اسماعیل مذبح و آتنای مذبوح در تراژدی مضیع

برای من که اصلا رسانه های تصویری را دنبال نمی کنم، در گروه های تلگرامی به دنبال اخبار نمی گردم و علاقه مندی به موضوعات حوادث سایت ها ندارم ؛ اطلاع یافتن از ابعاد این حادثه تلخ نشان از عمق فاجعه دارد.

ماجرا آن قدر تکان دهنده است که پرداختن به آن نیز اشک را در چشم و بغض را در گلو می فشارد ولی نمی توان از آن به این راحتی ها گذشت. شاید آتنای بعدی ، دختری از جنس من و بدتر آنکه اسماعیل بعدی خود من باشم که اعاذنا الله منها و اياكم وجميع المسلمين‎

تا روشن شدن ابعاد واقعی گزارش این حادثه هولناک باید به انتظار نشست تا حداقل به بتوانیم به حکم ظاهر بگوییم: نحن نحکم بالظاهر والله یتولی السرائر؛ اما آنچه تاکنون روشن شده و بین است آن است که دختر بچه ای زیباروی و حاصل از یک عمر چشم انتظار در خانواده ای نسبتا فقیر در شهری کوچک در منطقه ای سنتی توسط یک انسان معمولی که کسب و شهرتی به اندازه خود داشته است به انگیزه ای و به طرزی قجیع به قتل رسیده است و احساسات میلیون ها انسان در این قضیه جریحه دار و دل های زیادی داغدار گشته است.

قاتل متهم به چندین فقره دیگر قتل و مظنون و ظاهرا شهره به نزول خواری است ، حکمی که قرآن در باره آن می فرماید:

الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ(بقره- 275)

كسانى كه ربا مى ‏خورند، (از گور) برنمى ‏خيزند مگر مانند برخاستن كسى كه شيطان بر اثر تماس‏، آشفته ‏سرش كرده است‏

و مقتول(خردسال) و خانواده او متهم به کم کاری و کم توجهی در شرعیات و آموزش به فرزند؟!

دولت و حکومت هم که همیشه یک سر قضیه اند به بی موالاتی در انجام وظایف.

متهم مردی متاهل است که معاشرتی خفیف هم با خانواده مقتول داشته است و اگرچه درباره روابط خانوادگی او نکاتی منفی مطرح می شود اما ظاهرا مثل همه ما آدم ها زندگی عادی داشته است.

اینها همه نکاتی است که در رابطه با این تراژدی می دانیم و می دانیم که این حوادث تلخ در همه جای دنیا امکان بروز و ظهوری مشابه دارند، می دانیم در جهان سوم که نیروهای قضائی سرگرم رسیدگی به پرونده های پوچ و بیهوده اند ، پرونده های بزرگ معطل مانده است، می دانیم وقتی دولت و بزرگان کشور مشغول دعوای سیاسی برای کسب قدرت هستند ، اشتغال و ازدواج و زیر زمینه های چنین مشکلاتی بروز می کند، می دانیم وقتی حس مسئولیت پذیری از انسان ها رخت بربندد و دانش مند و فرهنگ پرور ما برای متاع قلیل دنیا مام میهن را رها کند ، کسی برای پرورش علم و فرهنگ در کشور باقی نمی ماند و می دانیم و می دانیم و می دانیم اما ظاهرا نمی دانیم که :

اولا همه ما انسان ها در معرض آزمایش و خطریم. خطری که در آن عباد و زهاد و بزرگانی در چاه مذلت رفته و یک عمر پرهیز را به لحظه ای فروخته اند

ثانیا غرور ، منیت ، اکل مال شبهه، نگاه ناروا، سخن ناپسند ، استماع قول حرام و . . . راه های نفوذ خطاهای بزرگ در انسان است

