نیک وی آچیچ

. امروز وقتی در سجده نماز بود (البته اگر ریا نشود ) و غرق در مشکلات روزمره ؛ به جملاتی که نگاشته بودید فرو رفتم و در عجب بودم از مسلمانی خود و کافر خواندن جماعتی که شکر را اینگونه تعریف می کنند.

 

جالب است که صبح هم کلیپی دیدم در قلب اروپا که در آن مردمی که ما خود را از ایشان دین دار تر می خوانیم ، چگونه به بچه ای که در سرما نشسته است بدون هیچ چشم داشتی کمک می کنند

 

چون دسترسی به کتاب به صورت آنلاین میسر نبود ، فایل زیر را دیدم. خیلی جالب است:

 

http://websavar.ir/fa/news/1388/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DA%AF%DB%8C%E2%80%8C%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87-%D9%86%DB%8C%DA%A9-%D9%88%DB%8C-%D8%A2%DA%86%DB%8C%DA%86

بر من که صبوحی زده‌ام خرقه حرامست/ ای مجلسیان راه خرابات کدامست

صبوحی زدگان (کسانی که شراب صبحگانه می نوشیدند ) یقینا با نوشیدن شراب از پوشیدن خرقه تا خود شب منع می شدند و باید برای گذران آن روز که در حالت بدمستی بودند به جای مسجد به دنبال خرابات می گشتند که روزگار بگذرانند ، در حالی که در خرابات باید سکه دهی و نوش کنی و در دیر سکه بگیری و عیش کنی. بنابراین اهل ظاهر در روز به زهد ریا می ورزیدند و در شب آن کار دیگر می کردند ؛ اما سعدی علیه رحمه برای رسیدن به معشوق خود از نوشیدن شراب و شهره ی شهر شدن از صبح تا شام ، ترسی بر دل ندارد ، چرا که :

سعدی مبر اندیشه که در کام نهنگان/ چون در نظر دوست نشینی همه کامست

بنشین به یادم همی

دوستان وقت گل آن به که به عشرت کوشیم

 نمی شناختمش .

 حتی وقتی اطلاعیه مرگ او را در اخبار و وسایط ارتباط جمعی دیدم ؛ اما جمعیتی که دیروز برای تشییع پاشایی  و این چند روز برای گرامیداشت او به خیابان ها آمده بودند مرا هم علاقه مند کرد که روی اخبار  ،تصاویر و صدا و آنچه از او سخن به میان می رود توجهی کنم و بی اختیار و به یاد بی مهری های انسانها در روزگار حیات بر یکدیگر و آنگاه زندگی با خاطرات او به یاد شعر فوق بیافتم.

حل مساله ی هسته ای نیازمند آرام نمودن فضای جهانی و کشور است

مقام محترم عالی وزارت امور خارجه

 

جناب آقای دکتر ظریف

 

با سلام؛

 

بدایتا از تلاش های خستگی ناپذیر شما و تیم مذاکره کننده ی هسته ای در پرونده ی سخت ، نفس گیر و ظالمانه ای را که اربابان قدرت جهانی برای ملت مظلوم ایران چالش ساخته اند ، تشکر و قدردانی می نمایم و امیدوارم که فرجام این ایستادگی همچون نهضت عاشورایی امام حسین (ع) جاودانه گردد.

 

جهت کاهش تسدیع وقت عالی که این روزها یقینا متمرکز بر حل و فصل نهایی پرونده ی مزبور است از حواشی کلام به متن می روم و موضوع را با مقدمه و موخره ی کمتری تقدیم می دارم.

