایفای نقش تاریخی خود عمل خواهید کرد

وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَاءهُمُ الْبَیِّنَاتُ وَأُوْلَـئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ.

یدالله مع الجماعه

محضر مقام رهبری

باسلام

دینی که  در وجه ی اجتماعی دارای حکم و روال نباشد را نمی توان آئینی جامع دانست ، چرا که فرد در درون اجتماع می بالد و گذران خود را در آن آغازیده و به پایان می رساند.

دین بزرگ اسلام با درک این حقیقت بزرگ ، آئین و مکتبی را متشکل از دساتیر فردی و اجتماعی موزون داشته و در این میان برای اتحاد گرویدگان به خویش مناسک و مراسیمی را همچون اعمال عظیمی حج ، اقامه ی نماز و آئین مسجد ، خمس و زکات ، جهاد و مسئله ی مبتلابه امروز ما ، سرور اعیاد متبرک را مفروض داشته است.

عید بزرگ فطر و قربان از اعیاد بزرگ مسلمین است که در جشن و سرور و بزرگی و پاسداشت آن بین کلیه ی مسلمین اتحاد غیرقابل گسستی در دیرینه تا کنون نمود داشته است، لیکن متاسفانه در سال های اخیر و به واسطه ی نگاه تک بعدی علمای حاضر به مسلئه ی ثبوت هلال ماه نو ، تلخی افتراق در کام مسلمین بروز نموده و عملا ندای "نسئلک به حق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا " افتراق را تجربه کرده است و با شقه داشتن مسلمین ، حلاوت این عید بزرگ را تلخ نموده است

پایکوبی رسانه های بیگانه و در صدر آنها بنگاه سخن پراکنی بی بی سی در اظهار و اعلام هفت رای مرجع عالی در مخالفت با شما ، این سوال را برمی انگیزاند که آیا مراجع عظام تقلید از درک خطرات این افتراق و بهانه به دست دشمنان دادن در این موقعیت خطیر ناتوانند؟!

هر چند اعلام تعطیلی دو روزه به مناسبت عید سعید فطر با پیشنهاد دولت و تصویب مجلس که مبرهنا تایید جنابعالی را به همراه داشته است و همچنین سخنرانی شما در خطبه ی دو سال پیش عید فطر و تبیین ریشه ی فقهی موضوع به جای دامن زدن به اختلافات سیاسی ، ثواب این اتحاد را متوجه جنابعالی ساخته است ، لیکن انتظار می رود که جنابعالی با نگاهی جامع بر موضوع در خصوص چنین مسائلی ،اصل را بر مصلحت نظام و آئیین نهاده و با تمسک به زمان امام در مستند قراردادن فتوای قاطبه ی علمای قم به جای تشکیل ستادهای استهلال و رای موثقان و موکلانتان ، آتش این فتنه را خاموش دارید.

وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْكُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَيْكُمْ إِذْ كُنتُمْ أَعْدَاء فَأَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِكُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَكُنتُمْ عَلَىَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَكُم مِّنْهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللّهُ لَكُمْ آيَاتِهِ لَعَلَّكُمْ تَهْتَدُونَ

اتحاد رمز پیروزیست

حضور محترم حضرت آیت الله حاج سید علی سیستانی(دام عزه)

باسلام وتحییات

عدم تمسک شما به علمای متقدم و متاخر در خصوص مساله ثبوت هلال نو اگرچه جای تعجب دارد ، لیکن به دلیل وجود ابعاد فقهی موضوع ورود به آنرا در حیطه و گلیم فکری خویش نمی دانم ، هر چند هنوز خاطره ی حرام اعلام داشتن برخی از سوغات فرنگی در میان مسلمانان از سوی مراجع دینی از ذهن و زبان تاریخ خروج نکرده است و به نظر می رسد دعوای چشم مسلح و غیر مسلح نیز در همین راستا بین فقهای معاصر تا سال ها گریبانگیر وحدت مسلمین باشد.

 اعلام تعطیلی دو روزه ی شوال از سوی دولت که در پس بروز چنین اختلافاتی در اعلام عید همراه بوده است ، ثواب اتحاد و نزدیکی بین مسلمین را به سوی مصوبان و مسببان آن سوق داده است تا ریشه ی اختلاف کمتر بروز و ظهور داشته باشد.

هشدار علمای مقیم انگلستان در  هفته ی گذشته مبنی بر وجود تفرقه میان مسلمین که به الطاف مراجع محترم به تفرقه میان تشیع نیز سرایت کرده است در خیل هشدارهای دیگر مسلمین نیز ظاهرا بر شما کارگر نیفتاده است و اصرار شما بر فردی بودن شئونات این احکام و بستگی آن به مقلد ادامه دارد.

حضرت آیت الله

اجتماعی بودن برخی احکام دین همچون برپاداشتن نماز ، ایتای زکات ، حج و مسائلی در این زمره بر هر عقل ناقصی نیز مبرهن است ، چه آنکه شارع مقدس با تبیین وجود عید که در ادبیات اجتماعی یک واقعه ی جمعی محسوب می شود و همچنین حرام اعلام داشتن  روزه که از محبوب ترین اعمال نزد اوست ، مفهوم اتحاد را برای ما معنا می دارد ، چه آنکه وجوب نماز عید در زمان حضور معصوم و خواندن دعای قنوت و ندای "نسئلک به حق هذا الیوم الذی جعلته للمسلمین عیدا "  که همگی بر اجتماع عید بر مسلمین حکایت دارد ، نشان از اراده ی شارع بر اتحاد عید بر مسلمین است و مسئله با اوقات صلاه متفاوت است.

حضرت آیت الله

محصور نمودن شما از جمع به بهانه ی موج ترور و خشونت در عراق توسط جمعی که فی الحال و به دلیل غیر شفاف بودن وضعیت اطلاع رسانی از سوی دفتر و بیت شما ، وثاقتی از حسن نظرشان در دسترس نیست ، ریشه ی چنین برخوردهای سلبی و فتاوی شگفت آوری از سوی جنابعالی است که در آن صلاح و فلاح اتحاد و نزدیکی و مودت در بین مسلمین نادیده مانده است و چنین اتفاقات نامیمونی رخداد کرده است.

حضرت آیت الله

مصداق آیه ی چنگ زدن به ریسمان الهی در زمان کنونی از فتوای مراجع امروز باید برخیزد و گناه تشت ها و اختلافات مذهبی امروز چه در جهان اسلام و چه در بین ادیان و همچنین میان ملت ها که آثار رقت بار آن در کشتار مسلمانان میانمار ، اشغال عراق و افغانستان و در دیگر مظالم بر مسلمانان ریشه دوانده است در چنین تصمیمات غلطی از سوی بزرگان برخاسته است ؛ جسارت کنید و از برافروخته شدن چنین آتش های زیر خاکستری ممانعت کنید و بیگانگان و معاندان را که در این امر و بروز اختلافات سر از پا نشاخته و مدام در رسانه های دیداری و شنیداری خود خبر از تحلیل این اختلاف را می دهند ، مایوس کنید

الیوم یئس الذین کفروا من دینکم فلا تخشوهم و اخشون