ثالثا بی توجهی به چیزهایی که فکر می کنیم نمی توانند ما را محصور خود سازند ، نقطه و نطفه ی زمین گیر شدن ماست. امروزه اخلاق و پایبندی به شرعیات (در همه ملل و نحل) توسط هجمه ی ماهواره ها ، شبکه های اجتماعی ، سایت ها ، رسانه ها و غیره توسط متون، تصاویر و پیام ها و اندیشه ها مورد هجوم قرار گرفته است و ما کم کم داریم همگی به سمت کند شدن باورهایمان پیش می رویم و نتیجه آن را در اعمال جامعه خود می بینیم

پایان سخن آنکه برای آتنا جز آرامش و برای خانواده اش جز صبر و برای اسماعیل جز جزای عمل چیز دیگری نمی توان انتظار داشت اما برای خودمان می توانیم مراقبه بیشتر را آرزو کنیم

 

جوابیه سامانه ای-استخدام

با عرض سلام خدمت شما آقای عمادالدین عظیمی

از اینکه زمان خود را صرف نوشتن این متن زیبا و متاسفانه تلخ نمودید از شما کمال تشکر و قدردانی را داریم و متاسفانه تجربیات شما منحصر به شما نیست و سایر کارفرمایان نیز با چنین مواردی مواجه میشوند و صحبتهای جنابعالی عین واقعیت بوده و حرف حق است. ما در سامانه �ای-استخدام� طی سالهای گذشته همواره سعی کردیم که فرهنگ سازی هایی در این زمینه انجام دهیم از سیستم رزومه سازی که در سایت طراحی کردیم که در عین سادگی بسیار شکیل میباشد تا نوشتن راهنمای رزومه نویسی و آداب و اصول مصاحبه در شرکتهای خصوصی گرفته تا کتاب از آگهی استخدام تا مصاحبه و گزینش که راهنمای نوشتن رزومه خدمت شما ارسال میشود. متاسفانه ما بعنوان یک سامانه اینترنتی قادر به تغییر نگاه و روش عملکرد یک جامعه ۸۰ میلیونی نیستیم و نمیتوانیم کم کاری سیستم آموزشی و فرهنگی کشور را به تنهایی جبران کنیم.

برای دانلود کتاب �راهنمای رزومه نویسی� میتوانید روی لینک ذیل کلیک کنید:

 (بلاگفا اجازه انتشار لینک را نداد می توانید در سامانه �ای-استخدام� به دنبال آن بگردید )

 

 

در نهایت وضعیت کار و اشتغال کشور را میتوان در یک جمله خلاصه کرد:

 

�مشکل کشور ما اشتغال نیست فرهنگ کار میباشد�

 

البته ما نا امید نیسیتم و تمام سعی خود را همانگونه که تا به امروز انجام دادیم از این پس نیز انجام خواهیم کرد تا بتوانیم با فرهنگ سازی این موارد را به مرور بهبود بخشیم.

 

با احترام

� مدیریت سامانه ای-استخدام�

 

توضیح:رنکینگ سایت مزبور به نقل از سایت http://www.alexa.com

Global Rank
Global rank icon 3,865 993

Rank in Iran

Iran Flag 77  

دردنوشته ای برای اشتغال

 

مدیریت محترم سایت وزین "ای استخدام"

با سلام؛

چندی پیش جهت احراز شغل مدیر فروش شرکت (که از شرکت های معتبر و فعال با حدود 50 نفر پرسنل در قزوین می باشد) به آن سامانه محترم مراجعه و نتیجه آن سیل فراوانی روزمه به ایمیل های شرکت بود . پس از گذشت مدتی برای احراز شغل کارمند بخش فروش نیز آگهی درج گردید و آن قدر تماس و ایمیل زیاد بود که روال عادی را از شرکت سلب کرد. اخیرا نیز برای سمت مدیر آموزش برای آن سایت محترم ، درخواستی ارسال شد و به واقع استیصال مرا در بررسی تعدد روزمه ها به همراه داشت.