 

ضرب الاجل شش ماهه ی توافق ژنو که به عنوان یکی از دستاورهای مهم سیاسی دولت محترم و رئسای جمهور کشورهای شش گانه و اتحادیه اروپا با تلاش های شما و تیم محترم و استعانت الهی حاصل آمد به حق یکی از توافقات ارزنده و به عنوان یک معامله برد- برد برای همه ی طرف ها تفسیر گردید. تمدید این توافق نامه (یا اقدام مشترک)  تا شش ماهه آتی آن (24 نوامبر) نیز چیزی از ارزش های آن نکاست و معقولانه راه را برای ادامه توافق نهایی بازنهاد. اما به نظر می رسد که با توجه به جریانات اخیر منطقه به خصوص افراط گرایی در دو طرف مهم مناقشه (ایران و آمریکا) اعلام خبر یک توافق نهایی (حتی در صورت وجود راه حل) سخت به نظر برسد ، چرا که از یک روی مجلس و گروه های افراطی در ایران ، شما و دولت را برای پذیرفتن برخی از محدودیت های موقتی مورد حمله و سرزنش قرار داده و عملا دست مذاکره کننده را برای یک توافق خوب خواهند بست و از طرف دیگر ، اسرائیل و ترکیب جدید کنگره بر کهنه سرباز دیپلماتشان که در مقابل شما نشسته است فشار فزاینده ای به علت اعتماد به جمهوری اسلامی در پرونده هسته ای وارد خواهند آورد که به تبع آن میزان قدرت او نیز در مذاکرات کاهش خواهد یافت. به نظر می رسد که این قضیه (سخت شدن اعلام توافق نهایی در یک زمان خاص و برداشتن کلیه ی تحریم ها در مقابل رفع مشکل میزان غنی سازی و سایت های هسته ای ایران) به علت زمان یافتن افراطیون و یا کاسبان تحریم و خشونت برای ارائه ی استراتژی های مقابله در جهت مانع تراشی بر سر توافق حاصل آمده است و از طرف دیگر نیز شور و هیجان حاصل از انتخابات 92 چه در بین مردم و چه در بین تحلیل گران سیاسی خارجی که با تغییر فضای حکمرانی به شوق طبیعی حاصل از تغییر برآمده بودند ، کاسته شده است و اکنون راهبرد دیپلماسی نیز باید تغییر کند.

 

ادامه نوشته

مکر زنان

عزیزی به نقل از منبر بزرگی فرمودند:

                  

"در قرآن از مکر زنان به بزرگی یاد شد، ان کیدهن عظیم

 

اما زنی که خوب باشه می تونه مردش رو از حضیض ذلت به اوج عزت برسونه. مثل زن ظهیر که باعث شد ؛ همسرش علی رغم میلش به درخواست امام حسین پاسخ بده و در نهایت شهید بشه.

 

و گفت، زن خوب، میتونه صد برابر از مرد خوب،بهتر باشه. اما، امان از زن بد که میتونه هزار برابر بدتر از مرد بد باشه."

 

در پاسخ به ایشان نگاشتم:            

 

ادامه نوشته

اِن‌َّ اللّه‌َ لا یُغَیِّرُ ما بِقَوم‌ٍ حَتّی‌َ یُغَیِّروا ما بانفسهم؛

عزیزی ذیل آیه مذکور ، به ذکر داستانی در کشورهای غربی در خصوص آنکه اگر در آنجا به فکر معاش نباشی ، ممکن است بر اثر تعفن جنازه ات ، بر مرگت پی ببرند و نه آنکه از احوالت مطلع باشند ، پرداخته بود و بنابراین علت  پیشرفت ایشان را در اینکه در آنجا با تلاش انسانها می توانند بعضا فقط زنده بمانند را دانسته بود و آرزو کرده بود که در ایران نیز با چنین مَنشی به پیشرفت های مادی غرب نائل آییم.

