ائمه جمعه

حجت الاسلام آقای حاج علی اکبری

ریاست شورای سیاست گذاری ائمه جمعه

با سلام؛

اگر چه مسئولیت به خصوص در نظام اسلامی تبریک و شادباش ندارد چرا که موجبات وزر و وبال دنیا و کم ترین قصور مورد عقاب اخری است ، اما به هر حال قرار گرفتن در چنین جایگاهی می تواند برای استواری و پرشوری نماز جمعه که با توجه به بعد سیاسی و بالطبع مناقشه انگیز بودن آن جزء اعمال مهجور دین مبین اسلام علی رغم تاکیدات موسع قرآن کریم و احادیث ائمه معصومین علیهم السلام قرار گرفته ، باشد.

البته بعید دانسته که اولا مرقومه مزبور به دست جنابعالی رسیده و سپس مطالعه شده و نهایتا به نظر آید و مهمتر آنکه اصولا ریاست بر چنین جایگاهی ضامن و رافع درخواست های اینجانب (و محتملا بخشی از جامعه ) باشد لیکن به مصداق وظیفه امر به معروف، مشروحا تقاضای منظور ایفاد می گردد:

جایگاه نماز جمعه به دلیل خطبه های سیاسی آن هماره در سال های متمادی مورد توجه حاکمان بوده تا بتواند مواضع حکومت را ضمن خطبه ها تبیین کند.اما همین رویکرد موجب گردیده است که از منظر برخی مومنین عدالت امام که شرط وجوبی قرارگیری در مسند امامت است زیر سوال رفته و امام جمعه که باید ملاذ و ملجأ مومنین باشد با رفتاری سیاسی و حزبی مورد نقد قرار گیرد.

بر جایگاهی که روزگاری فقهایی نامدار چون مرحومان طالقانی و منتظری (رحمه الله علیهما) و دیگر علمای نامدار در اقصی نقاط کشور قرار می گرفتند امروز روحانیونی نشسته اند که جز مجیز قدرت نمی گویند و شاید همین امر بود که فقیه و مفسر ارجمند حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظ الله) را نیز همچون برخی دیگر از بزرگان به وداع از چنین جایگاهی کرد و برخی دیگر از علما قدیما و جدیدا به این راه رفتند.

حتما نکته مزبور منقول از بسیاری است و یقینا آن شورا نیز به طبق روال قصدی بر تغییر نداشته و یا اصلا چنین اختیاری ندارد لیکن حداقل می تواند گوشی شنوا بر نقدها و بررسی منطق سخن را داشته باشد که اگر جایگاه نماز جمعه با انتخاب روحانیون وارسته و به دور از تعصبات سیاسی که مورد اعتماد و وثوق کثرت مردمان شهر می باشند برای هر کوی و برزن انتخاب شده و صفوف نماز جمعه فارغ از اختلافات سیاسی و حزبی صرفا به ادای نمازی پرشکوه از حضور حداکثری بیانجامد ضمن عمل به حکمی الهی موجبات تقویت اجتماعی و ارتباطات مومنین و تقویت نظام می گردد و روال کنونی به اضمحال تدریجی این عمل عبادی که امروز نیز شاهدیم فی المثال در تهران چند میلیونی ، صفوف نمازش با همه اجبارها و تشویق های به دانش آموزان و کارمندان و نظامیان به چند هزار نفر در مصلا نمی رسد؛ منجر نگردد که یقینا همه دست اندرکاران و مسئولین امر در این قضیه مقصر و در پیشگاه خداوند متعال ضامن هستند.

امیدست به تغییر روال های گذشته راهی به صورت اصلاح باز گردد.

أُرِيدُ إِلَّا الْإِصْلَاحَ مَا اسْتَطَعْتُ وَمَا تَوْفِيقِي إِلَّا بِاللَّهِ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَإِلَيْهِ أُنِيبُ (هود-88)

 
 

 

 

 

خداوندا مرا آن ده که آن به

ایران در تلاطم است.
شاید این جمله ای است که بتوان بهتر با آن ارتباط برقرار کرد. بحران های ماه های اخیر که همگی از اتفاقات ساده به یک موضوع ملی تبدیل شده است در چند ماه اخیر ظهور و بروز داشته است.زلزله ، آتش سوزی ، اعتراضات ، انتخابات ها ، سقوط هواپیما ، مصاحبه ها ،  مرگ بزرگان نظام و غیره که هر کدام می توانست فقط یک پدیده ساده باشد هر کدام ابعاد ملی به خود گرفت.