آقای مدیر

مشکل این همه جویای کار و این حجم ارسال رزومه (که کثرتا متناسب با مناصب شغلی ما نبودند) شما ، خود ایشان ، دولت و ما نیستیم. بودند رزومه هایی که در هر سه یا هر دوی این آگهی ها مشترک و برای هیچکدام نیز متناسب تشخیص داده نشدند و از این نیز بگذریم که ما به غیر از سایت شما از طریق کاریابی های مهم استانی نیز اقدام به درخواست داده و از آن طریق هم افراد مختلفی مراجعه کرده بودند و نهایتا نیز به افراد محدودی برای انتخاب آخر رسیدیم.

مشکل آنجاست که سیستم افراد را به این روال کشانیده است که هر گاه به آگهی استخدامی (ولو نامرتبط با توانمندی و علاقه مندی شان) برخورد کردند ، به دنبال آن بروند و از این نیز بگذریم که در این مدت ، چه بسیار افرادی که برای استخدام به ما سفارش شدند؟!(انگار ما شرکتی دولتی هستیم و می خواهیم با جناح بازی و یارگیری، برای خودمان مرید جمع کنیم).

مشکل آنجاست که تعدد افراد مراجعه کننده که واقعا به دنبال کار برای گذران زندگی باشند چندان نیست و همگی با اشتغال های کاذب و فصلی و یا مشغولیات دیگر یا تکفل پدر و همسر مشغول ارتزاق هستند.

شنیدم که سال ها پیش احدی از توریست ها که اوضاع کار را در کشور ما دیده بود اینگونه می گفت که خدای ما با خدای شما متفاوت است و اگر ما در کشورمان روزی کار نکنیم ، حتما از گرسنگی می میریم ولی ظاهرا کار کردن در کشور شما نوعی تنفنن است (نقل به مضمون)!!!

فردی از متعدد روزمه های دریافتی که به او دوستانه درخواست ارائه ی یک روزمه شکیل و مناسب و در موضوع داده بودم به عصبیت (حداقل از برداشت من در نوشتار) می گفت که :"شکیل بودن روزمه مهم نیست و مهم توانمندی است که من دارم!!!" و عجیب این است که درصد بالایی از افرادی که قرار بود به عنوان مدرس ICDL فعالیت کنند نه بلد بودند که رزومه ای در قالب word و PDF ارائه کنند و یا اصلا ایمیل اختصاصی نداشتند و یقینا وقت زیادی از من که می توانست جهت بررسی روزمه های واقعی و مناسب صرف شود به مشاهده و بررسی رزومه های بی محتوای آنها گذشت و حتما تعدادی رزومه مناسب در این امر از دست رفته است.

از دیگر نکات جالب اینجاست که حدود 7-8 نفری را که به مصاحبه دعوت کردیم در تماس اول یا تلفنشان خاموش بود یا در شهر حضور نداشته و سفر را به قرار مصاحبه ترجیح می دادند.

القصه آنچه گمان می کنم که باید متقاضیان اشتغال و به خصوص کاربران جویای کار آن سایت وزین بدانند آن است که در کشور ما با همه آمارهای نگران کننده در خصوص وضعیت اشتغال ، همه بنگاه ها نیاز به کارمند و نیروی توانمند و خبره دارند . نه آنکه فکر کنند مهندس و متخصص و پزشک و حقوق دان و... متخصص که حتی از آبدارچی و نظافت چی و منشی و مشاغل با سطح پایین گرفته تا کارمند اداری و فروش و تکنسین در سطوح میانی و افرادی با تخصص های مناسب و با بهره از روابط عمومی خوب ، رفتار حرفه ای ، کاربری ساده رایانه ، دارای یک بیان و نوشتار معمولی و خلاصه آدمی با توانمندی های عادی برای هر بنگاه اقتصادی نیاز است