 

در پاسخ ایشان نوشتم:

 

گمان می کنم که این متن شما در همه ی جای دنیا و در همه ی زمانهای تاریخی صادق باشد و اگر کسی بخواهد به موفقیت دست یازد باید خود را در آینه ی دنیا بتاباند تا از انعکاس آن دیگران مطلع شده و به سراغ اصل نور روند. اما این خصیصه ی فرهنگی "کسی را با کسی کاری نباشد" اگرچه امروز و بر اثر زندگی ماشینی در شهرهای صنعتی ما هم در حال اتفاق است و با دنیای پرجمعیت و پررقابت ما که امکانات نیز روز به روز در حال کمبود است چاره ای بر آن متصور نیست و جزء خصوصیات دنیایی است که اس و اساسش این چنین است ولی دو خاصیت در کشورهای جهان سومی چون ایران عزیز ما ، کمی آنرا کم رنگ تر کرده است.

نخست انکه در کشورما هنوز آن قدر حس انسانیت و نوع دوستی کم رنگ نشده است که مرگ همسایه ی دیوار به دیوارت را بوی تعفنش بعد از روزها به تو و اجبارا بفهماند که در دین و مذهب ما آنقدر از همسایه سفارش آمده است که نبی اکرم(ص) فرمودند آنقدر جبرئیل از همسایه بر من سفارش کرد که گمان کردم او از آدمی ارث می برد و دوم آنکه منبع و ماخذی به نام رب که مربی بزرگ و قادری است بر لحظه لحظه ی ما پاسبان است و همان حسی را که من و شما وقتی که کودکی بیش نبودیم و در شدائد و سختی و گرسنگی و سرما و گرما و.. نسبت به پدر و مادر خویش داشتیم بر مثل "نحن اقرب الیه من حبل الورید" ولو در سوسوی ایمان خود احساس می کنند. بنابراین و پایان سخن آنکه این حس ایجاد رقابت برای برتری در امورات دنیوی اگرچه احساس گم شده ای است که باید برای ارتقای وضعیت کشور عزیزمان از طریق بالابردن فرهنگ عمومی ایجاد شود اما به نظر می رسد منافی آن حس بی تفاوتی ، سر به جیب خویش بردن و کثرت گرایی غربی است.

الناجی من الرجال قلیل و من النساء اقل و اقل

وقتی یزید با چوب خیزران بر لب  دندان امام(ع)می کوفت، پیران مجلس او را از بی حرمتی بیش از آنچه رخ داده بود نهی کردند و عرضه داشتند ، رسول (ص) را با چشمان خود دیدیم که بر این دُرَر بوسه ها می داد و می فرمود:بنفسی انت.

 

حاصل بی فکری و افراط و تفریط در دین خدا، واقعه عاشورا و خارجی خواندن سفینه النجاة را رقم زد و اگر مردم بر طِبق سنت و کتاب خدا بر هدایت نبوی مستدام بودند، چنین بدن مطهر لنگر زمین و آسمان ، پاره پاره بر زمین گرم کربلا بی کفن و سر نمی افتاد.

 

عاشورا اگر دانشگاه نباشد ، باکیانش از خوارج گمراه ترند ، چرا که داستان کربلا مامن و محفلی برای به نیزه بردن آبروی ائمه به جای قرآن هاست.

 

حدیث فوق "نجات یافتگان از مردان کم و از زنان کمتر و کمتراند" نقل محفل شب عاشورایی امسال گشت،به خصوص با تاکید بر رجحان جنسیت .

 

راقم سطور نه مدافع جنسیتی خاص و نه متعارض با منطق "عن الهوی" از حدیث مزبورست که اگر مساله از باب مزاح های مردانه و کُری خوانی های معمول بود ، نه تنها مدافعش بود که ناقلش می شدم اما وقتی بر انتهای کلام "قال رسول الله" مضاف می گردد، حداقل نمی توان در این شب ها که پاسداشت نهضت حسینی برای اقامه امر به معروف و نهی منکرست ، سکوت کرد؛ هر چند که مقرر شد پاسخ خطیب محترم هم توسط مهتری عرضه شود و بنابراین به حکم "ابطال تیمم در اثبات وجود آب" سخن به تبیین در نزد مستمعین محدود می شود.

