عدو شود سبب خیر ، اگر خدا خواهد

هر چند که معمولا امامت نماز میت  را به خصوص در مورد علما به نزدیک ترین و شناس ترین عالم (خواه فاضل تر و یا قریب تر از منظر فکری) می سپارند و شاید نیکو این بود که این مهم در نماز بر پیکر آقای هاشمی توسط شخص دیگری همچون سید حسن یا آقای خاتمی و یا حتی آقای روحانی صورت پذیرد ، اما با این استدلال که  همه مردمان ایران (از راست و چپ و بدون خط فکری خاص) و حتی نزدیکان هاشمی حتما به دلیل مسئولیت ها و مشغله های متعدد هاشمی محتملا دل چرکینی هایی از او داشتند که البته به زعم بنده و به گواهی آمار شرکت مردم در انتخابات ها از آن کاسته و به اقبال ایشان و گذشت از خاطرات گذشته روی آورده است، خیری بود که  این نماز ناقص (که یاد آور این حدیث است که اگر بالفرض محال کافر به بهشت رود ، مسلمانی که در خود حقد و کینه از برادر مسلمانش داشته باشد بویی از بهشت را استشمام نخواهد کرد. )بدون مهمترین فراز آن و کوبیدن به مضراب "عفوک" ادا شود تا موجب گردد که همهمه و بلوایی برپا شده  و آنانی که تاکنون نیز با جملات عربی و عمدتا ناشنیده این نماز نامانوس بودند به این جمله در مورد او روی آورند که :اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا

پدرخوانده رفت

به یاد نمی آورم در درگذشت مسولان و حاکمان جز برای مرحوم منتظری و نلسون ماندلا تاسف خورده باشم و حتی برای ایشان طلب مغفرت هم کرده باشم. اما هاشمی نفر سوم بود. برای هاشمی نیز گریستم, آخر او زیاد اهل گریه بود. اشک هایی که قبلا نیز با او در بقیع, مصیبت خوانی های نماز جمعه های محرم, آخرین نماز جمعه اش, تاریخ خوانی اش از امیرکبیر جاری گشته بود, این بار نیز با مرگ او دوره گشت. برای هاشمی نیز به جهت ایران هم گریستم, مردمان و زندانیان و سیاسیون نخبه ای که او ملجا و ملاذشان شده بود و اکنون تنها مانده اند. هاشمی جزو معدود چهره های سیاسی عالم بود که به هر اندیشه ای که داشت در مقابل دوستانش ایستاد و دل مخالفانش را به دست آورد و گویی دگردیسی او در دهه آخرین عمرش رخ داده بود و من نیز جزو این توصیف بودم.هر چند هنوز معتقدم که اشتباهات هاشمی را هیچ چیزی نمی تواند پوشش و پاک کنی باشد که بنیان کج ساخته او تا ثریا می رود, اما جسارت بازگشت او به سوی مردم و اعتراف به اشتباه و سعی جبران او را نیز همسان همان خطاهایش, سخت سترگ بود. به هر حال این تشییع و پیام ها و حضورها نشان دادند که دشمنان دیروز و امروز او به حکم" فاذکروا امواتکم بالخیر " از او گذشتند و خلاف امام میتش ندای " اللهم انا لا نعلم منه الا خیرا " سر دادند.

عضین

در پاسخ به عکس نوشته ای که در آن به گونه ای اعتراضی, عدم تقبل لقب شهادت برای احدی از کشته شدگان جنگ که بهاییت را اختیار کرده بود, نوشتم:
وَمَن يَبْتَغِ غَيْرَ الْإِسْلَامِ دِينًا فَلَن يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الْآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ

و هر کس جز اسلام (و تسلیم در برابر فرمان حقّ،) آیینى براى خود انتخاب کند، از  او پذیرفته نخواهد شد. و او در آخرت، از زیانکاران است.(آل عمران/85)
سپس پاسخی از سوی عزیزی دریافت کردم که:
این مصداق قرار دادن آیات قرآن در هر چیز صحیح نمی باشد و مثل کسانی است که قرآن را تکه تکه(عضین) کردند. بلکه آیه در جای خود وبا توجه به آیات قبل و بعد آن و سیاق کلی سوره تفسیر می شود و آیات را نمی توان به هرموردی تسری داد.
سپس پاسخ تفضیلی زیر را مهیا کرده ولی صرفا به بند اول اکتفا کردم :