آدم هایی که در این 10-15 سال به شرکت ما مراجعه کرده و استخدام نشده است (مجموعا در این سال ها حدود 500 نفر در شرکت ما حضور داشته اند و به نظرم می رسد حداقل حدود 5 هزار نفر (بر اساس مشاهدات من از روزمه های موجود) به شرکت ما مراجعه کرده و رزومه فرستاده و تقاضای اشتغال داده اند)بعضا دارای این نواقص بوده اند:

الف) توانایی ارائه یک رزومه از خودشان قبل از مراجعه نداشته اند و یا اگر اجبارا روزمه ای از خود ارائه کرده اند ، روزمه ای بسیار ضعیف از حیث قالب  ، نوشتار و توانایی ها ارائه داده اند

ب) روزمه ها و فرم هایی که در شرکت ما به عنوان پرسش نامه استخدام تکمیل کرده اند بسیار ضعیف و پر از جاهای خالی بوده است و نمی توانند داشته های خود را ارائه دهند

ج) از بدایت و بر اساس توانایی و علاقه مندی خود درخواست شغلی را تکمیل نکرده اند و صرفا یا از فشار مالی یا مشکلات تنهایی و بیکاری و یا برای تفریح به دنبال کار می گردند

د)کارجویان احساس می کنند که شرکت ما و دیگر شرکت های خصوصی ، احدی از شرکت های دولتی یا خصولتی است که با سفارش پذیری یا کرنش نگری می خواهد follower جذب کند و بعدها از این جمعیت استفاده کند در حالیکه شرکت های خصوصی حتی با نزدیک ترین افراد خانوادگی خود در کار تعارف نداشته و سفارش پذیر نیستند

ه) نوع پوشش ، نوع مذاکره و برخورد ، زمان حضور و آیتم های اولیه ی یک قرار ملاقات کاری را رعایت نمی کنند

 

سخن برای گفتن از حدود 12 سال تجربه مستقیم با متقاضیان استخدام بسیار است ولی کم گویی و گزیده گویی به بیش از این اختصار ایجاب نمی نماید و چند جمله پایانی جان مطلب همه کارفرمایان بخش خصوصی به کارجویان است که :

خود را برای مشاغل آماده کنید و سپس به شرکت ها برای استخدام مراجعه نمایید ؛ ما به کارمندان زیادی نیاز داریم.

اطلاع رسانی

پس از اطلاعیه سازمان تنظیم و مقررات ارتباطات رادیویی از راه اندازی سامانه ای جهت اطلاع از تعدد سیم کارت های تلفن همراه به نام اشخاص در سایت زیر، اقدام به استعلام از این سایت نمودم و در کمال تعجب ثبت سیم کارت های نامرتبط با خودم را در آن مشاهده کردم. پس مراجعه به دفاتر اپراتوری متوجه شدم با سوء استفاده از شماره ملی ام ، دو سیم کارت در سه سال گذشته به نام من ثبت و از آنها استفاده می شود که سریعا نسبت به ابطال آن اقدام نمودم .

پیشنهاد می کنم با توجه به اوضاع امنیتی کشور و همچنین تبعات سنگین سوء استفاده از خطوط مزبور ، همگان در این مساله اقدام نمایند