 

ادامه نوشته

احکام بانک به نقل از پایگاه رسمی آقای حاج علی سیستانی(دام عزه)

پرسش 1:تصرف در جایزه ای که از حساب قرض الحسنه بانکها برده میشود چگونه است؟

 

پاسخ 1:بعد از اینکه نصف جایزه را به فقیر متدین صدقه دادید از نصف دیگر آن می توانید استفاده کنید.

 

---------------

 

پرسش2:سپرده گذاری در بانک مسکن به صورتی که ماهیانه مبلغی سود به صورت علی الحساب پرداخت شود و در انتهای سال مبلغی دیگر که مقدار آن مشخص نشده باشد چه حکمی دارد ؟

 

گروه پرسش2:لطفاً در مورد وام های مسکن و مسأله سود آنها نظرتان را بفرمائید ؟

 

پاسخ 2:اگر پرداخت مبلغ بر اساس معامله ای باشد که به حسب موازین فقهی صحیح باشد باید به مقتضای آن ملتزم شد و الا ماذون در تصرف در مال نمی باشید.

و اگر بر اساس معامله ای نباشد می توانید مبلغ را به عنوان مجهول المالک بردارید و آن را از سوی معظم له قرض حساب کنید.

 

------------

 

گروه پرسش3: آیا پولی که در بانکها یا تعاونیها میگذاریم بهره ان حرام است یا حلال؟

 

گروه پرسش3: سود بانک که پول ما برای مدت طولانی( ۵سال )در اختیار بانک باشد اشکال دارد ؟

 

گروه پرسش3: آیا سودبانکی در صورتی که شخص به قصد سود برای پول در بانک بگذارد یا به این قصد نباشد در هر دو صورت حکمش چیست ؟

 

گروه پرسش3: آیا از پولی که به حساب سپرده کوتاه مدت گذاشته می شود و سود به آن تعلق می گیرد ؟ میتواند به زیارت خانه خدا رفت ؟

 

گروه پرسش3: آیا پولی راکه در بانک می گذارندو ماهیانه مقداری پول به عنوان پول سود در یافت می کند حلال است ؟

 

گروه پرسش3: آیا با توجه به بهره های بسیار بالا بانکها برای ساختن منزل مسکونی آیا خودروهایی که شرکت های خودرو سازی بصورت نقدی – اقصاطی میدهند و بهره ۲۴ درصدی هم میگیرند ما مجاز به خریدن هستیم یا خیر در مجموع میتوانیم از سیستم بانکی کشور که بهره های بالایی از مردم میگیرند استفاده کنیم یا خیر و اگر حکم ربا دارد بفرمایید؟

 

گروه پرسش3: اگر انسان به قصد و نیت گرفتن سود از بابت پولی که در بانک میگذارد و با توجه به اینکه همه شرایط را هم خود بانک تعیین می کند و از همان اول نرخ سود و مدت را تعیین می کند اما انسان با رضایت این کار را انجام دهد و شرایط را قبول کند آیا جایز است از این سود استفاده کند یا حکم ربا دارد؟

 

گروه پرسش3: حسابهای کوتاه مدت ودرازمدت که سود علی الحساب پرداخت ومدعی هستند در قالب یکی از عقود اسلامی عملیات بانکی انجام می شود چه صورتی دارد؟

 

گروه پرسش3: حسابهای سپرده کوتاه مدت وبلند مدت بانکها که ماهیانه درصدی مشخص واز قبل تعیین شدن به سپرده گذار می دهند چه حکمی دارد؟

 

پاسخ 3:اگر سپرده گذاربر اساس معاملاتی که بر حسب موازین فقهی صحیح باشد و احتمال عمل به آن معاملات در حق بانکها داده شود اشکال ندارد و تصرف در کل ارباح حاصله مجاز است مثل سایر معاملات مشروعی که با اموال دولتی صورت می گیرد .