 
أعاذنا الله من شرور أنفسنا و سيّئات أعمالنا
...
اولا تذکر و یادآوری همیشه خوب و فعل حسن است به خصوص از جانب مومنین و مومنات
ثانیا امر عضین و نومن به بعض و نکفر به بعض, بیشتر در خصوص کفار و منافقین مصداق دارد که امیدست حقیر مصداق آن نباشم
ثالثا اینکه هر امر تخصصی به صاحب تخصصش سپارده شود بسیار خوب و منطقی است, فی المثال در امر فنی, مهندسی, پزشکی و غیره چنین است ولی وقتی این را به دین محدود کنیم هم فساد به بار می آید و هم تفقه و تجهد از بین می رود, فی المثال اگرچه مفسر معاصر حضرت آیت الله جوادی آملی از شاگردان اعظم علامه (طباطبایی) است و معتقدست که علامه از نوادر و فحول مفسران تاریخی است ولی این دلیل بر اشکال وارد کردن شان بر تفسیر المیزان نبوده و تفسیر تسنیم بدیع تر از المیزان است, اگرچه به سرحد آن نرسد. بنابراین اصرار به تحدید امر دین به خصوص قرآن در عده ای مفسر و آن هم مجددا گزینشی منتخب داشتن تفاسیر, امری به مراتب غیر دینی تر به نظر می رسد تا اشکال وارد کردن به یک برداشت دینی و درج آیتی از قرآن. فی المثال اینکه بیان شود امر شهادت از یک بهایی مقبول شارع مقدس نیست و برای آن هم شاهد مثالی آورده شود, دینی تر است یا اینکه گفته شود مخاطب متهم به عضین کردن قرآن است ؟!
همچنین این نوع تخصصی کردن و تحدید دین مثابه کلیسا, موجبات غیر قابل دسترس کردن دین و صرفا مقدس داشتن آن شده و تفکر را به عنوان رسول باطنی از متدینان مسلوب می دارد.
رابعا همانگونه که مستحضرید در طول تاریخ تفاسیر متعددی از مفسران بزرگی (از لحاظ شهرت به علم و تقوا و استنباط و تفقه ) آمده که بعضا با یکدیگر تناقضاتی داشته اند, حال کدام را باید مبنا گذاشت و کدام را رد کرد!؟ یعنی معیار مبنا گذاشتن یک تفسیر چیست ؟ اگر بخواهیم بگوییم فی المثال تفسیر الف صحیح و تفسیر ب غلط است و عمر یا زید صحیح یا غلط می گویند باز هم دچار قضاوت شده ایم و متهم به عضین!!!

بنابراین و کوتاه سخن آنکه اگرچه همه باید مراقبه در خصوص چنین تذکاری داشته باشیم ولی بهترست به جای اینکه راه اندیشه را ببندیم, راهی دیگر بگشاییم.

نقدی بر سخنان خطیب دهه اول محرم مسجد امام حسن علیه السلام

بسمه تعالی

داعی عالی و خطیب معالی

حجت الاسلام سالارفر

سلام علیکم

حقیر با توفیق استماع منابر خطبا بدون تعارف به بعض و حتی خواص مستمعین منبر شما در مسجد امام حسن علیه السلام عرضه داشتم که به حمدالله بهره از این منبر حداقل برای من بیش از خیل منابر شهر ولو کثرت مجالس کشوری (پخش در صدا و سیما) بوده است و تاییدیه آن را هم با اشارت سر از صدیق فاضل و ارجمندتان اخذ کرده ام.

چه امسال و چه در دو سال ماقبل الحق و الانصاف هم در احکام و هم بیان روایات و حتی ذکر مصایب نکات بدیع و کاربردی مطرح گردید که مورد رجوع مومنین و مومنات بود، طیب الله انفسکم.

ادامه نوشته

IBS  یا روده تحریک پذیر

چند ماهی می شد که احساس ناهضمی غذا می کردم و سعی می کردم این مسأله را با اطعام نمک قبل و بعد غذا و یا تناول برخی جوشانده ها و ادویه جات و تغییرات رژیمی, اصلاح کنم. قلیان را هم که تفریحا دود می کردم, مطلقا ترک کرده بودم, اما از چند روز مانده به پایان رمضان سال ۱۳۹۳ درد شکمی مزمنی را احساس کردم. روز عید فطر, اوج این درد بود که تقریبا دو ماه ادامه داشت. نهایتا دو پزشک عمومی به همراه مطالعات خودم, تشخیص بیماری مزبور را به همراه داشت.
درصد بالای ابتلا به این بیماری به خصوص در جوامع صنعتی, عدم اطمینان از عوامل ابتلا و پیدا نشدن درمان قطعی آن از اهم نکات این بیماری است.
هر چند استرس, دخانیات و فشارهای دفعتی روحی و احتمالا رژیم های غذایی که به میزان, نوع و زمان غذا مربوط است از دلایل ابتلای بیماران که پیش بینی می شود ۱۵ تا ۲۵ درصد از افراد ۲۵ سال به بالا را تشکیل می دهد, باشد ولی هنوز مشخص نیست دقیقا چه عواملی به این بیماری که با خود نفخ شکمی, یبوست یا اسهال را به همراه دارد, منجر می گردد.
این بیماری در صورت رعایت نکات رژیم غذایی نه تنها هیچگونه عوارض جانبی ندارد بلکه در صورت مراعی رژیم غذایی شامل عدم تناول غذاهای باددار و غذاهایی که به هر شخص به تناسب خود او برایش ضرر دارد, هیچ گونه نشانه ای هم به همراه ندارد و بالعکس در صورت عدم رعایت هم به بیماری های سرطانی و هم دردهای مشمئز کننده ابتلا دارد.
نهایتا آنکه این بیماری هم با رعایت عادات مناسب غذایی و پرهیز از استرس و دخان و فشار محتملا قابل پیشگیری است و هم با رعایت رژیم مناسب غذایی قابل تحمل در حد یک انسان عادی است.
امیدوارم در آینده ای نزدیک درمانی قطعی برای این بیماری ابداع گردد.

ادامه نوشته

ای کاش حرمت ها حفظ می شد؟!

مقام رهبری
سلام
به عنوان یک علاقه مند به حوزه دین معتقدم در میان انبوه منابع دست اول و همچنین صلحا, فقها و علمای بزرگی که از صدر اسلام تا کنون شرف حضور و بروز داشته اند جایی برای خیل ناطقین و فقیهان و متتبعینی که در این وادی در عصر کنونی و دیگر اعصار در درجات دیگر حضور دارند عرصه ای نمی ماند, اگرچه محترم و بلیغ باشند.

ادامه نوشته