http://mobilecount.cra.ir/index.php

قرآن و احکام

در پاسخ به فایل سخنرانی آقای محمد مجتهد شبستری در خصوص بشری و زمانی خواندن احکام قرآنی :
البته اثبات این سخن که مصحف شریف صرفا حدود هفتاد آیه را به عنوان احکام احصا داشته است از قرآن شناس و متدینی همچون مرحوم بازرگان برمی آید که:
بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ
خزانه ای به کف ز گنج قارون بیش
لیکن در کنار این مدعا, هیچگاه سخن از تعطیلی حدود و احکام مصرح در کتاب از سوی ایشان نشد, چرا که به قول علما, اجتهاد در مقابل نص باطل است.
شاید اگر مدعای دکتر سروش درباره خواب یا رویا بودن قرآن برای پیامبر  که البته مصداق" وَمَا كَانَ هَٰذَا الْقُرْآنُ أَن يُفْتَرَىٰ مِن دُونِ اللَّهِ " است, محور بحث و قبول و نکول قرار گرفته یا به ادعای مشرکین و کفار  سحر و شعر خواندن آن به پذیرش آید یا قران را جز "اساطیر الاولین" بدانیم راحت بتوانیم درباره قرآن و موضوعات آن بحث کرده و به نتیجه برسیم ولی وقتی به گواه "تاریخ تمدن" حالات پیامبر در موقع وحی دگرگون گشته و محمد صل الله علیه و آله هیچگاه در تاریخ دروغ گو و خائن شمرده نشده بود, به صدق وحی بودن آیات پی بریم و هارمونی و بیان و پیشگویی و معجزات  و از همه مهمتر تقدس و الهی بودنش را برای مسلمانان بپذیریم, آن موقع است که باید محتاط تر با دانسته ها و متکی به علم خود درباره اش اظهار نظر کنیم که به قول خواجه:
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
رهرو گر صد هنر دارد, توکل بایدش
حداقل موضوعاتی که می توان به صورت اجمال, قرآن را بررسی کرد در چند دسته است:
برهان و امثال برای اثبات توحید, ایضا در مساله نبوت, ایضا معاد,اخلاقیات و تواصی به آن, احکام؛ در کتابی موجز, کلاسیک, آسان فهم و صریح و شفاف.
از قرار فکری روشن فکران آیات عبادی و احکامی صرفا مربوط به زمانه خویش  و کثرتا منسوخ و مطرود است. سلسله آیات معادی هم محتملا با مثل و خیال و شایدها همراه است. توحید هم که در مواجهه با مسیحیت و زرتشت کمیتش لنگ زده و معلوم نیست مطابق آنچه در قرآن آمده, یقینی باشد. نبوت هم که عملا در "صراط های مستقیم" هدم شده و صرفا می ماند اخلاق و آن حدیث معروف "انی بعثت..." از طرفی عده ای هم سند این حدیث را تشکیک و بعضی قاعده  ظن الصدوری احادیث را به مبنای جامعیت کل دانسته و از طرف دیگر اخلاق هم در مواجهه با احکام روز به مسلخ نسخ رفته است و گویی آیه"  مَا نَنسَخْ مِنْ آيَةٍ أَوْ نُنسِهَا نَأْتِ بِخَيْرٍ مِّنْهَا أَوْ مِثْلِهَا" قرارست به جای خالق در دست مخلوق باشد. فی المثال ربا به عنوان امر ضد اخلاقی به دلیل اجتهاد زمانه اخلاقی شده, ارتشا به عنوان حق التحبیب و غیبت و تهمت به عنوان حق گویی و غیره شمرده می شود, لذا این سوال پیش می آید که کجای این کتاب مقدس و اصلا چرا قابل رجوع است و طبیعتا علت مسلمانی زیر بار سوال می رود و اصلا چرا باید چنین مواردی که قرار به بهره از آنها برای ده, بیست یا نهایتا صد سال بوده است با این همه اوصافی که در مورد وحی از مراتب انتخاب نبی تا نزول فرشته و حالات پیامبر و سپس کتابت و تحفظ بوده است, پدیدار گشته و اگر چنین است, چه نبی و آفریدگار عبثی!!!
