اسماعیل مذبح و آتنای مذبوح در تراژدی مضیع
برای من که اصلا رسانه های تصویری را دنبال نمی کنم، در گروه های تلگرامی به دنبال اخبار نمی گردم و علاقه مندی به موضوعات حوادث سایت ها ندارم ؛ اطلاع یافتن از ابعاد این حادثه تلخ نشان از عمق فاجعه دارد.
ماجرا آن قدر تکان دهنده است که پرداختن به آن نیز اشک را در چشم و بغض را در گلو می فشارد ولی نمی توان از آن به این راحتی ها گذشت. شاید آتنای بعدی ، دختری از جنس من و بدتر آنکه اسماعیل بعدی خود من باشم که اعاذنا الله منها و اياكم وجميع المسلمين
تا روشن شدن ابعاد واقعی گزارش این حادثه هولناک باید به انتظار نشست تا حداقل به بتوانیم به حکم ظاهر بگوییم: نحن نحکم بالظاهر والله یتولی السرائر؛ اما آنچه تاکنون روشن شده و بین است آن است که دختر بچه ای زیباروی و حاصل از یک عمر چشم انتظار در خانواده ای نسبتا فقیر در شهری کوچک در منطقه ای سنتی توسط یک انسان معمولی که کسب و شهرتی به اندازه خود داشته است به انگیزه ای و به طرزی قجیع به قتل رسیده است و احساسات میلیون ها انسان در این قضیه جریحه دار و دل های زیادی داغدار گشته است.
قاتل متهم به چندین فقره دیگر قتل و مظنون و ظاهرا شهره به نزول خواری است ، حکمی که قرآن در باره آن می فرماید:
الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ(بقره- 275)
كسانى كه ربا مى خورند، (از گور) برنمى خيزند مگر مانند برخاستن كسى كه شيطان بر اثر تماس، آشفته سرش كرده است
و مقتول(خردسال) و خانواده او متهم به کم کاری و کم توجهی در شرعیات و آموزش به فرزند؟!
دولت و حکومت هم که همیشه یک سر قضیه اند به بی موالاتی در انجام وظایف.
متهم مردی متاهل است که معاشرتی خفیف هم با خانواده مقتول داشته است و اگرچه درباره روابط خانوادگی او نکاتی منفی مطرح می شود اما ظاهرا مثل همه ما آدم ها زندگی عادی داشته است.
اینها همه نکاتی است که در رابطه با این تراژدی می دانیم و می دانیم که این حوادث تلخ در همه جای دنیا امکان بروز و ظهوری مشابه دارند، می دانیم در جهان سوم که نیروهای قضائی سرگرم رسیدگی به پرونده های پوچ و بیهوده اند ، پرونده های بزرگ معطل مانده است، می دانیم وقتی دولت و بزرگان کشور مشغول دعوای سیاسی برای کسب قدرت هستند ، اشتغال و ازدواج و زیر زمینه های چنین مشکلاتی بروز می کند، می دانیم وقتی حس مسئولیت پذیری از انسان ها رخت بربندد و دانش مند و فرهنگ پرور ما برای متاع قلیل دنیا مام میهن را رها کند ، کسی برای پرورش علم و فرهنگ در کشور باقی نمی ماند و می دانیم و می دانیم و می دانیم اما ظاهرا نمی دانیم که :
اولا همه ما انسان ها در معرض آزمایش و خطریم. خطری که در آن عباد و زهاد و بزرگانی در چاه مذلت رفته و یک عمر پرهیز را به لحظه ای فروخته اند
ثانیا غرور ، منیت ، اکل مال شبهه، نگاه ناروا، سخن ناپسند ، استماع قول حرام و . . . راه های نفوذ خطاهای بزرگ در انسان است
ثالثا بی توجهی به چیزهایی که فکر می کنیم نمی توانند ما را محصور خود سازند ، نقطه و نطفه ی زمین گیر شدن ماست. امروزه اخلاق و پایبندی به شرعیات (در همه ملل و نحل) توسط هجمه ی ماهواره ها ، شبکه های اجتماعی ، سایت ها ، رسانه ها و غیره توسط متون، تصاویر و پیام ها و اندیشه ها مورد هجوم قرار گرفته است و ما کم کم داریم همگی به سمت کند شدن باورهایمان پیش می رویم و نتیجه آن را در اعمال جامعه خود می بینیم
پایان سخن آنکه برای آتنا جز آرامش و برای خانواده اش جز صبر و برای اسماعیل جز جزای عمل چیز دیگری نمی توان انتظار داشت اما برای خودمان می توانیم مراقبه بیشتر را آرزو کنیم
77
همه از دست غیـــــــر ناله کنند