ادامه نوشته

سنگ


روی نان هم سنگ خورده بود و دستم سوخت.
هر وقت که دستم را سنگ سنگک می سوازند ،هرچند کمی آزرده می شوم اما بیشتر خوشحال می شوم چرا که یاد پدر می افتم به قریب سی سال پیش.
در گذر بازارچه شاهپور با پدر در سنگکی که بودیم نمی دانم از فضولی بود یا خود بزرگی که از چهارپایه بالا رفتم تا نان را بردارم و دستم به سنگ خورده و سوخت.
تا به منزل پدر می خندید و من نق می زدم و خوب اشکم هم که همیشه بر در مشک است.
شاید پدر به لسان گواهان, خاص بود و یاد او همچنان به این قریب سی سال در دل های بسیاری به خصوص اقربایش نهفته است اما به گمانم همه پدران و مادران و همه خویشان برای همگان عزیز و یادشان خاطره انگیزست اما این جامعه امروز ماست که دارد کم کم به "سنگ" ممثل می شود.
بگذریم از آسایشگاه های سالمندان و نگوییم از جدال های جسته و گریخته, ببینیم در جامعه مان چه می گذرد.
از فرزندانی که راه مهاجرت پیش گرفته اند تا به خیال خود یا آینده ای بهتر برای خود بریزند یا خوشوقتی فرزنداشان را بسازند ، نیز می گذرم و آدم هایی که خود را محصور خانواده چند نفره شان کرده اند ؛ جز سالی چند یادی از ارحام شان نمی کنند؛روی سخنم با آدم هایی است که انگار یادشان رفته است انسان اند.
برایم سوال بود که چگونه است توفیق بزرگ حک نام مترجم بسیاری از قرآن ها و مفاتیح هایی که سال هاست جای جای لحظات عرفانی و دینی این سرزمین را پر کرده است به نام مرحوم الهی قمشه ای (ره) شکل گرفته است.روزی پسر (دکتر محی الدین "حفظ الله") از پدر می کرد و می گفت پدر بسیار یاد محرومان بود فی المثال اگر کودکی بی چیز را در گذری می دید شاید هفته ها بعد یادی از او می کرد که بالاخره سرنوشت آن کودک چه شد یا آن نیازمند به چه سر منزلی رسید!؟
با این همه فقیر و غنای ما ، این همه دردمند و توان ما ، این همه مستضعف فکری و سواد ما آیا ما سنگ نشده ایم!؟
و شاید به قول قرآن کریم ، سخت از سنگ که بعض ما (دور از خوانندگان سطور) ،  والدین و ارحام و شهر و میهن و کیش خود را گذاشته و راحت خود را گرفته ایم.

ثُمَّ قَسَتْ قُلُوبُكُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِكَ فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً ۚ وَإِنَّ مِنَ الْحِجَارَةِ لَمَا يَتَفَجَّرُ مِنْهُ الْأَنْهَارُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَشَّقَّقُ فَيَخْرُجُ مِنْهُ الْمَاءُ ۚ وَإِنَّ مِنْهَا لَمَا يَهْبِطُ مِنْ خَشْيَةِ اللَّهِ ۗ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ
سپس دلهاى شما بعد از این سخت شد. همچون سنگ، یا سخت تر! چرا که پاره اى از سنگها مى شکافد، و از آن نهرها جارى مى شود. و پاره اى از آنها شکاف برمى دارد، و آب از آن تراوش مى کند. و پاره اى از خوف خدا (از فراز کوه) به زیر مى افتد. و خداوند از آنچه انجام مى دهید غافل نیست.(بقره/74)

ادامه استفتائات رهن و اجاره

کد استفتاء: 669071
موضوع: رهن و اجاره
————————— 

پرسش: با سلام و آرزوی سلامتی برای معظم له

اگر موجر بنا به موازین شرعی مورد تایید معظم له (بیع خیاری یا قرض بدون شرط اجاره و...) ملکی را به اصطلاح امروزین رهن و اجاره دهد (فی المثال 30 میلیون رهن"قرض" و 1 میلیون اجاره) و در پایان سال توافق شود به جای پرداخت اجاره ماهیانه (که در پایان سال در مثال مذکور 12 میلیون می شود) از مبلغ رهن(یا قرض یا فی بیع خیاری) به مبلغی بیش از اجاره مزبور کاسته شود(مثلا به جای 12 تومان که از ودیعه یا رهن یا قرض باید قاعدتا کسر شود 14تومان در آخر سال از آن مبلغ کسر شود و 30 میلیون اول سال بدهی موجر به مستاجر به 16 تومان تقلیل یابد)؛ فرض مزبور متشرعانه است یا خیر. 


 

بسمه تعالى

سؤال روشن نيست

موفق باشید

www.sistani.org
دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی سيستانى - بخش استفتائات

 

 


 

با سلام؛

فرض کنید که ملکی به صورت اجاره و رهن (چون معظم له احتیاط واجب مقرر فرمودند به مرجع اعلم پس از ایشان رجوع کرده ام) به مبلغ 10 میلیون رهن(قرض) و 100 تومان اجاره به مدت یک سال رفته است.

موجرعوض دریافت ماهیانه 100 تومان که نهایتا یک میلیون و دویست تومان در آخر سال (100 ضربدر 12) می شود با مستاجر توافق می کند که ماهیانه این مبالغ را دریافت نکرده و به جای آن ، عوض 10 میلیون رهن(قرض) به او 8.5 میلیون تومان برگرداند (یعنی کمی بیشتر از مبلغ کل اجاره ها را که باید ماهیانه قبض می کرده ، از ودیعه (رهن/قرض) کسر کند و به او برگرداند )

 

رهن کل :10 تومان

اجاره ماهیانه:100 تومان

اجاره سالیانه: 1.200.000 تومان

توافق: عوده رهن با فرض کسر کمی بیش از مبلغ اجاره ماهیانه در صورت عدم دریافت ماهیانه

مبلغ عوده رهن در انتهای سال: 8.5 میلیون

 


 

 

بسمه تعالى

اشكال ندارد

موفق باشید

www.sistani.org
دفتر مرجع عالیقدر آقای سید علی سيستانى - بخش استفتائات