حال اگر به قضایای جور دیگری نگریسته شود و بیان گردد که امثال بیان های مزبور اجتهاد فقهی می باشد (و اگر از گمان که مصداق " وَمَا يَتَّبِعُ أَكْثَرُهُمْ إِلَّا ظَنًّا ۚ إِنَّ الظَّنَّ لَا يُغْنِي مِنَ الْحَقِّ شَيْئًا" نباشد )اولا بر قاعده" اعلم فاعلم " طبیعتا علمای بزرگی خلاف این نظریات و بر مبنای ظاهر و روح قرآن اجتهاد کرده و غلبه بر اکثریت  و اجماع است. ثانیا چه بسیار احکام و نظریاتی جسورانه در تاریخ فقاهت توسط فحول و نوابغ اعصار ارایه و نهایتا امروز به عنوان نظرات قالب ماندگار شده است, لیکن :
دلایل قوی باید و معنوی
نه رگ های گردن به حجت قوی
و به نظر می رسد چنین تفاسیری مصداق " وَلَمَّا يَأْتِهِمْ تَأْوِيلُهُ" است.
نکته آخر نیز آنکه چنین مباحثی, کار طلبگی و مناسب محقق و فاطر از هوای نفسانی است که کار او بحث و درس و تفکر باشد و نه مجمع عام و نقل محفل جوانان و این روزها تلگرام و غیره که اندک اعتقادات مردم نیز مورد مخاطره آید.
لذا اگرچه زیره به کرمان برده, لیکن به مصداق " وَذَكِّرْ فَإِنَّ الذِّكْرَىٰ تَنفَعُ الْمُؤْمِنِين " به پندهای قرآن کریم درباره خودش  که هر کدام مکفی برای رد تصنعی بودن و زمانه ای بودن قرآن است ، کلام را خاتمه می دهم که:
اِنَّ هذَا القُرءانَ یَهدی لِلَّتی هِیَ اَقوَمُ اسراء – آیه 9
وَ نُنَزِّلُ مِنَ القُرءانِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمةٌ لِلمؤمِنینَ اسراء – آیه 82
کِتابٌ اَنزَلناهُ اِلَیکَ لِتُخرِجَ النّاسَ مِنَ الظُّلُماتِ اِلَی النُّورِ ابراهیم – آیه 1
وَلا رَطبٍ وَ لا یابِسٍ اِلّا فی کِتابٍ مُبینٍ انعام – آیه 59
ذالِکَ الکِتابُ لا رَیبَ فیهِ هُدًی لِلمُتَّقینَ  بقره – آیه 2
وَ ما اَنزَلنا عَلَیکَ الکِتابَ اِلّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذی اختَلَفُوا فیهِ نحل – آیه 64
نَزَّلنا عَلَیکَ الکِتابَ تِبیاناً لِکُلِّ شَیءٍ وَ هُدیً وَ رَحمَةً وَ بُشری لِلمُسلِمینَ نحل – آیه 89
قُرءاناً عَرَبِیّاً غَیرَ ذی عِوَجٍ لَعَلَّهُم یَتَّقُونَ زمر – 28
کِتابٌ اُحکِمَت ءایاتُهُ ثُمَّ فُصِّلَت مِن لَدُن حَکیمٍ خَبیرٍ هود – 1
اِنّا اَنزَلنا اِلَیکَ الکِتابَ بِالحَقِّ لِتَحکُمَ بَینَ الّناسِ بِما اَریٰکَ اللهُ نساء – 105
وَ هٰذا کِتابٌ اَنزَلناهُ مُبارَکٌ فَاتَّبِعُوهُ وَاتَّقُوا لَعَلَّکُم تُرحَمُونَ  انعام - 155