 

پرسش4 :۱ـ با توجه به این که مضاربه از عقود جایز است آیا می توان به وسیله شرط ضمن عقد برای مضاربه ، مدت زمان تعیین نمود؟

۲ـ آیا می توان به طریقی کلیه هزینه های مضاربه یا بخشی از آن را به عهده عامل قرار داد؟

۳ـ آیا می توان عامل را عهده دار تامین خسارت نمود؟

۴ـ آیا بانک مجاز است عامل را مکلف به پرداخت سود مشخص نماید ویا اینکه به اوبگوید حداقل ازاین مقدار نباید کمتر باشد؟

۵ـ آیا بانک مجاز است در صورتی که مضاربه سود نداشته به اندازه ای که برای سود قبلا مشخص شده بود از وثایقی که قبلا عامل در اختیار بانک در قرار داده بود برداشت کند؟

 

پاسخ 4: ۱ـ ممکن است زمانی تعیین شود وشرط شود که تا آن زمان هیچکدام فسخ نکنند ولی این امر فقط حکم تکلیفی به حرمت فسخ را در پی دارد واگر فسخ کنند فسخ می شود ولی می توانند شرط کنند که هر کدام اگر فسخ کردند فلان مقدار پول به دیگری بپردازد.

۲ـ اشکال ندارد.

۳ـ مالک می تواند شرط کند که اگر خسارت شد یا سرمایه تلف شد عامل به مقدار آن از مال خود جبران کند واین صیغه با صیغه ضمان خسارت فرق می کند.

۴ـ مالک که در این فرض بانک است می تواند شرط کند که اگر سود به این مقدار نرسید عامل باید تا سقف این مقدار از مال خود بپردازد.

۵ـ مالک می تواند شرط کند که اگر سود نداشت حق داشته باشد به مقدار مال یاد شده از اموال اوبردارد.

عاشورای دیگری گذشت

عاشورا که شب می شود یاد لحظات سخت از دست دادن عزیزانم می افتم، نه آن هنگام که همه هستند تا تشییع و ترحیم کنند بلکه وقتی که درب خانه معزی را می بندند و تو را با غم هایت تنها می گذارند.

 

تازه می فهمی که چه بلایی سرت آمده و باید عمری بی حضور او روزگار بگذرانی. شب عاشورا که می شود ، هیات ها سر و صدایشان می خوابد، مجالس کم رنگ تر می شود و حسین(ع) می ماند و غم های جدیدی که هر سال بر او می افزایند، زخم های عاشورای 61 هنوز تمام نشده است.

 

حسین (ع) این بار نیز در جمع مشتاقان خود همچون عاشورا زخم می بیند، زخم تحدید بر اشک و آه، زخم تحدید بر تشنگی، زخم تحدید بر فراغ اعزایش، زخم تحدید بر امر به معروف و نهی منکرش به چند زن و دختر برای حفظ حجاب، زخم تحدید به برآوردن حاجات دنیوی ما و زخم های بی انتهای تحریف و غلو مصایبش .

لبیک یا حسین (ع)

چند روز پیش داشتم از کنار یک گل فروشی رد می شدم ، خیلی دلم سوخت برای این گل فروش ها که کار و کسب شان در این ماه می خوابد.

دیشب دیدم زمین و زمان گل است و همه گل به دست وارد مجلس عزا می شوند ، دیدم یک رسم جدید شده است و همه گل پرپر می کنند؟!

بعضی وقت ها این قدر در این روضه ها امورات عجیب و غریب و استناد به خواب و نقل از فلان بزرگ و شیحه و داد و فریاد و گل و سنبل می بینم که اشکم از چشمه خشک می شود و مات و مبهوت به این کردارها می نگرم

 

پریشب گفتند که مسجد النبی (ص) سخنران خبره ای دارد ، رفتم و دیدم که اولا سخنران از هر چند جمله یکی بر تایید رهبر و نظام می گوید و ثانیا خدم و حشم و محافظ و راننده ای پشت خود جمع کرده و متاسفانه آنجا هم ضد حال عظیمی بود بر احوال حسینی ام.