شب ، سکوت ، کویر

 

دنیای عجیبی داریم.به قول مولانا:

 

آن یکی خر داشت پالانش نبود / یافت پالان گرگ خر را در ربود

 

در حالیکه ابداعات و اختراعات معاصر بشری می توانست به عاملی جهت راحت ایشان مبدل گردد، لیک عدم بهره صحیح از آنها موجبات کج رفتن این راه گشته و عملا :

در میان خانه ، گم کردیم صاحب خانه را.

خیلی خوشحال بودم وقتی بر اثر ابتکارات جدید این سال های اخیر ، ارتباطات آن قدر سهل و وسیع گردیده است که نه تنها مجالست حضوری و امری مترقی تر مثل تلگراف و بعد ها تلفن که  دیگر مثل شبکه های اجتماعی اورکات و فیسبوک یا ابزارهای نسبتا سخت کاربری مثل ایمیل و غیره  برای ارتباطات که امکاناتی سهل الوصول و همگانی همچون شبکه های اجتماعی مبتنی بر آی دی های تلفن همراه در دسترس همگی قرار گرفته است. لذا از وایبر و واتس اپ و لاین گرفته تا تلگرام سخت مشتاقم نموده بودند که از این وسیطه ها جهت تقریب قلوب دوستان و ارحام بهره گرفته و از احوال ایشان مطلع باشم.

اما تبدیل این وسایط به محفلی برای دامن زدن به شایعات ، تشدید غیبت در غیاب مومن، تظنین اتهام به افراد و از همه بدتر ابطال وقت انسان به امور باطله ؛ نوعا محسنات را تبدیل به سئیات نموده و سلب توفیق در ادای امور فوق الذکر را موجب گردیده است.

از طرفی پاسخ های امری جهت ادای معروف و نهی ای از منکرات نه تنها کارساز نیست که مصداق به مناقشه نبودن به مثل ، مشابه آیه زیر گردیده است:

   

 وَلَا تَسُبُّوا الَّذِینَ یدْعُونَ مِن دُونِ اللَّـهِ فَیسُبُّوا اللَّـهَ عَدْوًا بِغَیرِ عِلْمٍ : و کسانی را که )مشرکان (به جای خدا می پرستند دشنام ندهید؛ مبادا آن ها( نیز) از روی دشمنی و جهالت خدا را دشنام دهند. (الانعام: ۱۰۸)

در حالی به خصوص در این وسایط هیچ سخنی غیبت شمرده نمی شود که :

ابوذر می فرماید، از رسول خدا(ص) پرسیدم که غیبت چیست؟ حضرت فرمودند:" غیبت عبارت است از اینکه نسبت به برادرت چیزی بگویی که او از آن خوشش نمی آید.

ابوذر پرسید: حتی اگر این صفت و ویژگی در او باشد؟- باز هم غیبت، به حساب می آید؟- حضرت فرمود:" اگر- آن صفت- در او باشد، غیبت است؛ والا تهمت به حساب می آید."

و همچنین است ادامه حضور در چنین وسایطی چرا که :

امام علی(ع) فرمود:" گوش کننده به غیبت، نیزغیبت کننده است."

از طرفی چون توان من برای دفاع از برادران مسلمان در مقابل سیل غیبت ایشان قوی است ولی برای جهت معذوریت های اخلاقی محافل مزبورنمی توانم اقدامی شایسته نمایم، مصداق سخن زیر می شوم که:

از رسول خدا(ص) آمده است:" ای علی! کسی که نزد او برادر مسلمانش غیبت شود و بر یاری کردن برادرش- دفع غیبت او- توانا باشد و او را یاری نکند، خداوند او را در دنیا و آخرت رسوا می کند."

متاسفانه کثرت مطالب گروه های مزبور آغشته به اباطیل و شایعات گردیده است ، شایعاتی که به قول فرمایش مولا کلام، این چنین ایجاد شده اند:

علي(ع) در نهج البلاغه مي فرمايند« ولکن يُوخَذُ مِن هذا ضِغثٌ و من هذا ضغث فَيُمزجان مردم قسمتي از حق و قسمتي از باطل را گرفته و در هم مي آميزند و از اين راه ، باطل را به خورد مردم مي دهند.

در تعاریف شایعه آورده اند:

شایعه عبارت است، از یک گزاره ویژه و گمانی که ملاکهای اطمینان بخش رسیدگی در آن وجود نداشته و معمولاً به صورت شفاهی از فردی به فرد دیگر انتقال می‌یابد.

در علم ارتباطات، "شایعه را گفتمان‌های غیر رسمی و نامعتبر و در نتیجه نهایی اطلاعات وارسی نشده می‌دانند که در چند مرحله در چارچوب نظام ارتباطی پرورانده شده‌است و از آنجایی که اطلاعات در هر مرحله دست به دست شده‌است، اغلب تحریفاتی در آنها صورت می‌گیرد. ممکن است بعد از چندین بار تحریف، محصول نهایی به کلی با آنچه در ابتدای کار منتقل شده متفاوت باشد"

لذا کثرت این شایعات که متاسفانه جهت گیری های آن خواسته یا ناخواسته مقابل دین است بر آیه زیر بر می گردد:

 

إِنَّما يَفْتَرِي الْكَذِبَ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْكاذِبُون - سوره نحل آيه 105

 

خداوند عاقبت همه ما را ختم به خیر گرداند. 

 

فرصت ما نیز باری بیش نیست

 

 نزدیک سی سال پیش میهمانی غریبه توسط یکی از آشنایان به منزل مان آمد. پدر برای تدارک ایشان به اندرون رفته بود و من در کنار آن دو میهمان نشسته بودم. متدوام و آهسته از این میهمانی در رنجش بود و احساس راحتی نمی کرد، به هر حال غریبه بود و برای اول بار و آن هم نزدیک ظهر و برای ناهار به یک میهمانی بدون دعوت آمده بود و از آن سو واسطه اش که با ما قوم و خویشی داشت می گفت که این صاحب خانه با دیگران فرق می کند و اندکی صبر، سحر نزدیک است.

عصر که شد آن میهمان ناخوانده که محو اخلاق و میهمان نوازی مرحوم پدر شده بود از کنار پدر جدا نمی شد و به قول معروف دل نمی کند. هر چند که هنوز دو هفته بیشتر از آن ملاقات نگذشته بود که برای سلام و احوال پرسی به منزل تلفن کرد و بیچاره ندانست که یارش سفری بود!؟

اما ای مهربان ترین مهربانان عالم به ممثلی گویند پسری در صحرا پدر از دست داد و چون تجهیز و تکفین نمی دانست به سراغی چوپانی رفت تا به مدد او ، پدر را به خاک سپارد. چوپان خود متصدی امر کفن و دفن میت شد . شب پدر به خواب پسر آمد و از حال خوش خویش و دعایی که چوپان در حق آن کرد سخن گفت . پسر در پی چوپان رفت و راز خوابش را پرسید.

چوپان گفت : وقتی نماز بر او می خوانم ، گفتم ای خدای مهربان، اگر این میت میهمان من بود برای او امشبی را گوسفندی قربانی می کردم و تو خود دانی که چه او را خواهی داد.

وقتی سفره رمضان ات را پهن می کردی، ما از ترس قوت و قوّت بی مقدار خویش از برکات بی مثال آن غافل بودیم و اکنون که به لحظات آخر آن می رسیم تاسف می خوریم که چه میهمانی را داریم بدون بهره و حظ ترک می گوییم. میهمانی که تو میزبانش باشی و خوانی که تو ترتیب داده ای کجا و ما کجا

گرشبی درخانه جانانه مهمانت کنند

گول نعمت را مخور مشغول صاحبخانه باش

 

 

 

فساد فردی، فساد سیستمی

 مقام رهبری

آقای خامنه ای

با سلام؛

راجع به فساد؛ در صحبتهای دوستان هم بود، بیرون هم شنفتم که میگویند. ببینید؛ نگاه من، دید من، این است که فساد در کشور سیستمی نشده. هر کس میگوید سیستمی است بیخود میگوید. فساد سیستمی یک چیز دیگر است. فساد سیستمی در زمان حکومت طاغوت بود؛ سیستم به طور طبیعی فسادآور و فسادپرور بود، یعنی باید آدم میگشت تا آدم سالم در آن پیدا میکرد؛ امروز این‌جوری نیست؛ البتّه فساد هست، فسادهای بدی هم هست، [امّا] موردی است و باید برخورد بشود. (دیدار با دانشجویان- 17-3-96)

 

 

ادامه نوشته