به هر حال برداشت من است که راه و منش و روش اباعبدالله (ع) آن قدر روشن است که جزء براهین واضحه است و مصداق "آفتاب آمد دلیل آفتاب" می باشد و آیات و روایات محکم، مکفی بر اثبات راه است و شاید بعض امور (همچون اموری که در بالا به آن اشاره کردم) حتی موجب آسیب به آن ساحت رضوان گردد.

البته در پاکی و خلوص مومنان جهت احساس وظیفه برای تسدید قیام و فلسفه عاشورا ، تشکیکی نیست

شبکه های اجتماعی و ارتباطی و موضوع مزاح یا تحریف سخن نام داران

ماجرا از پیامک های مشکوک با تلفن های همراه از قول مرحوم شریعتی آغاز شد ، جاییکه مرحوم شریعتی که واقعا برخی از تکه گفتارهایش هنوز نیز ثقیل است ، سخنش دستمایه طنز شد.

 

 

 

ادامه نوشته

لزوم عدم استقلال اقتصادی زنان (واقعیت یا تحجر یا سوء استفاده)

حضرت حجت الاسلام ماندگاری

 

سلام علیکم؛

 

اظهارات جنابعالی در خصوص لزوم وابستگی زن در مسائل اقتصادی به مردان بر اساس نظر شرع مقدس اسلام و به ترتیبی که در برنامه تلویزیونی" به سمت خدا "عرضه فرمودید به خصوص آنکه هیچ جای وقفه از خدا ، پیامبر و فقها و کارشناسان دینی باقی نگذاشته اید ، جای بسی ابهام و تاسف را به بار آورد ؛ جنابعالی از افضل کارشناسان محترم و خبره آن برنامه ی مجرب می باشید که یقینا شرط عدالت را در عدم تمزیج بسیاری از مقالات و سخنان کارشناسان دینی با آن "بعض دیگری" که به مثابه افرادی بی دین و لاقید مخلوط کرده اید ، می نمایید . شرط تقوا از عدالت می گذرد"اعدلوا هو اقرب للتقوی" و عدالت ایجاب می کند که ضمن مرور ادله زیر و ارجاع به ده ها کار کارشناسی دینی در خصوص نقض سخن مزبور ؛ لااقل اجماع دین و اجزای آن (خدا، رسول و فقها و کارشناسان دینی) را از محور ادله ی خود بکاهید :

ادامه نوشته

سیاست موازنه مُرد ، دنیا باید بر اساس سیاست "برد- برد" اداره شود

تقریبا همه ی کامله مردان و زنان امروزین تا شاید نوجوانان دبیرستانی با کلمه موازنه در سیاست آشنایی نسبی داشته باشند ، آنجا که در کتاب های خود می خواندیم که دکتر محمد مصدق در دوران نخست وزیری خود اقدام به اتخاذ سیاست موازنه منفی(یعنی عدم امتیاز دهی به غرب و شرق) در مقابل مجلس پهلوی که هماره به دنبال روی از سیاست های کشوری خاصی در مقاطع مختلف پرداخته بود ، بپردازد. معمولا سیاست های ایران به مانند همه ی کشورهای ضعیف از اواخر دوره ی قجری به سوی پیروی از کشورهای قدرتمند برای بهره گیری از منافع آن بوده است و از مهمترین خواست های ملت بزرگ ایران در انقلاب 57 شعار استقلال طلبی که روزگاری به عنوان نه شرقی و نه غربی بود مبدل گشت.

                  

فراز و نشیب سیاست ایران بعد از تمایل به غرب یا شرق تا زمان دولت دکتر مصدق و سپس اتخاذ سیاست موازنه منفی که علی رغم سرفرازی و غرور ملی تاریخی موجبات متروک شدن دولت و سپس سرنگونی آن با سیاست های پلید استعماری همراه شد موجب گشت که سیاست بیش از تمایل به یک قطب خاص و یا موازنه منفی به یک باج دهی دو سویه روی آورد که آن نیز دوامی نیافت. بعد از پیروزی انقلاب  ، عملا کشور در شعار موازنه منفی رفت ولی فی الواقع اگر سیاست موازنه مثبت نبود شاید نامه ی عدم اداره ی جبهه ها توسط مسئولین وقت سال ها زودتر از آنچه در تاریخ آمده است نگاشته می شد و سپهر سیاست به این ترتیب پیش نمی رفت. بعد از جنگ عملا این سیاست موازنه مثبت رنگ روشن تری گرفت و با اتحاد ملی و روی کار آمد رئیس جمهوری مبرز در عرصه سیاست داخلی ایران و تغییر شیوه های مدیریتی دنیا و محو کامل جنگ سرد ، عملا با خوش بینی می توان آثار باج دهی یا عدم باج دهی را از اواسط دولت اصطلاحات کم رنگ دید ، هر چند که پس از اشتباه استراتژیک مردم و روی کار آمدن دولت افراطی اصولگرایان و به خصوص در دوره ی دوم این دوره می رفت که کشور خود را وابسته به قدرت احیا شده ی روسیه و نوظهور چین بسپارد و تاوان اشتباهات خود را در باج دهی به شرق جبران کند ولی به لطف روی کار آمدن دولت پسا اصطلاحاتی حسن روحانی و شعار اعتدال و روی کار آمدن عناصر خردمند سیاسی به خصوص در عرصه ی دیپلماسی بین المللی می توان به آینده ای که در آن سیاست را بر اساس احترام متقابل و برد- برد تعریف کرد ، امیدوار بود

 

شعری بر وصف بنای حسینیه آیت الله سامت

ساخت بنای حسینیه آیت الله میرزا رحیم سامت قزوینی(ره) بر بیت ایشان چندی پیش به همت خاندان ایشان آغاز گردید تا یاد و خاطره آن عالم جلیل القدر را بیش از پیش در خاطره جاویدان دیار قزوین و میراث معنوی ایشان زنده نگاه دارد.

 

این خانه در حدود 60 سال پیش از این توسط مرحوم حاج یحیی سلطانی به ثمن بخس اما نیتی مومنانه به مرحوم شیخ اعطا شد و سال ها محل آمد و شد و بیت مکین او بود .

 

 

 

بر سنگ بنایش بنگارید که از زر بودســـــت

 

خاک این کوی ، گذر اهل فضائـــل بودست

 

تا سحر ورد دعا و سخـــــــــــــن اهل دلان

 

تا به شب ، رفت و شد مرد افاضل بودست

 

عصرها محفل احفاد به رســـــــــم ادبــــی

 

جهت وصله ارحام به خویشـــان بـودســـت

 

گرچه این خانه مُعزّ بر مرد خدا بود،ولـــــی

 

زنی از جنس "عزیز" ، رهبر دلها بودســـت

 

خاک این کوی ز پیش از این جمـــــــــــــــع

 

متعلق به نکونام و بلندای مقامـی بودست

 

بعد از این نیز به همت طلــــــــبانی از جمع

 

مُحدَثی با برکات ســــــــــــبق خود بودست

 

انّما یَعمَر مسجد به نــــــــــــــــــــــدای قرآن

 

نه همین لفظ به این سنــگ و بنایی بودست

 

ماندن و گفتن و تذکـــــــــــیر و مرارت در دین

 

همچو جدّی که مروّج به احکام الهی بودست

 

آنچنان ذُکر سخـــــــن از شیخ بگویای "عماد"

 

تا بدانند که این جـــاه از چه مقامی بودست